ادعای یک رسانه خارجی پیرامون درگیری دریایی ایران و اسرائیل/ در نبردهای دریایی ایران قوی تر است یا اسرائیل؟
همزمان با انتشار خبرهایی پیرامون حملات متقابل ایران و اسرائیل به کشتیهای یکدیگر، نیویورک تایمز در یادداشتی به این موضوع پرداخته و با تأکید بر اینکه تا پیش از این، جنگ پنهانی دو طرف در خاورمیانه در زمین و هوا انجام میشد، دریا را عرصه تازهای برای رویارویی دانسته است.
«بازتاب»؛ آرش صفار- «نیویورک تایمز» در یادداشتی با عنوان «جنگ سایه اسرائیل با ایران به دریای میرود» به بررسی برخوردهای تهران و تلآویو در دریای سرخ و مدیترانه پرداخته است.
چهار نویسنده این یادداشت، با اشاره به هدف قرار گرفتن کشتی ایران-شهرکرد و یک کشتی اسرائیلی در دریای عربی بر این باور هستند که در حالی که اقدامات اسرائیل علیه کشتیهای ایرانی از سال 2019 شروع شده است، ایران «بی سر و صدا» به آنها پاسخ داده است.
بنابر این یادداشت، کارزار اسرائیل علیه کشتیهای ایرانی، دو هدف همزمان را دنبال میکند: مهار نفوذ نظامی ایران در خاورمیانه و ممانعت از تلاشهای تهران برای دور زدن تحریمهای ایالاتمتحده، به خصوص در بخش نفت.
در ادامه نویسندگان به این موضوع اشاره میکنند که «جنگ پنهان» ایران و اسرائیل تا کنون نسبتا محدود و در قالب راهبرد «این در برابر آن» بوده است؛ گسترش برخوردها، خطر بالا گرفتن و تشدید آنها را در پی دارد و از سوی دیگر تلاشهای بایدن برای متقاعد کردن ایران برای احیای محدودیتهای هستهای را بیشازپیش پیچیده میکند.
به گفته «علی واعظ»، تحلیلگر و مدیر برنامه ایران «گروه بینالمللی بحران» در بروکسل «این یک جنگ سرد تمام و کمال است که خطر تبدیل شدن به جنگی گرم، تنها با یک اشتباه را دارد».
این یادداشت مدعی است که در حالی که یک مقام آمریکایی و یک مقام ارشد پیشین اسرائیلی تعداد حملات کماندویی به کشتیهای ایرانی در سال 2019 را 10 مورد عنوان کردهاند، «یک مقام وزارت نفت ایران، یک مشاور وزارتخانه و یک تاجر نفتی»، گفتهاند که در این سال بیش از 20 کشتی هدف قرار گرفته است.
همچنین به ادعای نویسندگان، در حالی که اکثر کشتیهای ایرانی حامل نفت ایران به سوریه بودهاند، دو کشتی، از جمله ایران شهرکرد، حامل تجهیزات نظامی به این کشور بودهاند. این ادعا در حالی مطرح شده است که مقامهای ایرانی، مقصد این کشتی را اسپانیا معرفی کرده بودند.
این یادداشت به این نکته اشاره میکند که «گسترده انتقام ایران روشن نیست. بیشتر حملات به شکل پنهانی و بدون اعلام عمومی مسئولیت آن انجام شده است».
همچنین، یادداشت با اتکا به نتایج بررسیهای مسئولان اسرائیلی در خصوص حمله به کشتی «هلیوس ری» در دریای عمان، توضیح میدهد که یک قایق تندرو، در تنگه هرمز به کشتی نزدیک شده و یک جسم انفجاری دو زمانه را بر بدنه کشتی -یک متر بالاتر از سطح آب- نصب کرده است؛ 20 دقیقه بعد، بمب منفجر شده و دو سوراخ در بدنه ایجاد کرده است.
نویسندگان مدعی هستند که عملیات علیه کشتی هلیوس ری، به شیوهای مشابه با حملات پاییز و زمستان گذشته به چندین نفتکش در دریای سرخ انجام شده است؛ حملاتی که برخی به حوثیهای یمن نسبت داده بودند.
ایران منکر دخالت در حملات دریای سرخ و حمله دریای عمان شده است، امری که به باور نویسندگان یادداشت نشان از قصد تهران به ارسال پیام دارد نه غرق کردن کشتیها.
«قیس قریشی» تحلیلگر ساکن لندن –که به ادعای نویسندگان، در امور خاورمیانه به وزارت خارجه ایران مشاوره میدهد- به نیویورک تایمز گفته است «شما به در اینجا به ما حمله میکنید، ما در آنجا به شما حمله خواهیم کرد؛ ایران و اسرائیل جنگ پنهان خود را به آبهای آزاد آوردهاند».
به باور نویسندگان، کشیده شدن درگیری دو طرف به دریا ناشی از ناامن شدن مسیرهای زمینی و هوایی کمکهای ایران به سوریه و حزبالله بوده است.
علیرغم برخوردهای دریایی و افزایش اقدامات دو طرف علیه یکدیگر، هیچ یک از آنها خواهان خواهان تبدیل منازعه اعلام نشده کنونی به درگیری مستقیم نیستند؛ «حسین دلیریان» که یادداشت او را تحلیلگر نظامی وابسته به سپاه پاسدارن معرفی کرده است، به نیویورک تایمز گفته است «نه اسرائیل و نه ایران نمیخواهند مسئولیت حملات را به شکل عمومی بر عهده بگیرند، چرا که چنین کاری، اقدام به جنگ محسوب میشود و پیامدهای نظامی در پی دارد؛ اما حملات علیه کشتیها در این سطح نمیتواند بدون اینکه یک دولت پشت آن باشد، انجام گیرد».
نیویورک تایمز در ادامه به بررسی پیامدهای این اقدامات بر روابط ایران وآمریکا پرداخته است.
به باور علی واعظ این درگیریها هزینهای که دولت بایدن باید برای کاهش فشار اقتصادی بر ایران بپردازد را افزایش میدهد؛ به گفته او «در حالی که ایران حضور آمریکا در منطقه را تحت فشار قرار داده است، اگر درگیر این نوع از [اقدامات] این در برابر آن با اسرائیل باشد، احیای توافق [هستهای] را دشوارتر میشود».
طبق یادداشت، تحلیلگران معتقد هستند که ایران خواهان تداوم فشار بر اسرائیل و تسلیح و حمایت از متحدان منطقهای خود، با هدف محاصره اسرائیل با «نیروهای نیابتی» است تا دست قویتری در مذاکرات هستهای آینده داشته باشد.
در طرف مقابل، یه گفته یک مقام اسرائیلی، حملات بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای مجبور کردن تهران به موافقت با محدودیتهای بیشتر و طولانیتر برنامه هستهای، محدودیت بر برنامه موشکهای بالستیک و حمایت از شبهنظامیان منطقه است.
بر اساس ادعاهای نویسندگان، حملات اسرائیل به کشتیهای ایرانی از اواخر 2020 و همزمان با پایان دوره دونالد ترامپ، افزایش یافته است. به گفته یک مقام آمریکایی، در واکنش به این موضوع، سپاه پاسداران شروع به اسکورت نفتکشها در دریای سرخ کرده است؛ کشتیهای ایرانی پس از عبور از دریای سرخ و ورود به دریای مدیترانه، توسط کشتیهای روسیه –با فاصله- همراهی میشدند.
حمله به کشتی ایران-شهرکرد که بر اساس اطلاعات نیویورک تایمز توسط «فلوتیلا 13»، یگان نخبه تکاوران دریایی اسرائیل انجام شده است، در زمانی رخ داده است که اسکورت روس «به انداز کافی دور بوده است».
در اسرائیل، اما نگرانیها در مورد امکان افزایش هزینهها نسبت به دستاوردهای کارزار علیه کشتیهای ایرانی افزایش یافته است؛ طبق یادداشت نیویورک تایمز، کارشناسان اسرائیلی بر این باورند که اگر چه نیروی دریایی اسرائیل در دریای مدیترانه و دریای سرخ حضور تأثیرگذاری دارد، در آبهای نزدیکتر به ایران، کمتر موثر است و این مسئله میتواند کشتیهای اسرائیلی را هنگام حرکت به سمت بنادر خلیج فارس، در برابر حملات ایران آسییبپذیرتر کند.
به گفته «شائول چورف»، دریاسالار بازنشسته اسرائیل و رئیس کنونی «مرکز تحقیقات استراتژی و سیاست دریایی» در دانشگاه حیفا، « بیشک منافع استراتژیک اسرائیل در خلیج فارس و آبراههای مربوط به آن، افزایش خواهد یافت و نیروی دریایی اسرائیل ظرفیت حفاظت از این منافع را ندارد».
با توجه به آنچه از یادداشت نیویورک گفته شد، به نظر میرسد دو طرف درگیر مرحله جدیدی از درگیریهای خود شدهاند که اگر چه با هدف مشخصی شروع شده است، شیوه پایان دادن به آن چندان مشخص نیست و تنها دوراندیشی –و البته هراس- میتواند از تبدیل آن به یک درگیری شدید ممانعت کند.