ابعاد جدید از پشت پرده واگذاری پروژه نورد گرم 2 فولاد مبارکه به شرکت چینی
کلنگزنی پروژه واحد نورد گرم ۲ شرکت فولادمبارکه به عنوان بزرگترین مجتمع تولید فولاد در کشور به موضوعی جنجالی طی روزهای اخیر تبدیل شده است. پروژهای مبهم که به باور بسیاری از متخصصان داخلی اگرچه میتواند کشور را در زمینه ورقهای فولادی به خودکفایی برساند اما به گونهای دنبال میشود که منجر به نادیده گرفته شدن توان شرکتهای داخلی و تخصصی در سال جهش تولید شده و ضرر دستکم ۲۰۰ میلیون یورویی را به کشور تحمیل خواهد کرد.
این در حالی است که به باور مدیرعامل فولاد مبارکه به عنوان شخصی که چندان سررشتهای در این حوزه ندارد، این پروژه طوری طراحی شده است که تمام پیمانکاران ایران میتوانند سر این سفره بنشینند و هیچکس جا نمیماند. در واقع این جمله درست در زمانی از سوی حمیدرضا عظیمیان مطرح میشود که شاهد عقد قرارداد فولاد مبارکه با یک شرکت چینی غیرمتخصص به صورت ترک تشریفات یا حتی کشف قیمت هستیم.
ترفند گمراهکننده
همانطور که پیش از این نیز اعلام شده است، پروژه واحد نورد گرم ۲ پروژهای است که در زمان سبحانی مدیرعامل پیشین فولاد مبارکه قرار بود با ارزش ۴۱۱ میلیون یورو و با مشارکت شرکتهای مطرح دنیا در زمینه تکنولوژی نورد گرم به مرحله اجرا برسد اما با تغییری که در مدیریت فولاد مبارکه حاصل شد، حالا با پروژهای غیرشفاف روبهرو هستیم که به رقم ۲۰۰ میلیون یورو بالاتر از قبل یعنی ۶۳۰ میلیون یورو و با مشارکت یک شرکت کوچک ریختهگری که مهارتی در حوزه نورد گرم ندارد، دنبال میشود.
نکته قابل تامل اینکه مدیرعامل فولاد مبارکه در واکنش به اعتراض بسیاری از متخصصان این حوزه که به صورت دقیق در جریان این پروژه هستند، اظهاراتی را مطرح میکند که برای منابع آگاه و متخصص، نهتنها قانعکننده نیست بلکه ترفندی گمراهکننده برای ادامه مسیر اشتباه در فولاد مبارکه است.
عظیمیان به تازگی در واکنش به انتقاداتی که در مورد پروژه نورد گرم ۲ مطرح میشود، اعلام کرده است که این شرکت به دلیل اینکه نیازمند گارانتی برای محصولات تولیدی خود بوده، حتما باید با شرکتهای صاحب تکنولوژی خارجی قرارداد میبسته اما هیچیک از کشورهای دارای این تکنولوژی به دلیل قرارگرفتن نام فولاد مبارکه در لیست تحریمها حاضر به همراهی با فولاد مبارکه نشدهاند. اظهارنظر عظیمیان در مورد تبعات ناشی از تحریمها اگرچه در نگاه اول منطقی به نظر میرسد اما واقعیت این است که نمیتواند دلیل قانعکننده برای همکاری با یک شرکت دست چندم چینی که مهارتی در زمینه نورد گرم ندارد، باشد.
چین تکنولوژی مورد نیاز ورق را ندارد
نکته قابل تامل اینکه تنها شرکتی که صاحب تکنولوژی بودن شیان را تایید کرده است، شرکت فنی و مهندسی مبارکه بوده است که به صورت صددرصدی وابسته به شرکت فولاد مبارکه است و صرفا با یک بازدید، تایید کرده است که این شرکت چینی صاحب تکنولوژی است در حالی که هیچیک از شرکتهای مطرح در این حوزه تاییدیهای مبنی بر صاحب تکنولوژی بودن شیان را ارائه ندادهاند.
در واقع تمام ابر پروژههای ورق فولادی که در چین انجام شده است، به وسیله همکاری با صاحبان تکنولوژی این صنعت از دنیا صورت گرفته است چرا که خود چین تکنولوژی مورد نیاز در این خصوص را ندارد و حتی China’s heavy industry به عنوان بزرگترین شرکت ساخت ماشینآلات و کارخانههای ورق در چین برای ایجاد پلنتهای مشابه از شرکت دانیلی و SMS تکنولوژی مورد نیاز را خریداری کرده است. به عبارت دیگر بزرگترین شرکت چین که در این حوزه فعال است صاحب تکنولوژی مورد نیاز برای ورقهای فولادی نیست چه برسد به شرکت شیان که در مقابل این شرکت، یک از صد هم نیست.
دفاع از عملکرد شیان قانعکننده نیست
در این میان سوال مهمی که مطرح میشود این است که چطور هزینه همکاری با یک شرکت فاقد تکنولوژی به نام شیان که قرار است از تجهیزات چینی استفاده کند، از هزینه همکاری با یک شرکت ایرانی- آلمانی گرانتر تمام شده است.
نکته جالب توجه اینکه مدیرعامل فولاد مبارکه، شیان را به عنوان یکی از چهار شرکت بزرگ فولادساز چین معرفی میکند که دارای سابقه درخشان در مبارکه است و قبلا ماشین شماره ۵ ریختهگری را در این شرکت اجرا کرده است.
این در حالی است که بر اساس آنچه منابع آگاه میگویند، شیان در زمان مدیریت سبحانی به عنوان مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه موفق به تحویل پروژهای ۱۰ میلیون یورویی در زمینه ریختهگری شده است که از پس آن هم برآمده اما این موضوع دلیل نمیشود که شرکت کوچک شیان با ۳۵ نفر نیرو توانایی اجرای پروژهای مهم به نام نورد گرم ۲ را داشته باشد و از پس آن نیز برآید.
در این خصوص منتقدان نیز بر این باور هستند که شرکت شیان یک شرکت کوچک و متخصص در امر ریختهگری و ذوب است و هیچ تجربه و تخصصی در پروژههای نورد بهخصوص در این ظرفیت ندارد. همچنین فاقد تکنولوژی است که بر این اساس قطعا قادر به طراحی این کارخانه بزرگ نخواهد بود.
امضای قرارداد با شرکت دلال چینی
حتی برخی اسناد و مدارک گویای آن است که شرکت فعلی که فولاد مبارکه با آن قرارداد بسته است، شرکتی به نام Xian heavy equipment and technology co ltd است که هیچ ارتباطی به شرکت شیان که پروژه ریخته گری را در زمان سبحانی اجرایی کرده است، ندارد. در واقع این شرکت، شرکتی دلال و واسطه است که موفق به امضای قرارداد با فولاد مبارکه شده است. این در حالی است که اگر قرار بود با واسطه ها قرارداد بسته شود، شرکت های دیگر نیز مى توانستند از تکنولوژى روز دنیا با واسطه استفاده کنند اما متاسفانه از سوی فولاد مبارکه رد صلاحیت شدند.
قیاس ساخت اتومبیل با هواپیما
بر اساس اعلام منابع آگاه، ماشین ریختهگری شماره ۵ فولاد مبارکه که ادعا میشود توسط شیان ساخته شده، دانش مورد نیاز را از شرکت دانیلی گرفته و بعضی از قطعات را نیز از شرکت SMS دریافت کرده است. این در حالی است که ساخت ماشین ریختهگری در مقایسه با ساخت کارخانه نورد مانند قیاس ساخت اتومبیل با هواپیماست که در آن یکی هم دانش فنی در اختیار شیان قرار نداشته است.
سوال بدون پاسخ!
به نوشته جهان صنعت، مدیرعامل فولاد مبارکه همچنین در توجیه افزایش قیمت قابل توجه این پروژه اعلام کرده قرارداد آلمانی ما ۴۱۱ میلیون یورو برای یک واحد نورد سه میلیون تنی بوده اما در قرارداد جدید، واحدی که تعریف شده ۴۰ درصد بزرگتر است و حجم آن ۲/۴ میلیون تن است. این در حالی است که متخصصان واقفند که با افزایش ظرفیت خط نورد از سه میلیون به ۲/۴ میلیون تن به دلیل عدم تغییر عرض ورق و استندهای ورق و صرفا افزایش قطر غلتکها، حداکثر افزایش قیمت ۱۰ درصد خواهد بود. به این معنا که قیمت طرف آلمانی از ۴۱۱ میلیون به ۴۵۰ میلیون یورو افزایش مییابد.حال چگونه با وجود انتظار کاهش قیمت به دلیل وجود سازندگان چینی، قیمت قرارداد حدود ۵۰ درصد افزایش یافته، سوالی است بدون پاسخ!
این در حالی است که افزایش ظرفیت به ۲/۴ میلیون تن از نظر متخصصان نشدنی است چراکه هر نورد ۵/۱ میلیون تن است به طوری که با افزایش یک واحد غلتک، ۵/۱ میلیون تن به ظرفیت اضافه میشود. اما مشخص نیست افزایش ظرفیت از سه میلیون به ۲/۴ میلیون تن چگونه محاسبه شده است.
در واقع در حالی افزایش هزینه ایجاد شده در این پروژه منجر به تعجب بسیاری از متخصصان و صاحبنظران در این حوزه شده که عظیمیان در واکنش به انتقادها، منابع آگاه حوزه فولاد را در تیررس خود قرار میدهد و اعلام میکند: کسی که میگوید این قرارداد گرانتر است، یا اطلاع ندارد یا غرض دارد و میخواهد ذهنها را خراب کند.
قیمت نهایی قرارداد نامشخص است
مدیرعامل فولاد مبارکه دلیل ترک تشریفات مناقصه را نیز عدم امضای مستقیم قرارداد توسط تکنولوژهای خارجی و در چارچوب مشارکت با شرکتهای صاحب نام داخلی ذکر کرده و میگوید: شرکتهای داخلی گفتند ما خودمان با تکنولوژیهای خارجی قرارداد امضا میکنیم و ما هم گفتیم چنین قراردادی از نظر ما برای گارانتی عملکرد امتیاز ندارد.
حال سوال منتقدان این است که در وهله نخست چطور شرکت شیان که تکنولوژ نیست و خود یک واسطه برای اخذ تجهیزات از شرکتهای بزرگتر چینی است، به طور مستقیم با فولاد مبارکه قرارداد بسته و در وهله بعدی اینکه چطور میتوان در غیاب یک شریک توانمند داخلی، عملکرد این کارخانه را ضمانت کرد.
نکته بعدی اینکه چطور میتوان با این روش مدیریت فولاد مبارکه که قصد دارد برای باقیمانده کارها ۷۰ زیرپروژه تعریف کند، از قیمت نهایی تمامشده قرارداد اطمینان حاصل کرد؟
امیدی به اجرای مناسب پروژه نیست
بر اساس آنچه کارشناسان میگویند، با این شیوه هم از نظر زمانی و هم هزینه تمامشده خسارتهای زیادی به کشور وارد خواهد شد و با حذف شرکتهای بزرگ داخلی به عنوان یک شریک قدرتمند در کنار شرکتهای خارجی، عملا امیدی به اجرای مناسب این پروژه وجود ندارد.
به این ترتیب در شرایط فعلی فولاد مبارکه در واقع سعی میکند نقش شرکتهای طرح و اجرای داخلی را خود بر عهده گیرد که در این خصوص نه سازمان لازم برای این کار را دارد و نه این اقدام با اهداف فولاد مبارکه همخوانی دارد. از طرفی مدیریت زمان و قیمت پروژه را نیز از کنترل خارج میسازد.
از این رو لازم است مقامات مسوول نحوه اجرای این پروژه ملی را مجددا مورد بررسی کارشناسانه قرار دهند. همچنین حداقل انتظار این است که کل کار باقیمانده با جزئیات کامل طى یک مناقصه شفاف فىمابین شرکتهاى داخلى به مناقصه گذاشته شود تا مشخص شود که قیمت نهایى پروژه چه میزان است.
اصرار بیمورد مدیریت فولاد مبارکه
ناگفته نماند که شنیدهها گویاى آن است که در مرحله پیشارزیابى، شرکت صاحبنام تکنولوژى نورد دنیا با واسطه قصد همکارى در این پروژه مهم را داشته است اما مدیریت فولاد مبارکه اصرار بر علنى بودن این کار داشته که این مساله نیز خود جاى سوال دارد و بهانهای شده تا فولاد مبارکه به جای بهرهگیری از توان تکنولوژیهای مطرح دنیا با مشارکت شرکتهای توانمند داخلی، از شرکتهای دست چندم چینی برای پیشبرد امور کمک بگیرد آن هم با هزینه بسیار بالاتر که به طور حتم از جیب سهامداران این شرکت خرج خواهد شد.
به عبارت دیگر عدم واگذاری کار به شرکتهای توانمند داخلی در سال جهش تولید در حالی اتفاق افتاده که مدیران فولاد مبارکه به جای اعلام حقایق اصلی در مورد این موضوع مبهم، اظهاراتی را مطرح میکنند که تنها میتواند برای عموم که اطلاعات و مدارکی در این خصوص در دست ندارند، تا حدی قانعکننده باشد اما برای فعالان آگاه در این حوزه، همچنان انتقادبرانگیز است و نیاز به اصلاح رویه در آن دیده میشود.
نکته بعدی اینکه عظیمیان در حالی با یقین اعلام میکند که تمام پیمانکاران ایران میتوانند سر این سفره بنشینند و هیچکس جا نمیماند که به طور حتم چنین کاری امکانپذیر نیست و عدم تمایل فولاد مبارکه در راستای برگزاری مناقصه برای به کارگیری شرکتهای داخلی در این حوزه و اقدام برای برگزاری مناقصههای کوچک و با تعداد بالا نشان میدهد که قرار نیست شفافیتی در این زمینه حاصل شود. اگرچه همچنان فعالان این حوزه خواهان این هستند که در این خصوص پیگیریهای لازم انجام شود تا در سالی که ایران با تشدید تحریمها و مشکلات مالی روبهرو است، هزینههای گزاف بدون منطق از کشور خارج نشود.
سوالی که در این بین مطرح میشود، این است که چه تضمینی وجود دارد که به این روش قیمت تمامشده پروژه در حد برآوردهای فعلی محقق شود. نکته مهمتر اینکه آیا مدیران فعلی فولاد مبارکه در سه سال آینده در صورت محقق نشدن اهداف این پروژه آیا حاضر به تامین خسارت سهامداران هستند یا خیر و آیا اصلا حضور دارند که پاسخگو باشند یا نه.