ابراز علاقه شدید معاون کلانتری به «شکار» با منت گذاشتن بر سر مردم!
در روزهایی که بحث فروش گونههای ارزشمند جانوریِ کشورمان به توریستهای شکارچی بالا گرفته و برگزارکنندگان تورهای شکار، ابایی از توهین و حتی فحاشی به منتقدان هم ندارند، معاون سازمان حفاظت محیط زیست ترجیح میدهد منت سالهای «شکار ممنوع» را بر سر مردم بگذارد و از تلاش برای جبران آن سالها سخن به میان آورد!
به گزارش تابناک، روز گذشته نشستی در سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان برگزار شد که اگرچه هدف از آن، پاسخ به برخی ابهامات پررنگِ مطرح شده در روزها و هفتههای اخیر بود، اما در کمال تعجب، با بیان برنامههایی همراه شد که نشان از وسعت گرفتن شکار در روزهای پیش رو در کشورمان دارد.
این نشست از این رو برگزار میشد که به تازگی اخباری منتشر شده که نشان میدهد فروش پروانه شکار در چهارمین سال از دوره پنج سالهی ممنوعیت شکار، از سرگرفته شده و سازمان حفاظت محیط زیست به برخی از برگزار کنندگان تورهای شکار اجازه داده تا به ازای پرداخت مبالغی، شکارچیان وارداتی را به قلب مناطق حفاظت شده ببرند و با خیال راحت شکار کنند.
مجوزهایی که صدورشان انتقاداتی را به دنبال داشت. انتقاداتی که البته به مزاج برگزارکنندگان تورهای شکار و برخی مسئولان خوش نیامد و در نهایت موجب برگزاری نشستی در سازمان حفاظت محیط زیست شد که عنوان آن، «بررسی علل حضور پروانههای شکار در سازمان محیط زیست» بود. نشستی با پیشوند «خبری» که البته بسیاری از رسانهها به رسم مالوف این سازمان از حضور در آن محروم بودند.
نکته جالب توجه البته نه حضور یا عدم حضور رسانهها، که سخنان حمید ظهرابی، معاون عیسی کلانتری در این نشست بود که تاکید داشت سازمان متبوعش در در ۵ سال در خصوص مساله شکار عقبنشینی کرده و حالا قصد جبران دارد و میخواهد: «شکار در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد چرا که شکار یکی از ابزارهای مدیریتی در سازمان محیط زیست است.» وعدهای ترسناک برای حیات وحش کم رمق کشورمان.
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست که پیشتر نیز بارها نشان داده از علاقمندان شکار است و تاب و تحمل هیچ انتقادی در این باره را ندارد، در ادامه گفت: «در قانون شکار و صید به صورت صریح صدور پروانههای شعار را جزو وظایف سازمان محیط زیست عنوان کرده است و ما هم با توجه به رویکردی که در سالهای گذشته درخصوص شکار وجود داشت و مشکلاتی را برایمان بوجود آورده بود، سعی کردیم شیوه حفاظت و تعامل با سایر ذینفعان را اصلاح کنیم.»
اما منظور وی از اصلاح شیوه سازمان چیست؟ پاسخ معاون کلانتری، صدور مجوز شکار است که چندماهی است در دستور کار سازمان قرار گرفته و از قضا آنقدر بی قاعده و غیراصولی است که حتی در فصل زاد و ولد گونههای حیات وحش نیز پروانه شکار صادر میشود. بماند که نه این مسئول و نه هیچ مسئول دیگری در سازمان حفاظت محیط زیست توضیح نمیدهد که از کجا و بر اساس کدام آمار فهمیده که کدام گونه در کدام زیستگاه جمعیت مازاد دارد که اجازه شکارش را صادر کند.
به این اشکالات، کاهش شدید جمعیت گونههای جانوری –و به تعبیر شکارچیان، کاهش شدید جمعیت «شکار»- بر اثر عواملی نظیر شکار بی رویه در سالهای گذشته، خشکسالی و از بین رفتن مراتع و آبشخورها، کاهش مناطق حفاظت شده و دخل و تصرف فراوان در آنها، فراگیر شدن بیمارهای مهلکی مانند طاعون نشخوارکنندگان و مواردی از این دست را میتوان افزود که میبایست پیش از صدور هرگونه مجوزی برای کشتار و شکار، در خصوص آنها و تاثیراتشان در جمعیت گونههای جانوری و اکوسیستم حیات وحش توضیحات کامل و جامعی ارائه کرد.
توضیحاتی که ظاهرا ظهرابی و همکارانش ضرورتی بر ارائه شان احساس نکرده و نمیکنند و همین که چند سال پروانه شکار صادر نکردهاند را کافی میدانند تا مجوز ورود شکارچیان به مناطق حفاظت شده و آتش گشودنشان بر حیات وحش را صادر کنند؛ شیوهای که یک گله دار هم برای بهره بردن مادی از گله اش اتخاذ نمیکند. گله دارانی که میدانند در فصل زاد و ولد بهتر است به سراغ گله نروند و این کار را به زمانی بهتر موکول کنند.
رفتاری که اگر مدیریت شکار به شکارچیان هم سپرده شود، احتمالا بروز نخواهد کرد چراکه آنها هم میدانند در این فصل نباید آرامش گله ها را برهم زد و از آن مهم تر، برای تداوم شکار میبایست از گله ها آمار گرفت تا مبادا با شکار کردن، نسل حیوانات و به دنبال آن، رسم شکار ور بیافتند. شکارچیانی که ظاهرا برخی از مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست علاقه زیادی دارند که گنجینه های حیات وحش را به ایشان بفروشند!
مسئولانی که وقتی با انتقادات مواجه میشوند، به جای پاسخ گویی ترجیح میدهند به جنگ کلامی رو آورند. مثل اظهار نظر ظهرابی درباره انتقاداتی که این روزها در خصوص صدور پروانه شکار و فروختن آن به توریست های خارجی مطرح میشود. او در این باره میگوید: «مخالفین شکار “احساسی” هستند.»
پاسخی که معاون سازمان حفاظت محیط زیست به انتقادات در خصوص صدور مجوز شکار در کشور میدهد و به نظر میرسد معنای آن، نازک نارنجی بودنِ منتقدان باشد وگرنه که احساسی بودن به خودی خود شاخصی مثبت به حساب میآید. توصیفی که ظاهرا ظهرابی قصد دارد پشت آن مخفی شود تا آنهایی که میگویند بیماری، خشکسالی، نابودی زیستگاه ها و امثال آنها موجب کاهش جمعیت گونه های حیات وحش شده، بی منطق نشان دهد و بی توجه به این افراد و سخنانشان، مجوز شکار صادر کند و بفروشد!