آینده امارات پس از شیخ خلیفه؛ چه کسی ولیعهد خواهد شد؟
روز شنبه محمد بن زاید به شکل رسمی به عنوان حاکم امارات و رئیس امارات متحده عربی معرفی شد. هر چند او از سال 2014 عملا بر امور کشور مسلط بوده است، پرسشها و گمانهزنیها در خصوص آینده امارات در دوران حکومت شیخ محمد افزایش یافته است.
بازتاب- با مرگ «خلیفه بن زاید آل نهیان»، برادر و ولیعهد او «محمد بن زاید» به عنوان حاکم ابوظبی و رئیس کشور امارات بر تخت نشست.
هر چند از زمان سکته مغزی شیخ خلیفه در سال 2014، محمد عملا زمام امور کشور را در دست داشت و سیاستهای امارات را تعیین میکرد، گمانهزنیها در خصوص پیامدهای حکومت رسمی او افزایش یافته است.
وبسایت شبکه الجزیره، در یادداشتی به بررسی تحولات آتی امارات پس از آغاز رسمی حکومت شیخ محمد بن زاید پرداخته است.
یادداشت با اشاره به کارنامه شیخ خلیفه در ایجاد شرکت هواپیمایی «الاتحاد»، سیاستهای او در راستای توسعه اقتصادی امارات و به ویژه ابوظبی، به نجات اقتصاد دبی از طریق ارائه کمک اقتصادی به آن در سال 2008 اشاره میکند و این اقدام را نشانه تعهد شیخ خلیفه به اتحاد امارات میداند.
نویسنده بر این باور است که به سبب تسلط محمد بن زاید بر کشور از سال 2014، نمیتوان انتظار تغییری در سیاستهای امارات را داشت؛ با این وجود، به دست گرفتن قدرت توسط شیخ محمد، پرده دیگری از قدرتگیری نسل جدید حاکمان در کشورهای عرب خلیج فارس را به نمایش میگذارد و از این جهت حائز اهمیت است.
یادداشت الجزیره از قول برخی کارشناسان مسائل خلیج فارس به این نکته اشاره میکند که احتمالا در سالهای آتی با تمرکز بیشتر قدرت روبهرو خواهیم بود.
این تمرکز قدرت هم در سطح امارات، بر ضد سیستم فدرال کشور و هم در سطح شیخنشین ابوظبی روی خواهد داد. به باور این دسته از کارشناسان، تمرکز قدرت در سطح شیخنشین از طریق محدود شدن قدرت میان «بنی فاطمه»، 6 فرزند شیخه «فاطمه بنت مبارک»، همسر سوم شیخ زاید آل نهیان انجام خواهد شد.
نویسنده به این نکته اشاره میکند که تمرکز قدرت در سطح کشور، با اصل پایهای تأسیس امارات متحده عربی، یعنی فدرالیسم در تعارض است.
مطابق یادداشت، مهمترین پرسش کنونی که تأثیرات اساسی بر آینده امارات خواهد داشت، این است که شیخ محمد، چه کسی را به عنوان ولیعهد خود معرفی خواهد کرد.
دو گزینه محتمل برای جایگزینی «خالد»، فرزند شیخ محمد و «طحنون»، برادر وی هستند. هر دو نفر مسئولیتهای مهمی در حوزههای اجرایی و امنیتی بر عهده داشتهاند و هر چند طحنون از نفوذ بیشتری در شبکههای قدرت امارات برخوردار است، جوانتر بودن خالد امتیازی برای او محسوب میشود.
با توجه به این مسئله، نویسنده این احتمال را مطرح میکند که ممکن است شیخ محمد به هدف حفظ انسجام میان نخبگان، معرفی ولیعهد خود را به تعویق اندازد.
در خصوص تداوم سیستم فدرال یا تلاش برای ایجاد یک ساختار متمرکز نیز نویسنده معتقد است که اگر چه شکل تنظیم رابطه ابوظبی با دبی و سایر شیخنشینها در دوره جدید یک پرسش کلیدی است، باید توجه داشت که تعهد به بقای امارات، تعهدی فراتر از بنیانگذاران این کشور است؛ در نتیجه بعید است که شیخ محمد دستکم در کوتاه مدت در پی تمرکز قدرت باشد.