آمریکا و برجام؛ زیر سوال رفتن اصل «وفای به عهد»
اصل وفای به عهد یک نهاد و اصل حقوقی بنیادین در حقوق بین الملل است که خدشه دار شدن آن می تواند آثار عرفی زیادی بر حقوق بین الملل وارد کند؛ خروج ترامپ از برجام به این اصل ضربه زد.
تصمیم رئیس جمهور امریکا دونالد ترامپ برای خروج از برجام که با حمایت اعضای تندروی جمهوری خواه در کنگره، لابی گسترده اسراییل و کشورهای عرب مخالف ایران بخصوص عربستان برای ترک توافق هسته ای چندجانبه با ایران که به طور رسمی به عنوان برنامه مشترک اقدام جامع (JCPOA) شناخته می شود و بین ایالات متحده، ایران، چین، روسیه، آلمان، فرانسه و انگلیس روی داده است، نقض روشن قوانین بین المللی بوده است.
این امر نشان می دهد ایالات متحده بجای حمایت از جامعه جهانی در موضوع به اصطلاح مبارزه با تکثیر سلاح های هسته ای به دنبال اهداف دیگری است. دونالد ترامپ با محکوم کردن آنچه که او به عنوان «بدترین معامله» نامیده، در نهایت، ایالات متحده را از توافقنامه، به رغم درخواستهای دیگر امضاکنندگان، شرکای بین المللی و مشاوران خود خارج نمود.
در این خصوص، مدیر موسسه حقوق جهانی ویتنی رایس هاریس در دانشگاه واشنگتن گفت: این تصمیم، نقض روشن حقوق مادی معاهدات استاندارد بین المللی است.
این موسسه اعلام نمود «با اینکه این حق برای دولت ها محفوظ است که توافقنامه های بین المللی را که طرف آن می باشند، مورد نقد یا تجدید نظر قرار دهند، اما انتظار می رود که این کار در یک چارچوب حقوقی تعریف شده در توافق نامه به انجام برسد. هرگونه خروج از توافق نامه ای باید با در نظر گرفتن مکانیزم های تعیین شده برای رسیدگی به شکایات و با هماهنگی با سایر اعضا امضاء کننده توافق نامه باشد، این امر نشان داد که «ایالات متحده ممکن است یک شریک غیرقابل اعتماد باشد.»
آمریکا با تلاش برای فروپاشی برجام علاوه بر زیرسوال بردن حیثیت و پرستیژ بین المللی دولت خود، در حال بی اعتبار کردن سازمانهای بین المللی است. برجام پشتوانه قطعنامه شورای امنیت را که ایالات متحده موثرترین عضو آن بوده و در یک فرآیند مشترک با سایر کشورها و نهادهای بینالمللی آن را پذیرفته است تهیه و تصویب گردید. خروج از برجام از این طریق به نوعی ضربه به اعتماد، به دیپلماسی و مذاکره در سطح بین المللی محسوب میشود.
دو نهاد مهم بینالمللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نقش اساسی سیاسی و فنی در به سرانجام رسیدن برجام داشته و بی اعتنایی ترامپ به برجام در واقع بیاعتنایی به نهادهای مهم بینالمللی و زیرسوال بردن «اصل وفای به عهد» به عنوان زیربنای کلیه معاهدات بینالمللی در حقوق بینالملل است، با خروج یکجانبه آمریکا از برجام بدون دلیل موجه، اکنون باید گفت ترامپ ابزارهای نهادین بینالمللی را با بی اعتنایی کنار گڌاشته است.
در ادامه نقش جمهوری اسلامی ایران در حفظ برجام و عدم از استقبال از هرگونه شتاب زدگی در تصمیم گیری اساسی در رابطه با برجام و حفظ آن می تواند به نفع کشور ایران باشد.
در این بین و به ترتیب می توان به نقش شورای امنیت سازمان ملل، سازمان بین امللی انرژی اتمی، اتحادیه اروپا، چین و روسیه به ترتیب اشاره نمود.
نقش شورای امنیت علیرغم تمام تضعیف های حاصله از تصمیم ترامپ بسیار حیاتی بوده چرا که این شورا به راحتی نمی تواند به نفع آمریکا همچون قبل از برجام، وارد بازی شده و در نهایت آمریکا اگر هم بخواهد، به احتمال بسیار بالا تحریمهای شورای امنیت برنخواهد گشت و صرفا منتج به همان تحریم های یکجانبه آمریکا می گردد، چرا که راه استفاده آمریکا از اهرم شورای امنیت بر علیه ایران با این موضع گیری ترامپ خود به خود مسدود گردید. در همین زمینه نقش آژانس بین المللی انرژی اتمی که در خود برجام بعنوان مرجع تشخیص پایبندی یا عدم پایبندی ایران، در نظر گرفته شده است حیاتی است.
نگاه ایران به شرق شامل چین و هند شاید در حال حاضر تنها گزینه برای بسط و توسعه اقتصادی و بانکی به نظر برسد. البته باید در نظر داشت که ایران با در دست داشتن گزینه دیگر بعنوان یک آلترناتیو بسیار قوی می تواند همراهی بسیار بیشتری را از شرق داشته باشد چرا که مطابق سابقه این کشورها در صورتی که ببینند دست ایران تا حدودی بسته شده، شروع به امتیازگیری می کند.
در حوزه برجام و تعاملات با گزینه های در دست ایران نقش اتحادیه اروپا بسیار حیاتی است. اگرچه بدون شک باید با نگاهی واقع بینانه باید پذیرفت که اگر اروپا بین دو راهی آمریکا و ایران برای انتخاب یکی قرار بگیرد، انتخابش آمریکاست ولی این انتخاب آخر کار خواهد بود نه ابتدای کار. اروپا میتواند نه به اسم طرفداری از ایران بلکه به اسم ضرورت حراست از نهادهای بینالمللی در ابتدا همراهی بی چون و چرا با آمریکا نداشته باشد.
یکی از استوارترین ابزارهای تامین امنیت ملی ایران این میباشد که تا حد امکان درهم تنیدگی اقتصادی با گزینه های خود و از جمله اروپا افزایش داده که از جمله موارد که میتوانست ما را به اروپا پیوند بزند، افزایش سهم ایران از بازار گاز اروپا است.
اروپا سالهاست که از رفتار روسیه در تامین گاز ناراضی است. ما میتوانستیم با استفاده از این خصیصه وارد بازار گاز اروپا شویم و مهمترین ابزارهای امنیت اقتصادی اتحادیه اروپا یعنی شرکتهای نفت و گاز را در کنار خود نگه داریم. علاوه بر این، چنین قراردادهایی میتوانست به ما یورو بازپرداخت کند. یورویی که تحت تحریم نیست و آمریکا هم نمیتواند آن را تحریم کند.
البته در خصوص رابطه با اروپا نیز باید توجه داشت که هر کشوری در دنیای امروز به دنبال منافع خود است و هرگاه منافعشان اقتضا نماید، به ایران پشت خواهند نمود. رفتارهای ایران با در نظر گرفتن پیچیدگی های خاص برجام می تواند در طی این مسیر بسیار حساس کمک کنده باشد.
«ریچارد نفیو» طراح شبکه هوشمند تحریمها علیه ایران در دولت اوباما در کتاب «هنر تحریمها، نگاهی از درون»، «انجام اصلاحات اقتصادی» و «عدم اجماع جهانی» را بهعنوان مهمترین تهدیدها علیه موفقیت تحریم نام برده است. این در حالی است که نفیو «واکنشهای هیجانی» را بهعنوان یکی از مطلوبترین سناریوها برای طراحان تحریم در کاخ سفید معرفی نمود.
نقش تصمیمات ایران چه در حوزه برگرداندن تحریم ها توسط شورای امنیت یا ایجاد هر نوع ائتلافی جهانی و منطقهای بسیار تاثیر گذار است. اینگونه است که موضع و رفتار ایران میتواند کل بازی را تحت تاثیر قرار دهد و این توانایی را بدهد که ایران بخوبی از خود دفاع کند.
ایران باید از هرگونه اختلاف و درگیری جناحی پرهیز نموده و همه در یک جبهه قرار گرفته تا بتوان در این مسیر گام های اساسی برداشت. ما باید با پرهیز از تخریب همدیگر گام مهمی در ایجاد وفاق سیاسی در کشور و تبیین وحدت و دوری از تنش های سیاسی در رسانه ها و مطبوعات کشور عامل وفاق نیروهای سیاسی و ترویج اخلاق و روحیه همکاری در عرصه سیاست کشور برداریم.