ولنتاین؛ تهاجم یا کمبود فرهنگی؟

    کد خبر :682700

 ولنتاین یا روز عشق دیگر برای کمتر کسی ناشناخته مانده است. به هر حال حداقل یک دهه از شیوع عمر این پدیده فرهنگی در جامعه شهری ما می‌گذرد و دراین مدت، جای خود را حسابی در بین نوجوانان، جوانان و حتی تعدادی از پا به سن‌گذاشته‌ها، باز کرده است.

ولنتاین سنتی است که ریشه ایرانی و حتی شرقی ندارد، بلکه دقیقا از دل غرب از ایتالیا و از تاریخ امپراتوری روم و تاریخ مسیحیت سربرآورده است. زمانی که امپراتور روم عواطف و احساسات عاشقانه را مانع بزرگی برای داشتن سپاهیانی قوی و متمرکز می‌دید، دستور ممنوعیت ازدواج جوانان را صادر کرد تا آنها بدون هر تعلق خاطری در خدمت سپاه و امپراتوری باشند اما در این میان کشیشی کاتولیک موسوم به سنت ولنتاین برخلاف دستور حکومتی، دختران و پسران جوان عاشق را مخفیانه به عقد هم درمی‌آورد به همین جرم هم محکوم به خیانت و در ۱۴ فوریه سال ۲۶۹ میلادی اعدام شد.

سال‌ها بعد یکی از اسقف‌های کلیسای روم، این روز را به عنوان روز بزرگداشت سنت ولنتاین اعلام کرد و به روزی برای ابراز عشق و تبادل پیام‌های عاشقانه تبدیل شد و به تدریج این روز با نام روز عشق جای خود را در کشورهای اروپایی و آمریکایی باز کرد. روزی برای ابراز علاقه، عشق و محبت به کسی که دوستش داریم. روزی برای دادن گل رز سرخ به معشوق و روزی برای یادآوری عشق و صمیمیت به عزیزان.

به گزارش ایسنا،روز ولنتاین یا روز عشق آرام آرام مرزها را در نوردید و به واسطه گسترش راه‌های ارتباط جهانی اعم از ماهواره‌ و اینترنت به شرق و از جمله به ایران وارد شد. تقریبا در نیمه دهه ۸۰ بود که جشن ولنتاین کم‌ کم در بین طبقه متول‌تر جامعه شایع شد اما رفته رفته در گروه‌های کم‌درآمدتر هم رواج پیدا کرد به طوری که دختران و پسران نوجوان و جوان که هنوز از خانواده پول‌توجیبی می‌گیرند، مجبور می‌شوند از دو سه ماه قبل پول‌هایشان را پس‌انداز کنند تا بتوانند بهترین هدیه را برای روز ولنتاین تهیه کنند. در همین روزهاست که بازار خرس‌های بزرگ و کوچک رنگی رنگی، جعبه‌های متنوع شکلات، گل سرخ و زینت‌آلات داغ می‌شود.

عمده جامعه‌شناسان و فعالان رسانه‌ای در سال‌های اخیر ضمن وارداتی خواندن ولنتاین سعی داشتند این سنت نوپای غیر ایرانی را در چشم جوانان ایران کم‌ارزش کنند. ناگفته نماند که محدودیت و ممنوعیت برگزاری ولنتاین تنها مختص به ایران نبود، بلکه کشورهای همسایه مثل ترکیه، عربستان، مالزی، پاکستان محدودیت‌هایی را اعمال کردند. حتی در عراق، داعش برگزارکنندگان ولنتاین را به اعدام و مرگ تهدید کرد.

به هر حال چه خوشمان بیاید چه بدمان بیاید، این پدیده فرهنگی با ریشه‌های غربی، جای به‌نسبت قابل توجهی برای خود در میان جوانان بزرگ کرده و و هر ساله عده‌ای دوست دارند در چنین روزی جشن کوچکی برپا کنند. در سال‌های اخیر، حتی ابلاغ بخشنامه‌های نیروی انتظامی به اصناف مختلف، مبنی بر برخورد با خریداران و فروشندگان محصولات ولنتاین، سدّ رسوخ روز عشق در ایران نشد.

البته شاید همین روند بود که باعث شد دست آخر نیروی انتظامی هم اعلام کند که ولنتاین یک موضوع اجتماعی است و اولویت ما این است که مسائل اجتماعی به شکل اجتماعی حل و فصل شود.

چرا ولنتاین در ایران شایع شده است؟

برآورده کردن نیازی از نیازهای انسان دلیل پذیرش فرهنگ‌های غیر خودی است. بر اساس مقاله «اشاعه فرهنگی و فرهنگ‌پذیری» نوشته سمانه نیکنام، آن دسته از عناصر فرهنگی، جهانی می‌شود که نیازی از نیازهای انسان را برآورده کند، بنابراین دلیل رشد و رواج فرهنگ ولنتاین در ایران آن است که نیازی را پاسخ می‌دهد، از این موقعیت با عنوان «خلأ فرهنگی» یاد می‌شود. با این نگاه، پذیرش پدیده‌های فرهنگی به دلیل کمبود یا خلأهای فرهنگ خودی است و طبیعتاً پذیرش فرهنگ جدید با هدف جبران آن خلأ است.

شاید برای بسط این دیدگاه لازم باشد مفهوم «جهانی شدن» را پیش بکشیم. جهانی شدن یعنی تبدیل جهان به یک مکان واحد. بنابر این تعریف، جهانی شدن ارتباطات انسان‌ها را گسترش می‌دهد و از این طریق تبادل فرهنگ‌ها به راحتی میسر می‌شود. برای همین است که ولنتاین از یک پهنه فرهنگی محدود به پهنه‌های دور و نزدیک دنیا راه می‌یابد. فرآیند جهانی شدن به واسطه اینترنت و شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ محقق و در نتیجه فرصت آشنایی و ارتباط انسان‌ها با فرهنگ‌های دیگر سهل‌تر شده است.

شاید همین جاست که مفهوم سوپرمارکت فرهنگی ظهور و بروز می‌کند. شرایطی که به دلیل دسترسی به پدیده‌های متعدد فرهنگی در اقصاء نقاط جهان، انسان‌ها فرصت شناسایی و انتخاب و اجرای آنها را پیدا می‌کنند. البته از این روند گاه با عنوان تهاجم فرهنگی یاد می‌شود که که شاید اصطلاح علمی و دقیق‌تر آن استعمار فرهنگی است که تقریبا از اواخر ۱۹۸۰ محور بررسی جامعه‌شناسان و دانشمندان علوم سیاسی قرار گرفت تا گسترش جنبش‌های اجتماعی-فرهنگی را از طریق تکنولوژی‎‌های ارتباطی بررسی کنند.

برگزارکنندگان ولنتاین به خود عنصر فرهنگی ولنتاین اعتماد کرده‌اند، نه به عرضه‌کنندگان غربی آن
اما بر اساس نتایج تحقیقی تحت عنوان «بررسی جامعه‌شناختی ولنتاین در میان جوانان تهران» برگزارکنندگان ولنتاین به خود عنصر فرهنگی ولنتاین اعتماد کرده‌اند نه به عرضه‌کنندگان غربی آن. یعنی برگزارکننده‌های ولنتاین معتقدند با اینکه ریشه ولنتاین غربی است اما می‌تواند در سایر جوامع، کشورها و فرهنگ‌ها هم مورد استفاده قرار گیرد.

دقت داشته باشیم که شاید یکی از دلایل جذابیت و رواج ولنتاین ریشه در تغییر ساختار روابط اجتماعی جنس مخالف در ایران دارد. به هر حال حداقل در دو دهه اخیر ارتباط جنس مخالف تنها محدود به ازدواج نیست.

البته در سال‌های اخیر ارائه آلترناتیو، چاره مقابله نرم با ولنتاین و جلوگیری از ترویج آن دانسته شده است. برای همین هم سعی شده با گشتی در میان اسطوره‌های ایرانی سپندارمذگان را جایگزین ولنتاین کنند. در سال‌های اخیر هم تعدادی از جوانان ایرانی که نسبت به تاریخ باستان ایران حبّ و علاقه‌ای دارند، در این روز پیام تبریک عاشقانه برای دوستان و عزیزان خود می فرستند. با این وجود سپندارمذگان هنوز نتواسته جایگزین مناسبی برای ولنتاین باشد.

ضمن آنکه بنا به گفته ابوالقاسم اسماعیل‌پور یکی از استادان دانشگاه بهشتی، سپندارمذ، در اساطیر ایرانی ایزدبانوی زمین، کشاورزی و رشد نباتات است و همین طور دختر هورمزد به‌شمار می‌آید. این فرشته در ایران باستان پرستیده می‌شد و طبعا فرشته‌ عشق است؛ اما آن‌ را با ولنتاین نمی‌توان ارتباط داد. ولنتاین صرفا به عشق مربوط است، اما سپندارمذ با الهه‌ مادر و ایزدبانوی زمین گره می‌خورد و بیشتر جنبه‌ زایش و عشق مادر دارد.

در چنین شرایطی که جوانان نسبت به ولنتاین اشتیاق دارند، چه باید کرد؟ شهلا کاظمی‌پور جامعه‌شناس با اشاره به اینکه ولنتاین روز عشق و عشاق و روز محبت است، به ایسنا می‌گوید: این عشق می‌تواند زمینی یا خدایی باشد. عشق مادر به فرزند، عشق به دوست صمیمی یا معشوق. بنابراین نفی ولنتاین باعث حذف این فرهنگ در میان جوانان نمی‌شود.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا ولنتاین مصداق تهاجم فرهنگی است؟ این طور توضیح می‌دهد که درست است که ما ایرانی هستیم و در یک کشور اسلامی زندگی می‌کنیم اما در عین حال انسان هستیم و همه انسان‌ها نیازهایی دارند که ربطی به غرب و شرق جغرافیایی ندارد. نیاز به عشق و محبت یکی از این نیازهاست. چنین روزی در غرب شکل گرفته و به کشورهای دیگر هم وارد شده است.

چرا انتقال دانش، ابداعات و ابتکارات تکنولوژیکی غرب به ایران را تهاجم قلمداد نمی‌کنیم و با جان و دل آن را وارد کشور می‌کنیم، بنابراین اگر قرار بر نفی غرب است، باید استفاده از دانش و فناوری غرب هم نفی شود. چطور گوشی موبایل یا اتومبیل آخرین مدل ساخته غرب را نفی و با آن مقابله نمی‌کنیم و آن را تهاجم نمی‌دانیم اما وقتی به رد و بدل شدن فرهنگ‌ها که می‌رسیم بحث تهاجم فرهنگی مطرح می‌شود. از نظر من شکل مواجهه با ولنتاین غلط است.

این جامعه‌شناس معتقد است: مسؤولان فرهنگی نمی‎توانند با فکر و سیاق خود درباره همه مسائل تصمیم‌گیری کنند و آن را به بقیه تجویز و دیکته کنند. ذائقه جوانان با مسئولان متفاوت است. معمولاً مدیران با سن و سال بالاتر و با مشی متفاوت سعی دارند موضوع دیگری را دیکته کنند و این جواب نمی‌دهد.

پیشنهادم این است که مسؤولان فرهنگی ضمن مشورت با جامعه‌شناسان جوان و دست‌اندرکاران هنر و فرهنگ کشور و همچنین مطالعات علمی دقیق، دستاوردهای فرهنگی داخلی را برجسته کنند به جای اینکه عناصر فرهنگی را نفی کنند.

حسین حجت‌پناه – جامعه‌شناس فرهنگی – نیز با بیان اینکه نامگذاری روزی به نام عشق هم خوب است هم ضرروی، تصریح می‌کند که ما در یک جامعه نسبتاً آنومیک (آشفته، زندگی می‌کنیم و در نتیجه تناقض‌هایی در مباحث فرهنگی شکل گرفته است. برای مثال نوجوانان در مدرسه‌ها، با نمادها، توصیه‎هایی و نظام تربیتی مواجه هستند که شاید با زندگی خانوادگی یا برداشت‌های آنها از جامعه تناسب زیادی ندارد و گاه حتی این برداشت‌ها مخالف و متضاد هم است.

در این شرایط هیچ هنجاری قالب نیست، بلکه نوعی سردرگمی نسبت به ابعاد مختلف زندگی بشری وجود دارد. در نتیجه دچار افراط و تفریط در تعریف مفاهیم هستیم. به طوری که در مقطعی هر گونه عشق و علاقه دو جنس مخالف انسانی را شیطانی، زمینی و پَست می‌شماریم. گاهی هم با رفتاری افراط‌گرایانه به عشق‌های زودرس دوره نوجوانی بها می‌دهیم و آن را محترم و معتبر می‌دانیم که نمونه بارز آن در برخی سریال و فیلم‌های سینمایی بروز می‌کند.

دقیقاً در چنین شرایطی که جامعه سرگردان و آنومیک است، می‌بینیم که تصمیم‌گیری‌های کلان به جای آنکه بر اساس نگاه علمی و برآمده از پژوهش‌های علمی باشد؛ بر مبنای پشت میزنشینی‌هاست که از واقعیت جهانی و جامعه ما دور است و عاملان آن آمال و رویاهایی را بدون توجه به واقعیت‌ها دنبال می‌کنند. با ولنتیان بدون دلیل خاصی مقابله می‌کنیم و گمان می‌کنیم با دستور، بخشنامه، سختگیری و برخورد می‌توان در برابر یک امر اجتماعی ایستادگی کرد.

ایراد اصلی به وارداتی بود ولنتیان است؛ حجت‌پناه به عنوان جامعه‌شناس فرهنگی در این باره ضمن انتقاد عملکرد مدیران فرهنگی کشور به ایسنا، می‌گوید: مسئولان فرهنگی در سال‌های اخیر هیچ اهتمامی برای به رسمیت شناختن روز عشق ایرانی هم نداشته‌اند. تاریخ کشور با سه مفهوم ایرانیت، اسلامیت و تجدد مواجه بوده و با ورود اسلام مراسم و آیین‌هایی که در ایران باستان جود داشت و با اسلام مخالفتی نداشت، به رسمیت شناخته شد. در سنت‌های باستانی ایران عشق جایگاه بالایی دارد و از آنجا که مدیران فرهنگی هیچ اهتمامی برای به رسمیت شناختن روز عشق ایرانی نداشته و ندارند؛ باید کمی به صداقت آنها در مخالفت با ولنتاین شک کرد.

فراموش نکنیم که نفی ولنتاین تنها موجب جدایی تصمیم‌گیران فرهنگی از جامعه شده است. به نظر، باید قبول کنیم که روز عشق روزی برای شادابی و برای تجدید عهد و بروز عواطف انسانی است. باید برای عشق زمینی اعتبار قائل باشیم و بدانیم که شاید به دلیل همین نفی و انکارهاست که جامعه‌پذیری ما در حیطه عشق هم دچار اشکال است. روز عشق بهانه‌ای است که فضای آموزشی و فرهنگی در کشور برای بیان دغدغه‌های اجتماعی و روانشناسانه وجود داشته باشد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید