ترجمه کتاب سوتلانا آلکسیویچ درباره فاجعه چرنوبیل چاپ شد

    کد خبر :430769

کتاب «نیایش چرنوبیل» نوشته سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ با ترجمه الهام کامرانی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، کتاب «نیایش چرنوبیل؛ رویدادنامه آینده» نوشته سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۵، به تازگی با ترجمه الهام کامرانی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دوازدهمین عنوان از مجموعه «ادبیات غیرداستانی‌» است که این ناشر چاپ می‌کند.

از این نویسنده پیش‌تر ترجمه کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» توسط همین ناشر چاپ شده است. این نویسنده از جنگ بی‌زار است و درباره‌اش می‌نویسد. البته او داستان‌نویس نیست بلکه آثارش در قالب مستند و تاریخ‌ شفاهی قرار می‌گیرند. الکسیویچ در سال ۱۹۴۸ در اوکراین متولد شده است. پدرش بلاروسی و مادرش اوکراینی است. او کودکی‌اش را در بلاروس گذرانده و در جوانی سال‌هایی را در ایتالیا، آلمان، فرانسه و سوئد زندگی کرده است.

آلکساندرونا الکسیویچ سال‌ها به عنوان روزنامه‌نگار در مطبوعات اتحاد جماهیر شوروی و بلاروس قلم زده است. این نویسنده که روسی فکر می‌کند و می‌نویسد، در کشورهای غربی به «تاریخ‌دان تمدن سرخ» معروف شده است. موضوع اصلی آثار او جنگ است و آثارش تا به امروز به زبان‌های مختلفی ترجمه شده‌اند.

کتاب «نیایش‌ چرنوبیل؛ رویدادنامه آینده» دربردارند تاریخ شفاهی فاجعه انسانی چرنوبیل است که مربوط به انفجار مرگبار نیروگاهی هسته‌ای به همین نام است. متن این کتاب برای اولین‌بار در سال ۱۹۹۷ در مجله دروژ ناروداف منتشر شد و بلافاصله در همان سال، ترجمه انگلیسی‌اش در قالب کتاب به چاپ رسید. این کتاب در سال ۲۰۰۵ جایزه انجمن ملی منتقدان کتاب آمریکا را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد. برای تهیه این کتاب، سوتلانا الکسیویچ طی ۱۰ سال با بیش از ۵۰۰ شاهد حادثه چرنوبیل مصاحبه کرد. این افراد، آتش‌نشان، نیروهای پاکسازی، سیاست‌مداران، پزشکان، شهروندان عادی و فیزیکدانان بودند. به این ترتیب خودِ حادثه و تاثیری که روی روح و روان مردم داشته، در این کتاب روایت می‌شود.

درباره واقعه چرنوبیل می‌توانیم به ذکر این جملات اکتفا کنیم که در ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶، یک رشته انفجار، رآکتور و چهارمین بلوک تولید انرژی نیروگاه اتمی چرنوبیل را که نزدیک مرز بلاروس بود از بین برد و فاجعه چرنوبیل بزرگ‌ترین اتفاق تکنولوژیکی قرن بیستم شد.

در قسمتی از کتاب «نیایش چرنوبیل» می‌خوانیم:

بعد از ما تنها گورپشته‌ها باقی ماندند. بعدش باید آن‌ها را با ورقه‌های بتنی می‌پوشاندیم، دورش را سیم‌خاردار می‌کشیدیم. کمپرسی‌ها و چرثقیل‌هایی را که با آن‌ها آن‌جا کار می‌کردیم، به این دلیل که فلز خاصیت انباشتن و جذب رادیواکتیو دارد جا می‌گذاشتیم. می‌گویند بعدها همه آن‌ها ناپدید شدند، می‌دزدیدندشان. من این را باور می‌کنم برای این‌که هرچه بگویی از ما بر می‌آید. یک‌بار نگرانی‌ای به وجود آمد که دُزیمتریست‌ها نشان داده‌اند رادیواکتیو موجود در ناهارخوریِ صحرایی ما بیش‌تر از جایی است که برای کار کردن می‌رویم. و ما دو ماه بود که آن‌جا زندگی می‌کردیم… ما چنین مردمی داریم… چند ستون و روی آن‌ها تخته‌های کوبیده‌شده هم سطح سینه ساخته‌ بودند، این فضا را غذاخوری می‌نامیدند. ایستاده غذا می‌خوردیم. توی بشکه خودمان را می‌شستیم. توالت‌مان خندق‌های حفرشده دراز در خاکِ تمیز بود. بیل در دست‌مان و رآکتور بیخ گوش‌مان بود…

بعد از دو ماه شروع کردیم به فهمیدن چیزهایی. شروع کردیم به پرسیدن “ما که محکوم به مرگ نیستیم. دو ماه بودیم، کافی است. وقتش شده ما را تعویض کنید.” سرلشکر آنتوشکین با ما حرف زد،‌ رُک و صریح گفت “به‌صرفه نیست شما را تعویض کنیم. ما به شما یک دست لباس کامل دادیم. دومی، سومی را هم همین‌طور. شما مهارت‌هایی به دست آورده‌اید. تعویض شما کار هزینه‌بر و سنگینی است.” و این باور را که ما قهرمان‌ایم در وجودمان تقویت کرد. یک‌بار در هفته به کسانی که خوب زمین را می‌کندند، جلو صف لوح تقدیر هدیه می‌کردند. بهترین دفن‌کنندگان اتحاد جماهیر شوروی. واقعا دیوانگی نبود؟

این کتاب با ۳۳۹ صفحه،‌ شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۳۴ هزار تومان منتشر شده است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید