انتقال آب خلیج فارس به کویر علی رغم تشنگی شهر و روستاهای ساحلی / این همه هزینه تنها برای تأمین 3 درصد نیاز آبی کرمان و یزد/ صرفه جویی راهکار ارزان تری نبود؟

    کد خبر :759576

هفته گذشته و در ادامه افتتاح و رونمایی از پروژه های نیمه کاره در دولت دوازدهم این بار نوبت به افتتاح پروژه عظیم انتقال آب خلیج فارس به استان کرمان و یزد رسید؛ پروژه ای که در اکثر رسانه های کشور با تعریف و تمجید فراوانی رو به رو شد، اما انتقادهای قابل تأملی نیز به این پروژه عظیم وارد است.

به گزارش «بازتاب»، پنچشنبه هفته گذشته و با حضور رئیس جمهور کشورمان مراسم بهره‌برداری از مرحله نخست طرح ملی انتقال آب خلیج فارس به مناطق کویری برگزار شد.
در این مراسم، رضا اردکانیان، وزیر نیرو ضمن ابراز خرسندی از حرکت قطار افتتاح پروژه‌ها در قالب پویش هر هفته الف ب ایران، گفت: امروز شیرین‌سازی آب دریا یکی از مهمترین پروژه‌های انجام شده در سطح دنیا است و حدود 75 درصد از این نمک‌زدایی در منطقه خاورمیانه صورت می‌گیرد. بیش از 850 آب‌شیرین‌کن در منطقه خلیج فارس درحال فعالیت هستند که 25 عدد از این آب‌شیرین‌کن‌ها با ظرفیت بالای 100 هزار متر مکعب در شبانه روز هستند.

وزیر نیرو در تشریح این نکته که پروژه ملی انتقال آب خلیج فارس از آب شیرین‌کن با ظرفیت بیش از 100 هزار متر مکعب در شبانه روز استفاده می‌کند، گفت: نمک‌زدایی از آب دریا از 67 سال پیش در خلیج فارس آغاز شده و درحال حاضر توجیه اقتصادی برای این پروژه‌ها وجود دارد.

میرعلی‌یاری-مدیرعامل شرکت تامین وانتقال آب خلیج فارس در حاشیه افتتاح مرحله نخست انتقال آب خلیج‌فارس به فلات مرکزی ایران گفت: باتوجه به میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز و حجم عملیات اجرایی این طرح در سه مرحله اجرایی می‌شود که پس از دریافت مجوزهای قانونی از سازمان‌های متولی، مرحله نخست آن با تولید ۶۰۰ هزار مترمکعب آب شیرین در روز برای مصرف شرب و صنعت طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شد.

وی بیان داشت: این طرح به عنوان بزرگترین سایت شیرین سازی انتقال آب دریا در کشور با حمایت دولت و کمک وزارت صنعت، معدن و تجارت و با سرمایه‌گذاری سه شرکت گل‌گهر، شرکت ملی صنایع مس ایران و چادرملو فعالیت اجرایی شده است.

یاری ادامه داد: در سایت بزرگ شیرین‌سازی، زمینی به مساحت ۱۵۵هکتار تملک و با هدف‌گذاری تولید یک ونیم میلیون مترمکعب آب شیرین تمامی زیرساخت‌های آن آماده شد.
این مجری طرح انتقال آب خلیج فارس ادامه داد: ‌در کریدور بزرگ انتقال آب به سه استان هرمزگان، کرمان و یزد، تملک، ‌مسیرگشایی و احداث جاده طرح به طول ۸۳۰ کیلومتر و به عرض ۳۰ متر از بندرعباس تا اردکان یزد، لوله‌های فولادی به قطر ۱۶۰۰ میلی‌متر و به طول ۳۰۵ کیلومتر و هفت ایستگاه پمپاژ و ۹ مخزن تعادلی اجرا شده است.

در رابطه با مجموع هزینه های اجرای فاز نخست این طرح نیز که انتقال آب از دریا تا شهرستان سیرجان استان کرمان را شامل می شود، فریدون همتی- استاندار هرمزگان شیرین سازی و خط انتقال آب تا سیرجان را ۱۶۳ هزار میلیارد ریال اعلام کرد و افزود: در مرحله نخست این طرح، آب از تاسیسات نمک زدایی بندرعباس تحویل گرفته شده و از طریق خط انتقال با لوله‌های فولادی به قطر هزار و ۶۰۰ میلی متر به سمت معدن گل گهر سیرجان پمپاژ می‌شود.

مستند به اطلاعات مختصری که از پروژه انتقال آب خلیج فارس در این گزارش مورد اشاره قرار گرفت، متوجه چند نکته بسیار مهم می شویم که در ادامه به اختصار به آنها اشاره می شود:

الف- این پروژه هنوز نهایی نشده است و تنها فاز یک آن اجرایی شده است که انتقال آب خلیج فارس به سیرجان را شامل می شود و حداقل دو فاز آن به آینده ای نامعلوم موکول شده است.

ب- تا اینجای کار بالغ بر 163 هزار میلیارد ریال از اعتبارات دولتی و خصوصی برای این طرح هزینه شده است.

ج-با اجرایی شدن فاز نخست طرح تنها ۶۰۰ هزار مترمکعب آب شیرین در روز تولید و به معدن گل گهر سیرجان منتقل خواهد شد.

د-هدف نهایی اجرای این طرح انتقال یک ونیم میلیون مترمکعب آب شیرین به مناطق کویری کشور در استان های کرمان و یزد و برای مصرف شرب و صنعت است.

این اطلاعات اگر با برخی واقعیت های موجود در کشور به ویژه مناطق کویری و جنوبی مقایسه و ارزیابی شود، ابهام و ایراداتی را به طرح مورد اشاره وارد می سازد که اشاره به آنها خالی از لطف نیست.

موضوع نخست وجود مشکل تأمین آب شیرین در بسیاری از شهرهای بندری و ساحلی کشور است که یک واقعیت غیر قابل انکار است و چرایی در اولویت نبودن این شهرها برای بهره برداری از آب خلیج فارس را به مطرح می کند.

شهرهایی مثل چابهار، بندر عباس، بوشهر و تعداد زیادی شهر و روستاهای دیگر که در مجاورت سواحل خلیج فارس قرار دارند ولی در زمینه تأمین آب شرب با مشکل مواجه هستند و مدیران اجرایی این مناطق بارها در گفت و گوهای رسانه ای خود از این مشکلات سخن گفته اند.

به طور مثال استان بوشهر که استان ساحلی است، آنقدر با مشکل آبی شدید رو به رو است که بخش زیادی از منابع آب مورد نیاز این استان از منابع استان‌های همجوار از جمله سد کوثر کهگیلویه و بویراحمد، رودخانه شاهپور ، رودخانه دالکی و رودخانه مند از استان فارس تامین می‌شود و تأمین آب این استان از دریا عملاً سهم ناچیز و غیرقابل ذکری را در بر می گیرد.

موضوع دوم میزان مصرف و اساسا بیلان مصرف آب در استان های یزد و کرمان است؛ میزان مصرف بسیار زیادی که حجم آب منتقل شده چه در فاز نخست و چه در فاز نهایی طرح انتقال آب خلیج فارس در برابر آن تقریباً هیچ است.

به صورت مشخص سال گذشته رضا اردکانیان- وزیر نیرو اردکانیان در مورد میزان مصرف آب این دو استان گفته بود: در استان خشکی همچون یزد حدود یک میلیارد و 300 میلیون مترمکعب آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود که سهم بخش شرب و صنعت کمتر از 100 میلیون مترمکعب است. در این بین حتی در استان کرمان هم بیش از 6 میلیاردمترمکعب آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود در حالی که میزان مصرف بخش شرب و صنعت این استان تنها حدود هفت میلیون مترمکعب است.

مستند به سخنان آقای وزیر جمع مصرف آب سالانه کرمان و یزد تقریباً 7میلیارد و 400 میلیون متر مکعب است که حجم بسیار زیادی از آن در حوزه کشاورزی مصرف و به عبارت بهتر اتلاف می شود.
میزان مصرف و نیاز آبی بسیار زیادی که طرح انتقال آب خلیج فارس حتی اگر به صورت کامل آن هم با هزینه های سنگینی که در بر دارد، اجرایی شود کمتر از 10 درصد این نیاز خواهد بود و عملاً اتفاق بزرگی در این دو استان کویری رخ نخواهد داد.

با این توضیحات دو نقد و سئوال اساسی می توان به طرح و پروژه بزرگ انتقال آب خلیج فارس به کویر وارد کرد که پاسخ مسئولان به آن شاید بتواند کمی از ابهام پیش آمده بکاهد.

سئوال اول اینکه به چه دلیل و چرا برای مدیران اجرایی کشور رساندن آب شیرین شده و گران خلیج فارس به کویر و شهرهایی چون کرمان و یزد اولویت بالاتری نسبت به رساندن آب شیرین شده خلیج فارس به شهر و روستاهای ساحلی و دارای مشکل آب شرب مثل بوشهر، بندرعباس، چابهار و … دارد؟ چرا باید برای تأمین آب شیرین استان بوشهر از رودخانه های استان کهگیلویه و بویراحمد استفاده شود ولی برای استان کرمان و یزد باید از آب خلیج فارس استفاده شود؟

سئوال دوم اینکه وقتی فاز نخست طرح انتقال آب مورد اشاره تنها 3 درصد نیاز کلی دو استان یزد و کرمان را شامل می شود و فاز نهایی نیز می تواند در بهترین حالت 9 درصد این مصرف را شامل شود، آیا بهتر نبود با اجرای پروژه هایی نظیر مکانیزه کردن کشاورزی در این دو استان و اجرای دیگر طرح های بهینه سازی مصرف آب اقدام به صرفه جویی 10 درصدی در میزان مصرف آب کرد و با این اقدام کم هزینه به نسبت اجرای طرح بزرگ انتقال آب، اساساً از اجرای چنین طرح پر هزینه ای بی نیاز شد؟

البته پیشتر از همه این نقدها موضوع مهم دیگری قرار داشت که به واسطه تکراری و قدیمی بودن اینجا از اشاره مفصل به آن صرف نظر شد؛ موضوعی که ناظر بر هدف اصلی این انتقال آب یعنی تأمین منابع آب برای صنایع معدنی استان کرمان و یزد است و این سئوال را پیش می آورد که اساساً چرا باید صنایع آب بری چون فولاد و مس در کویر و نه در ساحل ساخته شوند که حالا نیاز به چنین پروژه های عظیمی برای تأمین آب مورد نیاز آنها باشد؟

 

4
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد
  1. نصرت خوش نیاز گفت:

    سلام و درود بر شما / این دوست عزیز یکطرفه نزد قاضی رفته اند ، ای کاش یک کم بیشتر تحقیق میکردند و یا مطالعه مینمودند .
    من آمادگی دارم پاسخ ایشان را در یک مقاله بدهم

  2. علیرضا پارسا گفت:

    درود بر شما مخاطب گرامی
    با اغوش باز پذیرای نقد و مقاله شما هستیم
    لینک ارسال مقاله : https://t.me/baztab_me

  3. غریبه گفت:

    دوست عزیز این پروزه ۱۵ ۱۶ هزار میلیارد تومنی نون دونی خیلی ها بوده مواظب باشید با کامیون از روتون رد نشن 🙂

  4. شهروند ایران گفت:

    نقد درستی است…..
    یک واقعیتی را باید به جرات بیان کرد…..
    پس از انقلاب ۱۳۵۷ توجه ویژه ای به استان های مرکزی و کویری ایران شده است، یزد کرمان اصفهان سمنان ؟؟!!

دیدگاهتان را بنویسید