ارتباط «چارلز دیکنز» با پدیده اعتراضات در ایران

    کد خبر :953094
چالز دیکنز و اعتراضات ایران

“چارلز دیکنز” نویسنده و ادیب سرشناس انگلیسی در مقدمه کتاب “انتظارات(آرزوهای) بزرگ” خود دو پدیده را موجب سرخوردگی انسان ها معرفی می کند. وی این دو پدیده را “مقایسه” و “انتظار” می داند. دیکنز بر این باور است که انسان ها وقتی خود را با دیگران مقایسه می کنند و یا انتظار تحقق چیزی را دارند که عملی نمی شود، سرخورده می‌شوند و رفتارهایی خاص را از خود بروز می دهند. این موضع گیری دیکنز، از پیام های خاصی به ویژه در زمینه تحلیل نوع کنشگری های نوجوانان و جوانان در قالب اعتراضات اخیر کشورمان برخوردار است.

بازتاباز زمان آغاز اعتراضات جاری در ایران، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد زمینه ها و دلایل مختلفی که منجر به شکل گیری این پدیده شده اند ارائه شده است. تحلیل هایی که هر کدام با تمرکز بر بخشی از روند اعتراضات جاری در ایران سعی داشته اند تا تصویری دقیق و علمی را از آنچه که کشورمان را به نقطه کنونی رسانده، ارائه کنند.

با این همه، از چشم اندازی کلی به نظر می رسد که بخشی از معمای مشاهده رویدادهای جدید در قالب اعتراضات جاری در ایران نظیر حضور نوجوانان را در این فرایند، بتوان در چهارچوب مفهوم “توسعه نامتوازن” توضیح داد. در این راستا، اینطور استدلال می شود که ایران در سال های اخیر پیشرفت های قابل ملاحظه ای را در حوزه‌هایی نظیر توان هسته ای و یا قدرت دفاعی و نظامی خود داشته است.

با این همه، علی رغم رشد بخش ها و حوزه هایی خاص در کشورمان، سیاستگذاری های کلان، توجه چندانی را به حوزه هایی نظیر فرهنگ و تدوین برنامه های مشخص و عملی جهت آموزش و تربیت نوجوانان و جوانان ارائه نکرده اند. برنامه هایی که در عینِ جذاب بودن، از ماهیتی اسلامی و ایرانی نیز برخوردار باشند و بتوانند نمودهایی از جهانِ ایرانی را در ذهن و جهان بینی افراد از همان نخستین سال های کودکی ایجاد کنند.

در این شرایط، نوجوان و جوان ایرانی عملا در فضای ذهنی رشد کرده و پروش یافته که در قالب آن قواعد بازی (خوب یا بد)، عمدتا توسط کنشگران غربی تعریف شده است. موضوعی که تضادها و چالش های کنونی در کشورمان را تا حد زیادی دامن زده است. از این منظر، چارلز دیکنز نویسنده و ادیب سرشناس انگلیسی در مقدمه کتاب “انتظارات بزرگ” خود دو پدیده را موجب سرخوردگی انسان ها معرفی می کند. وی این دو پدیده را “مقایسه” و “انتظار” می داند.

دیکنز بر این باور است که انسان ها وقتی خود را با دیگران مقایسه می کنند و یا انتظار تحقق چیزی را دارند که عملی نمی شود، سرخورده می شوند و رفتارهایی خاص را از خود بروز می دهند. در این رابطه، نوجوان و جوان ایرانی نیز که مدت هاست در فضاهایی نظیر شبکه های اجتماعی و ماهواره ای و امثالهم سیر می کند و قواعد سبک زندگی از طریق این ابزارها به وی دیکته می شود، هم دست به قیاس می زند و هم انتظاراتی را برای خود تعریف می کند که نوعی سرخوردگی را برای آن ایجاد کرده و می کند.

در واقع این نسل، استانداردهای زندگی خود را با آنچه استانداردهای رایج در جهان غرب است مقایسه می کند و انتظار وقوع تغییراتی را در زندگیش دارد که هیچ ارتباطی با ظرفیت های فرهنگی و توسعه ای کشورمان ندارند. از این رو، نوعی سرخوردگی تدریجی در آن شکل می گیرد که در برهه هایی نظیر اعترضات اخیر در کشورمان به مرحله انفجار می رسد.

ناگفته پیداست که نسل های جدید در سال های اخیر تا حد زیادی تحت تاثیر آموزه های فکری و هنجاری اتاق‌های عملیات و فکرِ سیاسی و رسانه ای کشورهای غربی بوده اند. مساله ای که در فقدان ارائه عملکرد مناسب و کافی از سوی نهادهای متولی در کشورمان و همچنین محیط آموزشی و تربیتی چه در خانواده و چه در مدرسه‌ها اتفاق افتاده است. از این رو، بخش های قابل ملاحظه ای از این نسل تا حد زیادی خود را هماهنگ با اصول و ارزش های نظام سرمایه داری می دانند و دوربودن خود و کشورشان را از این استانداردها به مثابه مایه سرخوردگی ارزیابی می کنند.

موضوعی که همانطور که چازلز دیکنز می گوید هم بر قیاس های آن ها (در قالب قیاس وضعیت خود با جوانان مثلا کشورهای غربی) و هم بر انتظاراتشان (در مورد مثلا ویژگی های زندگی ایده آل) تاثیرگذاری قابل توجهی داشته است. در این چهارچوب، باید توجه داشت که این نسل ها مجرم نیستند بلکه خود “قربانی” می باشند و وضعیت کنونی آن ها نیز در سایه عدم سیاستگذاری های مناسب فرهنگی، اجتماعی و آموزشی ایجاد شده است.

1
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد
  1. ایرانی گفت:
    موافقم ۴

    هرچند منتشر نمی کنید ولی نیاز به اتاق فکر غرب نیست کافیه خودشون رو شهروندان قطر و امارات و … مقایسه کنند

دیدگاهتان را بنویسید