آیا ایران باید تنگه هرمز را ببندد؟

  • سیاسی
  • سه شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۳۵
    کد خبر :969480
بستن تنگه هرمز توسط ایران

تندروهایی نظیر نتانیاهو، محمد بن سلمان و لابی های قدرتِ همسو با آن ها، هر کاری را انجام می دهند تا هزینه های گسترده بین المللی در عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل را معطوف به ایران کنند. اینکه ما بخواهیم دست به اقدامات تنش‌زا که ابعاد به شدت گسترده ای نیز دارند بزنیم، عملا نوعی بازیگری در پازل دشمنان ایران است. قطعا نحوه رفتار سیاسی ایران با این موضوعات، باید معطوف به کاهش تنش ها و حل منطقی مشکلات کشور در حوزه سیاست خارجی باشد.

بازتاببه تازگی و پس از اقدام اخیر پارلمان اروپایی در دادنِ رای بالا به قطعنامه گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا، دولت ایران جدای از طرح اعتراضات رسمی و صریح دیپلماتیک خود به طرف اروپایی، از این مساله سخن گفته که اگر بنا باشد اروپا دستورکار تنش‌زایی علیه سپاه به عنوان یک نهاد رسمی دولت کشورمان را در پیش گیرد، بایستی انتظار تبعات و پیامدهای سنگینی اقدامات خود را هم داشته باشد.

در این رابطه، برخی ناظران و تحلیلگران و منابع خبری از ضرورت مسدودسازی تنگه هرمز به عنوان یک تنگه راهبردی که بخش قالب ملاحظه ای از حمل و نقل منابع انرژی جهان از طریق آن صورت می گیرد خبر داده اند. در واقع، در سمتِ ایران برخی سعی داشته اند با ارائه تهدیدات معتبر، از پیشروی اروپا در تشدید تحرکات خود علیه سپاه و تروریستی اعلام کردن این نهاد دولتی کشورمان، جلوگیری کنند.

در این شرایط، یک سوال اساسی مطرح می شود و آن این است که آیا اساسا طرح ایده مسدودسازی تنگه هرمز به روی کشتی های غربی، در شرایط کنونی ایده ای منطقی است؟ آیا پیاده سازی این ایده به معنای واقعی کلمه تامین کننده منافع ملی ایران است؟ به طور کلی، طرح این ایده از سوی برخی جریان ها در داخل ایران می تواند صرفا جنبه یک موضع گیری اعلامی و ارسال پالس به طرف های غربی را داشته باشد تا نوعی بازدارندگی را در مقابل اقدامات آن ها علیه سپاه ایجاد کند. با این حال، اگر فرض را بر این بگیریم که بنا باشد این ایده عملیاتی شود، حداقل از دو منظر به نفع کشورمان نیست.

1- روابط ایران و اروپا گنجایش ایجاد بحران های بیشتر را ندارد

نکته اول در مورد ایده مسدودسازی تنگه هرمز از سوی ایران به ویژه به روی کشورهای غربی و مخصوصا اروپایی‌ها، این است که با توجه به اینکه در شرایط کنونی روابط ایران و اروپا گنجایش بحران های جدید را ندارد، چندان منطقی به نظر نمی رسد و به نفع منافع و امنیت ملی ما نیز نیست. توجه داشته باشیم که بخش اعظم تنش زایی‌های مدت اخیر اروپا علیه ایران، ریشه در ایجاد این درک در میان سران اروپایی دارد که ایران در جنگ اوکراین در حال رخنه به حوزه نفوذ آن ها است.

درست به همین دلیل هم است که اروپایی ها عملا احیای روابط دیپلماتیک و تعاملات جدی خود با ایران را به نوعی مشروط به شفاف سازی تهران در مورد نقشش در جنگ اوکراین کرده اند. از این رو، تحرکات اخیر اروپایی ها علیه ایران در قالب هایی نظیر تحریم شبکه های خبری برون مرزی کشورمان و یا تحریم شماری از افراد و نهادهای ایرانی به دلیل اعتراضات اخیر در ایران و البته طرح جدید پارلمان اروپایی برای گنجاندن نام سپاه در فهرست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا، همه و همه ریشه در نگرانی جدی اروپایی ها از ماهیت کنشگری ایران در قالب جنگ اوکراین دارند.

به نظر می رسد انتخاب منطقی برای ما این است که با اتحاذ یک دیپلماسی فعال و کارآمد، ضمن ارسال پالس هایی به روسیه مبنی بر اینکه ایران بنا ندارد خود را شریک جرم آن ها در صحنه جنگ اوکراین کند، تمام تلاش خود را انجام دهیم تا در این رابطه برای اروپا شفاف سازی شود و اروپایی ها از دستورکار تحمیل انزوا و فشار علیه ایران خارج شوند و روابط میان دو طرف بار دیگر عادی سازی شود. در مدت اخیر به عینه شاهد بوده ایم که مواضع اروپا علیه ایران در برهه هایی حتی از مواضع دولت آمریکا علیه تهران نیز تُند تر شده است.

موضوعی که به هیچ عنوان به نفع ما نیست و ما باید شرایط را با تدبیر و عقلانیت، و البته با صرف کمترین هزینه‌ها، به نفع خود تغییر دهیم. اینکه سیاست خارجی ما صرفا به قدرت های شرقی و کشورهای پیرامون محدود شود، گزینه ای مطلوب برای ایران نیست بلکه ما باید تمامی ظرفیت ها در عرصه سیاست خارجی را برای کشورمان فعال نگه داریم تا از طریق منطق موازنه گرایی بتوانیم گزینه های راهبردی خود را حفظ و از قرار گرفتن کشورمان در موقعیت انزوا و انتخاب های محدود جلوگیری کنیم.

بستن تنگه هرمز

 

2- انسداد تنگه هرمز پاس گل به دشمنان ایران است

تردیدی نیست که یکی از مهمترین و مناسب ترین گزینه ها برای کشورهای غربی و متحدان منطقه ای آن ها در رابطه با ایران، تشدید تنش ها و تحمیل انزوای بین المللی علیه ایران است. در این چهارچوب، به طور خاص تندروهایی نظیر نتانیاهو، محمد بن سلمان و لابی های قدرتِ همسو با آن ها، هر کاری را انجام می دهند تا هزینه‌های گسترده بین المللی را در عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل، معطوف به کشورمان کنند.

در شرایط کنونی، اینکه ما بخواهیم دست به اقدامات تنش‌زا که ابعاد به شدت گسترده ای نیز دارند بزنیم، عملا نوعی بازیگری در پازل دشمنان ایران است. قطعا نحوه رفتار سیاسی ایران با این موضوعات، باید معطوف به کاهش تنش ها و حل منطقی مشکلات کشور در حوزه سیاست خارجی باشد. و الا، انتخاب رویه های مخالف با این مساله، جز هزینه زایی، سودی برای منافع و امنیت ملی ایران نخواهد داشت و عملا به سیاست ها و طرحهای نامشروع دشمنان ایران علیه کشورمان، مشروعیت ضمنی نیز می بخشد.

 

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید