دماوند چگونه نماد فرهنگی شد؟
مردم خطه مازندران افسانههایی را روایت میکنند که هر کدام از آنها بهنحوی با کوه دماوند پیوند دارد.
به گزارش ایسنا، در مراسم «برف چال» مردها برای جمعآوری برف به دامنه دماوند میروند تا زنان یک روز کامل در روستا زنانه حکومت کنند. همچنین هر سال، «روز ملی دماوند» همراه با جشن تیرگان در شهر رینه برگزار میشود. در جنگل اَلیمستان (در نزدیکی شهرستان آمل) نیز منطقهای به نام «نقش پای رستم» وجود دارد. نرسیده به قله، جای دو شهابسنگ بزرگ دیده میشود که حفرههایی به عمق ۱۰ متر ایجاد کردهاند. بومیان منطقه افسانهای درباره این چالهها دارند و معتقدند این گودالها جای پای رستم است که در این منطقه زانو زده و از آب دریا نوشیده است.
کوه دماوند سال ۱۳۸۷ در فهرست آثار ملی قرار گرفت و ۱۳ تیرماه بهعنوان «روز ملی دماوند» ثبت شد تا ضرورت حفاظت از این زیستگاه برای همه روشن شود. در برخی نقاط کشور، با فرارسیدن این روز، برای دماوند جشن گرفته میشود.
علی رمضانی – محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ مازندران – درباره پیوند افسانههای مردم این منطقه با دماوند، به ایسنا گفت: کوه دماوند از شرقیترین شهر استان مازندران «بهشهر» دیده میشود. مردم هر روز صبح که از خواب بیدار میشوند دماوند را میبینند و به عبارتی با آن زندگی میکنند. این موضوع از نظر بصری، اهمیت زیادی دارد. روشن است که ما در فرهنگمان درباره هر چیزی که میبینیم، نظر میدهیم، درباره آن شعر میگوییم یا به بخشی از آداب و روسوم ما وارد میشود.
این عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مازندران ادامه داد: دماوند در تمام اشعار مردم مازندران وجود دارد. شما نمیتوانید منظره کوه دماوند را از شهر دماوند به خوبی ببینید، اما این کوه از مازندارن به خوبی دیده میشود. در این سالها دماوند بهعنوان سمبل مازندران انتخاب و شناخته شده است. اسم دماوند در کتابهای تاریخی از جمله صورالاقلیم «دنباوند» آمده است. «دنباوند» به معنی محل و جایگاه باوندیان است که از سلسلههای مشهور مازندرانیها بودهاند و سالها در این خطه حکومت کردهاند.
او به پرسش دیگری مبنی بر اینکه رستم برای گذر از خان هفتم با دیو سپید در کوه البرز میجنگد، آیا میتوان استنباط کرد که منظور از البرز کوه در شاهنامه، همان کوه دماوند است؟ گفت: دماوند جزیی از البرز است. در مناطق شمالی، کوههای اطراف دماوند به اسم «چِکِل» و به معنی کوه سنگی مشهورند که مردم هزار جریب به آن جریب میگویند. هزار جریب نیز یک کلمه پهلوی و به معنی هزاران کوه «در و جر» است. «در» به معنای کوهستان و «جر» به معنای دشت است. کلمه هَزار دلالت بر کثرت و زیادی دارد. البرز هم به معنی رشته کوههای زیاد است که دماوند جزیی از آن محسوب میشود، پس اول البرز و بعد دماوند بوده است. نام دماوند از قرنهای دوم و سوم در منابع آمده و پیش از این به آن اشاره نشده است.
رمضانی همچنین درباره دلیل تاکید در بند شدن ضحاک در دماوند نیز توضیح داد: دماوند بهعنوان نقطه بلندی محسوب میشود و داستان ضحاک نیز یک افسانه است و جزو اسطورههای تاریخی محسوب میشود. تفاوت اسطوره و افسانه در این است که اسطورهها وجود داشتهاند و در داستانها به آنها پر و بال دادهاند. دماوند بخشی از البرز و در واقع، سیاهچالهای در شاهنامه بوده است که ضحاک را در آن به بند کشیدند.
این پژوهشگر اظهار کرد: دماوند بعد از شاهنامه فردوسی به یک نماد فرهنگی تبدیل شد. حتما مهم نیست که نماد فرهنگی ما سابقه تاریخی زیادی داشته باشد. شعری که ملک الشعرای بهار برای دماوند با عنوان «ای دیو سپید پای در بند» سروده است نیز نماد فرهنگی دماوند را برای ما پررنگتر کرده است. در حال حاضر علاوه بر اینکه دماوند میراث طبیعی کشور ما است، میراث معنوی ما نیز محسوب میشود.
این محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ مازندران همچنین به این پرسش که با گسترده شدن فضای شهری و تمایل مردم به داشتن آپارتمان در مناطق شمالی و نزدیک به دریا، ساخت و سازهای بسیاری در این منطقه انجام شده، تا جایی که حریم بصری دماوند برای بسیاری از مردم این منطقه مخدوش شده است، این ساختوسازها و مخدوش شدن دید بصری مردم تا چه اندازه میتواند موجب فراموشی داستانهای افسانهای و قطع ارتباط مردم با دماوند شود؟ گفت: وقتی این دید بصری مخدوش شود، قطعا ارتباط مردم با دماوند نیز دچار مشکل میشود. پس باید حتما جلوی این اتفاق گرفته شود. البته مدتی به ادارههای استان مازندران بخشنامه کردند که در سربرگها، از نماد قله دماوند استفاده شود تا این نماد در ذهن مردم ثبت شود و مردم هم پذیرفتهاند که دماوند نماد فرهنگی آنهاست.