ایرانی ها خود را وارثان امپراتوری پارس می دانند؛ ناوگان دریایی این کشور به دنبال احیای این امپراتوری است

    کد خبر :466315

بلومبرگ در گزارشی تحت عنوان «ایران با ناوگان دریایی خود به دنبال احیای امپراتوری خود است» نوشت: سناتور مک کین در کمپین انتخاباتی سال ۲۰۰۷ خود مدام این جمله را تکرار می‌کرد: «بمب، بمب، بمب، ..‌. ایران را بمباران کنید». این احساس در دولت ترامپ بازهم حاکم شده است و دلیل آن نیز قابل درک است. ایرانی‌ها به گسترش نفوذ خود در خاورمیانه ادامه می‌دهند: استفاده از جنگجویان نیابتی برای تهدید متحدان آمریکا، حمایت از بشار اسد در سوریه، حمایت از حوثی ها و تعمیق نفوذ در لبنان.

به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مطلب آمده است: اما اکنون با تحول جدیدی در ایران مواجهیم که انعکاسی از اهداف ایران در کنار تعمیق روابطش با روسیه است: نیروی دریایی ایران اعلام کرد قصد دارد یک ناوگروه دریایی را برای ماموریتی پنج ماهه راهی غرب اقیانوس اطلس کند. در حالی که هنوز معلوم نیست چه تعداد کشتی در این ناوگروه حضور خواهند داشت، تهران اعلام کرده که از ناوشکن تازه ساخت سهند نیز در این ناوگان استفاده خواهد شد. انتظار می‌رود برخی از این ناوها در ونزوئلا لنگر بیندازند؛ تنها کشوری در نیمکره غربی که احتمالا از آنها استقبال خواهد کرد.

البته حضور تعداد کمی از ناوهای ایرانی در نزدیکی آبهای آمریکا، موجب نمی‌شود که آمریکا ناوگان خود را راهی این مناطق کند.

اما دو جنبه از اعزام ناوگان ایران موجب نگرانی است. نخست اینکه بدون تردید این اقدام در هماهنگی با نیروی دریایی روسیه انجام می‌پذیرد که در حال افزایش حضور خود در آب‌های نزدیک قاره آمریکاست. دوم این نشان‌دهنده نگاه ایرانیان به خودشان به عنوان یک قدرت جهانی است. یکی از مشکلات در مسیر تعیین یک راهبرد مناسب ایرانی این است که ما درک درستی از تاریخ، فرهنگ و خودشناسی آنها نداریم. ما ایران را یک کشور متوسط تاثیرگذار در منطقه می‌دانیم که منابع عظیم طبیعی در اختیار دارد و از جمعیت فراوان و رو به رشدی بهره می‌برد. اما ایرانی‌ها خود را وارثان امپراتوری پارس می‌دانند که در دوران اقتدار خود، بر نیمی از جهان حکمرانی می‌کرد. اگر جریان تاریخ کمی تغییر می‌یافت، پارسیان در ۲۵۰۰ سال پیش بر یونان غلبه می‌کردند و احتمالا مانع شکل‌گیری و توسعه امپراتوری روم می‌شدند.

بنابراین آیا نسخه‌ای که مک کین برای ایران نوشته بود، درست بود؟ در حال حاضر خیر و بیایید امیدوار باشیم که مجبور نشویم به رویارویی نظامی بپردازیم. در عوض باید راهبردی برای برخورد با ایران بیابیم که بر پایه سه ستون استوار باشد. نخست باید کسب اطلاعات خود از مباحثات داخلی ایران درباره راهبرد جهانی آنها را تقویت کنیم. در حالی که اطلاعات زیادی از طریق ماهواره‌های جاسوسی و نفوذ سایبری می‌توان به دست آورد، بهتر است همکاری بیشتری با نهادهای امنیتی کشورهای متحد خود به خصوص اسراییل و اردن داشته باشیم. همزمان با جمع‌آوری اطلاعات عمیق‌تر، باید یک فیلتر تاریخی و فرهنگی به کار ببریم تا درک دقیق‌تری از اهداف ایرانیان پیدا کنیم.

مسیر کلیدی دوم، همکاری نظامی بیشتر با متحدان و دوستان در سطح جهان و منطقه است. از دولت جیمی کارتر تاکنون، بیشتر شاهد تقابل آمریکا با ایران بوده‌ایم تا تقابل جامعه جهانی با ایران. در این منطقه، عربستان و اسراییل دو ستون ائتلافی هستند که قادر است اغلب کشورهای عرب را برای مقابله با شیعیان بسیج کند. اکنون زمان طرح مجدد تاسیس ناتوی عربی است.

محور سوم این است که تحریم‌های اقتصادی خود را تمدید کنیم. برخی کشورهای بزرگ از جمله روسیه و چین، احتمالا از همکاری خودداری خواهند کرد. اما آمریکا و اروپا در کنارهم ۵۰ درصد از تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص می‌دهند. ما می‌توانیم با تمرکز بر جنگ‌های نیابتی ایران و تهدیدات موشکی این کشور، آنها را بار دیگر به جبهه خود بکشانیم.

ناوگان دریایی ایران دارای توانایی زیادی در خلیج فارس و شمال اقیانوس هند است. ایران دارای زیردریایی‌های دیزلی رادارگریز است و ناوگان پرشماری از قایق‌های تندرو برای تهدید ناوهای بزرگ دارد. همچنین مهارت بالایی در کار گذاشتن مین‌های دریایی دارد. اما اعزام ناوگان دریایی به اقیانوس اطلس، نمایشی نگران‌کننده از پیشرفت توانمندی‌های این کشور است.

لازم است که به آن توجه کنیم. اکنون بمباران ایران یک اشتباه محض خواهد بود. اتخاذ یک راهبرد منسجم منبعث از تحلیل و شناختی عمیق از اهداف ایرانیان، روش بهتری است. هر وقت زمان آن فرا برسد، بمب‌ها در دسترس هستند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد