آیا چین با عملیات های جاسوسی خود جهان را فریب داده است؟
پایگاه خبری-تحلیلی “نشنال اینترست” در گزارشی با ذکر برخی مستندات، ادعا کرده که جمهوری خلق چین با استفاده از برخی تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی خود نظیر وزارت امنیت دولتی چین، به شیوه ای نرم و به دور از تنش و هیاهو، جهان و خصوصا دولت های غربی را در مورد ابعاد پنهان خیزش جهانی خود فریب داده و در عین حال، گفتمان “خیزش مسالمت آمیز” خود را به نحو گسترده ای در سطح بینالمللی، به یک اصل مسلم و پذیرفته شده تبدیل کرده است.
بازتاب– چندین دهه است که چینِ کمونیست در لوای شعار مشهور “دنگ شیائو پینگ” رهبر سابق چین که زمانی گفت: “قدرتتان را پنهان کرده و زمان بگذرانید”، راه و مسیر جدیدی را در قالب مدل حکمروانی خود در پیش گرفته است. با این حال، اکنون بسیاری از دولت های غربی به ویژه آمریکا، چین را تهدیدی جدی می دانند و از خیزش جهانی آن به شدت آشفته هستند.
در این رابطه، یک سوال اساسی مدتی است که در جهان غرب مطرح می شود و آن این است که چرا شمار زیادی در مورد اوج گیری قدرت چین دچار اشتباه شدند و معنایی متفاوت را از آن درک کردند؟
در این رابطه، “الکس جازکه” در کتاب جدید خود با عنوانِ “جاسوسان و دروغ ها؛ چگونه بزرگترین عملیات های مخفی چین جهان را فریب داد؟” به بخشی از این سوال از منظر تحرکات چین جهت افزایش قدرت و نفوذ نرم خود در عرصه بین المللی پاسخ داده است.
تاکنون کمتر مطلبی در مورد جاسوسان چینی و ماهیت اقدامات و فعالیت های آن ها گفته شده است. جازکه که به عنوان تحلیلگر، سابقه کار برای “انیسیتو سیاست راهبردی استرالیا” را دارد سعی داشته این خلا را به نوعی پُر کند. وی در کارهای اخیر خود به نحوی جزئی به برخی ابعاد رویکردها و روش های دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسان چینی جهت توسعه نفود و تاثیرگذاری کشورشان پرداخته است.
تاکنون اغلب مطالبی که در مورد جاسوسان چینین گفته شده معطوف به جاسوسی صنعتی و یا حوزه های فناوری بوده است. با این حال، کتاب جازکه با عنوان جاسوسان ودروغ ها به بررسی این نکته می پردازد که چگونه چین از جاسوس ها استفاده می کند تا به روایت ها شکل دهد و بر سیاست سازان اثرگذاری داشته باشد.
الکس جازکه از منابع مختلفی استفاده می کند و استدلال ها و روایت های خود در مورد فعالیت های جاسوسی چین را به آن ها مستند می سازد. وی معتقد است که حزب کمونیست چین با استفاده از شیوه هایی پیچیده و مخفی، جهان را فریب می دهد. آنچه وی در کتابش از چینی ها ترسیم می کند، تا حد زیادی برای جهان غرب ناگوار است.
چین شمار قابل توجهی از سازمان ها و نهادهای اطلاعاتی خود را جهت تحقق اهدافش به کار می گیرد. وزارت امنیت عمومی و ارتش آزادی بخش چین از ارکان اطلاعاتی قابل توجهی برخوردارند با این حال، این وزارتِ امنیت دولتی چین است که توجهات زیادی را به خود جلب می کند. از نگاه الکس جازکه، ادراک عمومی این است که وزارت امنیت دولتی چین ماهیتی تهاجمی، اما غیرپیچیده دارد. با این حال، این تصورِ رایج کاملا غلط و نادرست است.
وزارت امنیت دولتی چین بازی طولانیِ شناسایی سیاست سازان و چهره های مهم تصمیم ساز، و کانالیزه کردن افکار و ایده های آن ها را برعهده دارد. این وزارتحانه از رویه هایی نظیر استخدام مستقیم افراد و یا دیگر اقدامات و رفتارهای آشکار شدیدا پرهیز می کند. در عوض، وزارت امنیت دولتی چین و دیگر نهادهای وابسته به آن ترجیح می دهند تا به نحوی نرم و آرام دستورکارهای خود را به پیش ببرند. در نتیجه، آن ها اغلب از جلب توجه از سوی نهادهای قانونی و تشکیلات ضداطلاعاتی و جاسوسی دیگر کشورها به دور هستند.
تشکیلاتی که اغلب آن ها از جاسوسی صنعتی چین و اینکه بخواهد اسرار محرمانه تجاری مثلا کشورهای غربی را به سرقت ببرد، هراس دارند. از این رو، وزارت امنیت دولتی چین نهادی است که محتاطانه رفتار می کند با این حال، جسارت قابل توجهی نیز دارد.
در واقع، عملیات های نفوذ و اثرگذاری نرم چین؛ گسترده، هدفمند، و با نظارت مستقیم رهبران حزب کمونیست چین به پیش برده می شوند. در این راستا، شگفت انگیزترین موفقیت چین تلاشِ وزارت امنیت دولتی این کشور در متقاعد سازختنِ چهره های تاثیرگذار خارجی مبنی بر اینکه خیزش جهانی چین، مسالمت آمیز و به تدریج توام با تقویت عناصر لیبرال خواهد بود، تلقی می شود.
سال 2003 میلادی، یک مقام حزب کمونیست چین با نام “ژنگ بیجیان” سخنرانی را انجام داد و از مفهوم خیزش مسالمت آمیز چین پرده برداری کرد. این دقیقا همان چیزی بود که کشورهای خارجی به ویژه غربی ها مایل به شنیدن آن بودند. از این رو، سخنرانی مذکور مدعی می شد که چین به دنبال تقابل میان قدرت های بزرگ نیست، به دنبال به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال جهان نیست، و صرفا می خواهد که در فضایی دوستانه با دیگر کشورها زندگی کند. در این راستا، حتی هنری کسینجر وزیر خارجه سابق آمریکا و دیپلمات سرشناس این کشور نیز شدیدا رویکرد مطرح شده در سخنرانی ژنگ بیجیان را ستود.
با این حال، الکس جازکه مدعی است که این موضوع، جلوه ای از یکی از عملیات های مرتبط با وزارت امنیت دولتی چین بوده است. مساله ای که موجب ارتقای سازمانی بیجیان نیز شد و گفتمان خیزش مسالمت آمیز چین در عرصه بین المللی را هم تا حد زیادی به شهرت رساند. بسیاری از دیگر رویه ها و سیاست هایی اصلاحی چین نیز بر اساس ادعای الکس جازکه با مدیریت پنهان وزارت امنیت دولتی چین راهبردی می شده اند.
روایت تولید شده از سوی حزب کمونیست چین با مضمون خیزش مسالمت آمیز، خیلی زود به نحوی گسترده پذیرفته شد. در این رابطه، کشورهای غربی بیش از همه مایل بودند که به خود بقبولانند آنچه چین می گوید قطعا درست است. مساله ای که نشان می دهد چینی ها تا چه حد در پیشبرد عملیات نفوذ نرم خود به نحوی موفقیت آمیز عمل کرده اند.
البته که بسیاری از افراد و گروه های چینی نیز در شرایطی که حتی خود نمی دانسته اند، به ابزاری جهت پیشبرد طرح وزارت امنیت دولتی چین جهت پیشبرد اهدافش برای همگانی سازی شعار خیزش مسالمت آمیز تبدیل شده اند. الکس جازکه معتقد است که اقدامات و عملیات های وزارت امنیت دولتی چین در این زمینه ماهیتی گسترده و فراگیر داشته و از بسیاری از خطوط سیاسی عبور کرده است. به صورت طبیعی، تمامی این مسائل به این عملیات ها کمک کرده اند تا با موفقیت همراه شوند.
جازکه معتقد است که چین دراین رابطه بسیاری از نخبگان سیاسی غربی را فریب داده و قدرتش را افزایش داده و در سکوت، گذر زمان را تجربه کرده است. وی تاکید می کند که در دوره شی جین پینگ، چینی ها بیش از پیش ماهیت قدرت نرم خود را گسترش داده اند و در عین حال، مولفه های قدرت سخت خود را نیز در عرصه بین المللی به رخ می کشند.
الکس جازکه در کتاب خود نه تنها این نکته را برجسته می سازد که چگونه غرب در مورد روایت های مطرح در مورد خیزش جهانی چین دچار فریب شده و اشتباه کرده بلکه توصیه هایی را نیز مطرح می سازد و توضیح می دهد که چه کارها و اقداماتی در مواجهه با این مساله باید انجام شوند. در این راستا، او معتقد است که:
اولا، نوعی تمایل درونی در برخی افراد وجود دارد که اساسا مایل نیستند به عملیات های نفوذ چین به ویژه در جهان غرب بپردازند و توجه کنند. در این رابطه جازکه تاکید می کند که عملیات های اثرگذاری و نفوذ چین در کشورهای غربی و دیگر اقصی نقاط جهان، از قابلیت شناسایی دقیق و پیگرد قضایی برخوردار نیستند اما هزینههای فراوانی را از خود برجا می گذارند و تبعات آن ها در فاصله زمانی نه چندان دوری آشکار می شود.
اضافه بر این ها، عملیات های نفوذ و اثرگذاری وزارت امنیت دولتی چین اغلب نخبگان سیاسی و اقتصادی را نیز درگیر می کنند. افرادی که سازمان های اطلاعاتی در اقصی نقاط جهان هزینههای فراوانی را در انجام تحقیقات از آن ها برای خود متصور هستند و کمتر چنین کاری را انجام می دهند(مساله ای که کشف نفوذ چین را سخت می کند).
در عین حال، اغلب فعالیت های مرتبط با حوزه ضدجاسوسی، بیش از همه معطوف به حراست از اسرار محرمانه دولت ها و مقابله با جاسوسی صنعتی هستند. در این چهارچوب، عملیات های نفوذ و اثرگذاری وزارت امنیت دولتی چین در قالب اندیشکده ها و کنفرانس های خارجی، در نگاه اول به ویژه از چشم نهادهای اطلاعاتی غربی، آسیبزا به حساب نمی آیند.
دوما، افسانه های قدیمی زیادی در مورد شیوه های جاسوسی چین وجود دارند که اگرچه به کرات مورد اشاره قرار می گیرند با این حال، چندان دقیق نیستند. برای مثال، مدت ها اینطور فکر می شد که چین از رویکرد “هزاران دانه شن” برای جمع آوری اطلاعات استفاده می کرده است. مساله اصلی در قالب این نظریه این است که چین بر توده های گسترده جاسوسان آماتور خود برای جمع آوری اطلاعات سطح پایین تکیه دارد. در این رابطه، چینیها چندان جاسوسان حرفه ای و نهادهای اطلاعاتی خود را درگیر نمی کنند. با این حال، الکس جازکه در کتاب جاسوسان و دروغ های خود می گوید که این فرضیه تا حد زیادی غلط است و تاکتیک های اصلی جاسوسی چین را مورد بی اعتنایی، ساده انگاری و غفلت قرار می دهد.
الکس جازکه معتقد است که آموزش دادن به افکار عمومی در مورد شیوه ها و گفتمان های نفوذ سیاسی حزب کمونیست چین باید به یک اولویت تمام عیار تبدیل شود. جازکه ابراز امیدورای می کند که سیاستمداران و دولتمردان مختلف در اقصی نقاط جهان، از واشینگتن تا کانبرا، کتاب وی را با دقت بخوانند.