اعلامیه الجزایر و ارسال پالس هایی خاص از تحولات سیاسی فلسطین
جریان های سیاسی فلسطینی با حرکت به سمت اتحاد، عملا رویه و روندی را که از چندین ماه قبل توسط مردم فلسطین در غزه، کرانه باختری و حتی عمق اراضی اشغالی جهت احقاق حقوق ملت فلسطین آغاز شده بود را کامل کردند و اکنون، هم ملت، و هم جریان های سیاسی فلسطینی، در راستای اهدافی مشخص که همان استیفای حقوق ملت فلسطین است، بسیج شده اند. موضوعی که به ویژه هزینه اقدامات مخرب رژیم صهیونیستی علیه فلسطین در آینده را تا حد زیادی برای این رژیم افزایش خواهد داد.
بازتاب– شامگاه پنجشنبه اخیر، 14 گروه فلسطینی پس از چندین دور رایزنی و گفتگو به میزبانی کشور الجزایر، در نهایت سند اتحاد ملی یا اعلامیه الجزایر را که در آن بر مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و مشارکت میان گروه های فلسطینی از طریق انتخابات تاکید شده را به امضا رساندند. تحولی که به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، حامی پیام ها و البته پیامدهای قابل توجهی است.
در این راستا، تحلیلگران به طور خاص با اشاره به حضور تشکیلات فتح و حماس در قالب گفتگوهای الجزایر، این نکته را مورد تاکید قرار می دهند که جنبش فتح عملا با معادله ای رو به رو شده که مجبور شده در نهایت به کارشکنی های چند ماهه اخیر خود جهت برگزاری انتخابات در کرانه باختری خاتمه دهد. مساله ای که در نوع خود، یکی از مهمترین پیام های امضا سند اتحاد ملی در الجزایر میان گروه های فلسطینی است.
اهمیت این نکته زمانی بهتر درک می شود که بدانیم عملکرد ضعیف تشکیلات فتح در حراست از حقوق ملت فلسطین و وقوع برخی رفتارهای سازش کارانه از سوی جناح های مطرح در قالب تشکیلات فتح، تا حد زیادی اقبال عمومی به این جریان را در میان فلسطینی ها کاهش داده بود. جدای از این ها، وقوع برخی درگیری ها در داخل تشکیلات فتح و افشای بعضی فسادها از سوی مقام های ارشد این جنبش نیز موقعیت فتح را در میان دیگر گروههای سیاسی فلسطینی تضعیف کرده بود و درست به همین دلیل بود که فتح با برگزاری انتخابات در کرانه باختری به بهانه های مختلف مخالفت می کرد.
در واقع، این جنبش هراس از آن داشت که برگزاری انتخابات منجر به پیروزی رقبای آن شود و همین مساله میتواند پیامدهای منفیِ قابل توجهی را برای تشکیلات فتح به همراه داشته باشد. با این حال، روند تحولات داخلی در فلسطین به نحوی بوده که به نظر می رسد تشکیلات فتح نیز با توجه به اجماع دیگر گروه های فلسطینی، هیچ راهی را پیش روی خود جز پیوستن به جریان مذکرات ندیده است. دستورکاری که اگر عملیاتی نمی شد، میتوانست موجب انزوای گسترده این تشکیلات درمیان جریان های سیاسی و حتی افکار عمومی فلسطینی شود. با این حال، حصول توافق الجزایر حامل چند پیام عمده و محوری است.
اولا، تلاش های جمعی گروه های فلسطینی در تقابل با رژیم صهیونیستی ماهیتی منسجم تر را به خود می گیرد. مساله ای که با توجه به بی ثباتی های سیاسی و اجتماعی جاری در اراضی اشغالی، می تواند یک برگ برنده برای ملت فلسطین باشد.
دوم اینکه به نظر می رسد تاکیدات گروه های مختلف فلسطینی بر سازوکارهای انتخاباتی، تا حد زیادی دست محور مقاومت را که به واسطه تقابل با رژیم صهیونیستی و پافشاری بر حقوق ملت فلسطین، محبوبیت قابل توجهی را پیدا کرده، در چهارچوب معادلات کلان سیاسی و نظامی فلسطین، باز تر خواهد کرد. مساله ای که در نوع خود خسارتی سنگین برای رژیم صهیونیستی به حساب می آید.
و در نهایت باید گفت که جریان های سیاسی فلسطینی با حرکت به سمت اتحاد، عملا رویه و روندی را که از چندین ماه قبل توسط مردم فلسطین در غزه، کرانه باختری و حتی عمق اراضی اشغالی جهت احقاق حقوق ملت فلسطین آغاز شده بود را کامل کردند و اکنون، هم ملت و هم جریان های سیاسی فلسطینی، در راستای اهدافی مشخص که همان استیفای حقوق ملت فلسطین است، بسیج شده اند. موضوعی که به ویژه هزینه اقدامات مخرب رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین در آینده را تا حد زیادی برای این رژیم افزایش خواهد داد.
البته که در این میان، رسیدنِ برخی جریان های فلسطینی به این نتیجه راهبردی که مذاکره با رژیم صهیونیستی هیچ دستاورد عینی را به همراه نخواهد داشت نیز نقشی اساسی در تحقق شرایط کنونی و ایجاد اتحاد میان گروههای مختلف فلسطینی بازی کرده است.