رمزگشایی از یک خرابکاری قابلتوجه آمریکایی در چهارچوب معادله “برجام”
پایگاه خبری “ان بی سی نیوز” آمریکا در گزارشی می نویسد: «همزمان با دستیابی ایران به پیشرفت های قابل توجه هسته ای، آمریکایی ها به طور خاص به بحث و بررسی های گسترده و عمیقی در مورد این گزاره می پردازند که چطور یک اشتباه مهم دولت “ترامپ” در خارج کردن آمریکا از توافق برجام، عملا واشینگتن را وارد شرایط بحرانی و خطرناک کنونی کرده است؟
بازتاب– رسانه “ان بی سی نیوز” آمریکا در گزارشی، همزمان با اوج گیری توان اتمی ایران و حاکم شدن نوعی وضعیت سکون و رکود در روند مذاکرات احیای برجام، به طور خاص به بحث و مناظرات گسترده ای که مخصوصا در شرایط فعلی از سوی جامعه نخبگانی آمریکا در مورد محرک های اصلی قرار گرفتن آمریکا در وضعیت بحرانی کنونی در رابطه با ایران انجام می شود پرداخته و عمده انتقادات در این زمینه را نیز معطوفِ به سیاست های بیملاحظه دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در قبال تهران و بویژه اقدام وی در خارج کردن کشورش از توافق برجام درسال 2018 میلادی کرده است. اقدامی که حتی تا به امروز نیز ترامپ و متحدانش، هیچ توضیح قانع کننده ای را در مورد آن ارائه نکرده اند.
ان بی سی نیوز در این رابطه می نویسد: «در ماه فوریه سال جاری میلادی، مقام های دولت بایدن یک نشست محرمانه و پشت درهای بسته را با سناتورهای آمریکایی در مورد برنامه اتمی ایران برگزار کردند و بر اساس آنچه برخی منابع خبری نظیر نشریه آمریکایی “پولیتیکو” بعدها در مورد محتوای جلسه مذکور گفتند، ظاهرا آژانسهای اطلاعاتی آمریکایی بر این باورند که ایران در شرایط کنونی تا حدی قابلیت های اتمی خود را توسعه بخشیده که در مدت زمانی کمتر از دو ماه حتی امکان دستیابی به تسلیحات اتمی را نیز دارد. این جمع بندی به نوعی در راستای گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد ایران نیز می باشد.
ان بی سی نیوز پیشتر در گزارشی در این رابطه می نویسد: “ایران اورانیوم غنی شده کافی جهت ساخت یک سلاح اتمی را بر اساس یافتههای جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی در اختیار دارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین در گزارشی جداگانه اعلام کرده که ایران هنوز توضیحات معتبری را در مورد مواد هسته ای یافته شده در چند سایت اتمی این کشور در سال های اخیر ارائه نکرده است. مساله ای که تا حدی پرسش های جدی را در مورد ماهیت پرونده اتمی ایران براتنگیخته است.”
از چشم انداز ایالت متحده آمریکا، اینطور به نظر می رسد که دو نکته اساسا باید مد نظر قرار گیرد: اولا اینکه آمریکا چگونه به وضعیت بحرانی کنونی در اربطه با ایران رسیده است؟ و دوم اینکه قرار است در این رابطه چه کارهایی را انجام دهد؟
در مورد اینکه آمریکا چطور به وضعیت کنونی رسید، اینطور به نظر می رسد که باید بگوییم که این وضعیت تا حد زیادی نتیجه و پیامدِ سیاست های ناکارآمد دولت ترامپ علیه ایران است.
در این رابطه، “جو کرینسیونه” که در رابطه با دیپلماسی بین المللی هسته ای، از جمله زبده ترین افراد در جهان است، سال گذشته در “ان بی سی نیوز” مقاله ای نوشت و تاکید کرد که “جامعه بین المللی موظف است تا خسارتی را که دولت ترامپ با خروج از توافق برجام در سال 2018 به این توافق وارد کرد و عملا با دستِ خود موجب تسریع پیشرفت های هسته ای قابل ملاحظه ایران شد، جبران کند”. کرینسیونه تاکید دارد که برجام تا حد زیادی توانمندی های هسته ای ایران را تحت کنترل و نظارت قرار داده بود و عملا ایران نیز به آن تعهد زیادی داشت.
به نظر این مولفه که کرینسیونه نیز به آن اشاره کرد، حتی هنوز هم مورد بی توجهی قرار می گیرد. همانطور که پیشتر نیز بارها گفته شده، توافق هسته ای ایران موسوم به برجام دقیقا کارایی و عملکردِ مفیدی را داشت که برای آن طراحی شده بود: این توافق، سیستم نظارتی قدرتمندی را بر برنامه اتمی ایران اِعمال می کرد و مکانیسمهای راستی آزمایی بسیارخوبی را نیز در بطن خود داشت. مساله ای که تا حد زیادی موجب شده بود تا بسیاری از برجام با عنوان نمونه ای از موفقیت دیپلماسی بین المللی یاد کنند و از ایجاد جهانی امنتر در عصر پسابرجام خبر دهند.
با این همه، دونالد ترامپ با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا، عملا سِیلی از سیاست های عجیب و غریب را در پیش گرفت که یک نمونه برجسته آن، خروج بی ملاحظه وی از توافق برجام درسال 2018 بود که حتی در همان دوران که این کار را نیز انجام داد، نتوانست توضیح قانع کننده و منطقی را در مورد دلایلِ این اقدام خود ارائه کند.
در این چهارچوب، غرب عملا ابزارهای راستی آزمایی خود را در قالب معادله برجام و برنامه اتمی ایران از دست داد و ایران به تدریج با مشاهده بدعهدی های غرب و بویژه آمریکا، نسبت به توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته و پایان دادن به تعهدات خود در زمینه انجام غنی سازی اورانیوم در حدی مشخص، پایان داد (ایران بر اساس برجام مجاز به غنی سازی اورانیوم در سطح 3.67 درصد بود اما اکنون غنی سازی بالای 60 درصد را انجام می دهد).
جدای از این ها، “رابرت مالی” نماینده ویژه دولت بایدن در مساله ایران، هفته گذشته به کمیته روابط خارجی سنای آمریکا گفته است که پس از اقدام ترامپ در خارج کردن آمریکا از توافق برجام، حملات علیه نیروهای آمریکایی در منطقه خاورمیانه وضعیت فاجعه باری به خود گرفته است و عملا متحدان منطقه ای ایران نیز قویتر شده اند و البته، سرعت پیشروی های اتمی ایران نیز چند برابر شده است.
اکنون نیز بر اساس آنچه آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده، برنامه اتمی ایران عملا وارد مراحل جدیدی شده و قله های جدیدی را فتح کرده است. این همان برنامه اتمی است که در قالب توافق برجام، نظارت های قابل ملاحظه ای بر آن اِعمال می شد و در سطح پایین تری در مقایسه با شرایطی کنونی قرار داشت.
تا آنجایی که به گزاره ضرورت پاسخگویی رهبران سیاسی در مورد اقدامات و تصمیمات حساس و مهمشان نیز مربوط می شود، ترامپ و آنهایی که وی را ترغیب کردند تا از توافق برجام خارج شود، حقیقتا باید به مردم آمریکا و جهان پاسخ دهند که چرا چنین فاجعه ای را خلق کردند.
در این چهارچوب، دولت بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی وی، هنوز فرصت اندک و محدودی جهت احیای توافق برجام دارند. هرچند که برخی ناظران و تحلیلگران تاکید دارند که شانس دستیابی به یک توافق، آنچنان هم زیاد نیست.
داریل کیمبال از اندیشکده کنترل تسلیحات به ان بی سی نیوز می گوید که “یافته های آژانس بین المللی انرژی اتمی بر این مساله تاکید درارند که هر چه سریع تر در معادله برجام باید یک مصالحه و توافق صورت گیرد و این توافق بین المللی، بار دیگر احیا شود”. با این همه، آنچه که در این میان مهم است این نکته می باشد که هیچ زمان همچون شرایط کنونی، آمریکا شاهد آثار عینی و عملی سیاست های خسارت بار ترامپ بر منافع خود و متحدانش نبوده است.»
به طور کلی، نکته محوری و اصلی در مقاله کنونی ان بی سی نیوز معطوف به این مساله است که اقدام ترامپ در خروج از برجام و کار گذاشتن “قرص های سمی” در چهارچوب سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران به نحوی که امکانات دولت های آتی آمریکا جهت بازگشت (به) و احیای برجام را تا جای ممکن تضعیف کند، بر خلاف جوسازیهای رسانه ای و تبلیغاتی آمریکایی ها، حامل خسارت های جدی برای واشینگتن نیز بوده و حتی در این رابطه، جامعه نخبگانی آمریکا در حوزه سیاست خارجی نیز بهترین گزینه دولت بایدن در شرایط فعلی در مورد معادله اتمی ایران را، احیای برجام و نَه مرگ آن می بینند. این در حالی است که آمریکایی ها در دیپلماسی عمومی و اِعلامی خود، کاملا کشورشان را نامتمایل به احیای برجام نشان می دهند. مساله ای که در نوع خود هزینه های خاصی را برای این کشور در بُعد منطقه ای و بین المللی به همراه خواهد داشت.