محرک های اصلی وقوع تیراندازی های مرگبار در آمریکا چیست؟
بازتاب– جامعه آمریکا به تازگی و بار دیگر، در شوک یک تیراندازی مرگبار فرو رفته است. در این راستا، یک جوان 18 ساله با تیراندازی در یک مدرسه ابتدایی در یکی از شهرهای ایالت تگزاس آمریکا، موجب کشته شدن 19 کودک و 2 آموزگار شد. این در حالی است که چند روز قبل(روز 15 می) نیز در جریان یک تیراندازی خونین که با انگیزه های نژادپرستانه در بوفالوی آمریکا انجام شد، 10 نفر جان خود را از دست دادند.
نکته نگرانکنندهتر برای جامعه آمریکا این است که شمارِ تیراندازی های خونین در جامعه آمریکا در سال 2021، بر اساس آمارهای “اف بی آی/FBI”، دو برابر سه سال قبل از آن بوده و تنها در سال 2021، 26 مرکز آموزشی در آمریکا، هدف تیراندازی های مرگبار قرار گرفته اند.
در این راستا، سوال های مختلفی در مورد ابعاد مختلف مساله آزادی سلاح در آمریکا مطرح می شود و بسیاری به طرح این پرسش می پردازند که چرا توقفی بر قطار تیراندازیهای مرگبار سریالی در آمریکا نیست؟ از این رو، بازتاب در گفتگو با “امیر علی ابوالفتح”، کارشناس مسائل آمریکا، به بررسی پرسش مذکور پرداخته است. مشروح گفتگو با امیر علی ابوالفتح را در ادامه مطالعه فرمایید.
تاکید بر حق آزادی دسترسی شهروندان آمریکایی به سلاح، قویا در متمم دوم قانون اساسی آمریکا مورد حمایت قرار گرفته است، وجود ذینفعان قوی در ماجرای تجارت اسلحه در آمریکا و تبدیل شدن سلاح به بخشی مهم از فرهنگ آمریکایی، عملا وضع قوانین محدودکننده در رابطه با آن را به چالشی قابل توجه تبدیل کرده است.
جامعه آمریکا بار دیگر با یک تیراندازی خونین این مرتبه در ایالت تگزاس آمریکا رو به رو شده است. بسیاری به طرح این پرسش می پردازند که چرا علی رغم وقوع این قبیل تیراندازی ها، اقدامی موثری جهت محدود سازی دسترسی عمومی به سلاح انجام نمی شود، در واقع، گیر اصلی انجام اقدامات موثر در این رابطه چیست؟
در این رابطه عوامل مختلفی ایفای نقش می کنند. در واقع، مجموعه ای از عومل سبب شده تا امکان مهار تیراندازیهای مرگبار در آمریکا وجود نداشته باشد. باید توجه داشته باشیم که در مورد یک موضوع مفصل و گسترده صحبت می کنیم. موضوعی که ابعاد حقوقی، تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد و همه این ها دست به دست هم داده تا وضعیت به نقطه کنونی برسد.
متمم دوم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا آزادی سلاح را برای شهروندان آمریکایی تضمین کرده است. هیچ چیز دیگری به جز سلاح، در قانون اساسی آمریکا به این صراحت تضمین شده نیست. از این رو، کاهش سطح دسترسی مردم آمریکا به سلاح، به عنوان اقدامی مغایر با قانون اساسی این کشور تلقی می گردد.
نکته دیگر در این رابطه این است که جامعه آمریکا به دلیل اینکه نهادهای تامین امنیت در برخی از نقاط این کشور، امکان حضور موثر و به موقع را ندارند، وظیفه تامین امنیت عملا به عهده خود شهروندان گذاشته شده است. درست است که ایالات متحده آمریکا به عنوان یک دولت، از قدرت برخوردار است با این حال، به دلیل پراکندگی جغرافیایی و وسعت این کشور و نهادهای متعدد اجرای قانون، خیلی از شهروندان نمی توانند امیدوار باشند به اینکه پلیس در مواقع بحرانی به دادشان برسد. از این رو مجبور هستند که خودشان مسلح باشند.
در این رابطه مناطق روستایی و خارج از شهرها، موقعیتی ویژه ای دارند. گاه خانه های افراد از یکدیگر فاصله زیادی دارد و در این شرایط، مردم چاره ای جز مسلح کردن خود نمی بینند. ضمن اینکه در آمریکا، تیراندازی بخشی از ورزش و شکار و فعالیت های روزمره در شهرهای کوچک است. همان قدر که در شهرها، رانندگی جز الزامات شهری است و کسی که رانندکی بلد نباشد نمی تواند خیلی از کارهای خود را انجام دهد، در مناطق روستایی و حومه شهرها، کار با اسلحه نیز همین ویژگی را دارد.
سلاح از جمله پدیدهایی است که به مثابه جزئی از فرهنگ آمریکایی درآمده است. در کنار این ها، گردش مالی قابل توجه تجارت سلاح در آمریکا و لابی های قدرتمند حامی آن، عملا مانع از انجام اقدامات موثر علیه ایجاد محدودیت برای قوانین آزادی سلاح در آمریکا می شوند.
در کنار همه این ها باید توجه داشته باشیم که تجارت اسلحه در آمریکا، یک چرخش مالی به شدت قابل ملاحظه را به خود اختصاص داده است که از تولید کنندگان سلاح شروع می شود و فروشندگان و توزیع کنندگان و لابی گران آن ها ر ا در بر می گیرد. در واقع، تجارت اسلحه به بخشی قابل توجه از اقتصاد آمریکا تبدیل شده و فعالان حاضر در این حوزه، لابی های گسترده و قوی نیز دارند.
در این راستا، “باراک اوباما” رئیس جمهور سابق آمریکا می گوید که “اسلحه هویت آمریکایی است”. این یعنی نمی توان آمریکایی را تصور کنیم که نگاه منفی به سلاح داشته باشد. البته این بدان معنا نیست که همه مردم آمریکا مسلح هستند. با این حال، خود را اینگونه تعریف می کنند. یعنی جماعتی که یکی از ویژگی هایشان این است که آزادی سلاح را به رسمیت می شناسند. برای همین نیز مقابله با این موضوع بسیار سخت شده است.
در این چهارچوب، هر چه تیراندازی های مرگبار بیشتری اتفاق می افتد، مردم بیشتر احساس ناامنی می کنند و سلاح بیشتری می خرند و همین مساله، تیراندازی ها را بیشتر می کند. در واقع، آمریکا دچار نوعی دور باطل شده که خروج از آن فعلا به سادگی امکان پذیر نیست.
آیا در شرایط کنونی امکانات قانونی در آمریکا فراهم نیست که در وضعیت بحرانی بتوان با اتکا به آن ها مانع از وقوع حوادث خشونت آمیز مشابه شد؟
قوانین سلاح در آمریکا وجود دارد، اینطور نیست که شما تصور کنید مثلا بی قانونی در این کشور حاکم است. با این حال، بحث بر سر کنترل سلاح و از آن مهمتر کنترل صلاحیت خریداران سلاح است. در این رابطه ها اختلاف وجود دارد. مثلا فرض کنید: چه نوع سلاحی اجازه فروش دارد یا ندارد؟ چه فشنگی و چه خشابی را افراد میتوانند بخرند و یا نخرند؟ یا در مورد بررسی صلاحیت افراد نیز این سوال وجود دارد که آیا دولت ایالتی این صلاحیت را بررسی کند یا یک سامانه سراسری فدرال؟ آیا این برررسی صلاحیت ها باید طی 72 ساعت اتفاق بیفتد یا بیشتر؟ اگر صلاحیت احراز نشد، آیا متقاضی خرید سلاح در نهایت می تواند خرید خود را انجام دهد یا خیر؟ در مورد این ریزه کاری های اختلاف وجود دارد.
البته این بدان معنا نیست که در صورت پرداختن به مسائل فوق نیز اتفاقات بزرگی رخ نخواهد داد. برخی بر این باورند که هر چه محدودیت ها بیشتر باشد، حق دسترسی مردم به سلاح که در قانون اساسی آمریکا تضمین شده به خطر خواهد افتاد. ضمن اینکه چون امکان مهار دارندگان کنونی سلاح وجود ندارد، وقتی محدودیت ها را بیشتر می کنیم، در واقع بیگناهان را در معرض خطر بیشتری قرار می دهیم. این گروه از حامیان حق آزادی سلاح معتقدند که اگر همه مردم آمریکا مسلح شوند، امکان وقوع تیراندازی های مرگبار کاهش پیدا می کند زیرا پلیس تا بخواهد نیروهای خود را به محل یک حادثه تیراندازی برساند، شهروندان مسلح نزدیک به محل حادثه، میتوانند فرد ضارب را از پا در بیاورند.
با این همه، خشونت، خشونت می آورد و ناامنی نیز موجب ناامنی می گردد و وقتی همه مسلح باشند، افراد بیشتری این امکان را دارند که دست به سلاح ببرند و تعداد افردی که دچار بیماری هستند مثلا مشکلات روانی و یا افسردگی دارند و سرخورده اجتماعی هستند، فرصت بیشتری می یابند که به سلاح دست پیدا کنند. این معادله عملا به معضلی قابل توجه در آمریکا تبدیل شده که چه حامیان آزادی سلاح و چه مخالفان آن، طرفداران جدی دارند و هنوز نتیجه و برونداد درست و روشنی نیز از جدال آن ها حاصل نشده است.