آرمان ایران در روندی طولانی مدت نابودی اسرائیل است/ بهبود روابط ایران و عربستان از مسیر گفتمانسازی میگذرد
پس از آخرین دور مذاکرات ایران و عربستان، در حالی که تا کنون مذاکرات توسط مقامهای امنیتی دو کشور در جریان بوده است، در خصوص ادامه این گفتگوها در سطح دیپلماتها دو کشور توافق شده است. «مصطفی الکاظمی»، نخستوزیر عراق هم نسبت به نزدیک بودن توافق تهران و ریاض ابراز اطمینان کرده است.
بازتاب در خصوص شرایط کنونی روابط ایران و عربستان و مسیرهای پیش روی دو کشور با «کیومرث یزدانپناه»، استاد جغرافیای سیاسی در دانشگاه تهران گفتگو کرده است.
کیومرث یزدانپناه بر این باور است که علیرغم پیشرفت در گفتگوها، همه مسائل ایران و عربستان حلوفصل نمیشود؛ چرا که کشمکش میان دو کشور طولانی شده و شاهد مسیر متفاوت کشورهای عربی با ایران در مسائل مهم منطقهای هستیم.
به طور مثال در یک روند طولانی مدت، آرمان ایران نابودی اسرائیل است و بر سر این موضوع کشمکشهای زیادی شکل گرفته است؛ در حالی که راهبرد عربستان خاتمه مناقشه در سرزمین های اشغالی با رسمیت دادن به اسرائیل است؛ راهبردی که تقریبا از سوی تمام کشورهای عرب منطقه پذیرفته شده است.
به باور این استاد دانشگاه، این مساله در کنار مسائل دیگری مثل نیروهای غیررسمی تحت حمایت ایران در برخی از کشورهای منطقه که هم به عنوان بازوهای ضربتی و هم ضربهگیر ایران عمل میکنند، نزدیکیِ همراه با صداقت تهران و ریاض را بسیار دشوار میکند.
اینها موضوعاتی نیستند که صرفا با یک سلام و علیک دیپلماتیک و مراسمی بنام حج که فراسوی روابط رسمی دو کشور است، بتواند دو کشور را در یک مسیر مصالحه منطقی قرار دهد.
یزدانپناه تأکید میکند که موضوع مهم در ترسیم درست این مسیر، گفتمانسازی است که در حال حاضر پر از تناقض است. از یک طرف وزارتهای خارجه دو کشور سعی دارند از مسیر دیپلماسی به وضع ناهنجار فعلی در روابط دو کشور خاتمه دهد، از آن طرف در رسانههای رسمی دو کشور مخصوصا صدا و سیما و مطبوعات رسمی و نمازهای جمعه هر دو کشور، به طرز دلخراشی فحش و ناسزا نثار طرف مقابل میشود.
لذا با این سطح از تناقضات بعید به نظر میرسد روابطی شایسته و مبتنی بر حسن همجواری و احترام متقابل میان ایران و عربستان شکل بگیرد.
او در خصوص اینکه تلاشها برای بهبود روابط ایران و عربستان چه نسبتی با مذاکرات وین و تلاش برای احیای توافق هستهای دارد، معتقد است که بزرگترین اشتباه سیاست خارجی ایران که متاسفانه سالها درگیر این اشتباه پُرهزینه است، این است که هر اتفاقی در دنیای پیرامون خود را با مسائل بیربطی مثل رابطه طرف مقابل با آمریکا میسنجد که خروجی آن هزینهتراشی برای کشور است.
در هیچ یک از مکاتب سیاست این روند غلط تأیید نمیشود که برای گذار از یک وضع نامطلوب به سمت وضعیتی شایسته و فایدهمند، به متغیرهای بدون پشتوانه اتکاء کنید. بنابراین ایران اگر میخواهد در مسیر درست همسایگی با همسایگان خود قرار بگیرد، باید قاعدهمند فکر کند و منافع محور عمل کند. این مساله مستلزم یک پوستاندازی اساسی در برخی رویههای غلط و منسوخ کنونی است.
در مساله حل مناقشه و اختلافات با ریاض نیز دقیقا این مساله صدق می کند. دو کشور در حالی مناسبات با یکدیگر را به گرهی کور تبدیل کردهاند که در سادهترین شرایط میتوانند روابطی عادی، دوستانه و مبتنی بر اصل احترام متقابل و پرهیز از هر گونه نزاع لفظی داشته باشند.
ما عربستان را بیشتر از وزن و عیار ژئوپلیتیکی آن مورد توجه قرار میدهیم و این یکی از نکات منفی ما در درک ما از مساله است.
این متخصص ژئوپلیتیک توضیح میدهد که مساله وین یک مساله تخصصی و فنی است و اساسا ربطی به کشورهای منطقه ندارد که بخواهد ملاکی برای جلب اعتماد عربستان باشد.
اینکه عربستان یا هر کشور منطقه که جایگاه منطقهای خود را زیر پا گذاشته و در موضوع مذاکرات سَرَک میکشند، نشانه ناتوانی ما در رصد درست مسائل پیرامون و عدم مدیریت صحیح موضوعات مبتلا به است. آنقدر جهان امروز ذیل پرچم آشفته بینظمی، به هم ریخته شده که کشورها برای بقا، حق کوچکترین اشتباه را ندارند زیرا به چنین اشتباهاتی به شدت آنها را دچار مشکل میکند.
به نظر یزدانپناه، در بحث مذاکرات ایران و عربستان فقط باید مسائل دوجانبه را مورد واکاوی قرار داد و اصلا اجازه دخالت موضوعات دیگر که عامل سوءاستفاده هستند نباید به طرف مقابل داده شود.
وی تأکید میکند که در حال حاضر ۹۰درصد اختلافات ایران و عربستان ناشی از پمپاژهای غلط رسانهای و تریبونهای بدون مهار سیاسی و مذهبی و مداحیهای بسیار پُر هزینه و غلط است. تا زمانی که در این تریبونها فحش و ناسزا و مرگ پمپاژ شود، رابطه مسالمتآمیزی در کار نخواهد بود.
بنا بر توصیههای این استاد دانشگاه، احیای روابط اصولی و منطقی دو کشور در این برهه زمانی تابع چند عامل حیاتی است. اول اینکه دو کشور باید در یک مسیر رسمی و هنجاری بر مبنای اصل احترام متقابل و پرهیز از هر گونه اختلاف افکنی و تحریکات مذهبی و سیاسی و تاریخی و تمدنی قرار بگیرند. دوم اینکه هر دو کشور در حاضر مسائلی را در سطح روابط دوجانبه و منطقهای به یکدیگر نسبت میدهند باید متوقف شود، چرا که استمرار این رویه نتیجهای جز افزایش هزینههای منطقهای و مداخلات قدرتهای فرامنطقهای نخواهد داشت.
تهران و ریاض خوب میدانند که ژئوپلیتیک وسوسه برانگیز منطقه همواره مورد طمع قدرتها و استعمارگران جهانی بوده است، پس خود نباید مسبب التهاب باشند و با رفتارهای نسنجیده منطقه را جولانگاه قدرتهای بزرگ تبدیل کنند.
سوم اینکه به هر شکلی دو کشور باید از سوء تفاهمات به وجود آمده مخصوصا در ۱۰ سال اخیر ( ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۱) فاصله بگیرند و در راستای توسعه اعتماد حرکت کنند و چهارمین مساله اینکه برای درک دغدغههای مشترک دو کشور باید یه یکدیگر فرصت بدهند تا در یک فرایند گفتمانی جدی آن بدون واسطه، بسترها برای رفع اختلافات و کدورتها فراهم شود.
با توجه به مجموعه این موضوعات کیومرث یزدانپناه معتقد است که در شرایط بسیار پیچیده منطقه و اختلافات عمیق و راهبردی که وجود دارد و اجازه حلوفصل همه مسائل میان دو کشور را نمی دهد، حتی توافق ایران و عربستان در حداقلها هم غنیمت است که تأثیر مثبتی برای آینده تار این منطقه دارد؛ به قول ضرب المثل معروف از این ستون به آن ستون فرجی است.