سفر مهم و راهبردی فرمانده سپاه قدس به عراق؛ چالش اصلی ایران در دولت جدید عراق چیست؟
سفر فرمانده نیروی قدس به اربیل و سامرا بار دیگر گمانهزنیها در خصوص سیاست ایران نسبت به تشکیل دولت در عراق را افزایش داده است. هر چند ممکن است سفر قاآنی به عراق بتواند به کاهش اختلافات برای تشکیل دولت کمک کند، به نظر میرسد تهران باید بر موضوعاتی فراتر از ترکیب دولت ائتلافی توجه داشته باشد.
«بازتاب»؛ آرش صفار- سفر اخیر سردار «اسماعیل قآآنی» به عراق بار دیگر توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است؛ گفته میشود این سومین سفر سردار قاآنی به عراق طی هفتههای اخیر است.
هر چند فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در این سفر در جمع نیروهای حشد الشعبی نیز حاضر شده است، انتخاب اربیل به عنوان مقصد نخست و سپس عزیمت به سامرا، نشان میدهد هدف اصلی سفر قاآنی گفتگو با مقامهای کرد و اهل سنت بوده است.
اگر چه گروههای سیاسی عراق هنوز توافقی قطعی و موثر در خصوص ترکیب دولت آینده نداشتهاند، بینتیجه ماندن سازوکارهای حل اختلاف میان گروههای شیعه، گزینه تشکیل دولتی ائتلافی با حضور جنبش صدر، حزب کردها و اهل سنت را جدیتر کرده است.
هر چند جریان صدر بالقوه آماده پذیرش برخی گروههای وابسته به حشد در این ترکیب هست، اما امید چندانی به نتیجهبخش بودن گفتگوها وجود ندارد.
از سوی دیگر، ائتلاف پیشنهادی مقتدی صدر، عملا گروههای شیعه نزدیک به ایران را به اپوزیسیون سیاسی-اجتماعی تبدیل میکند و این موضوع سبب تردید جدی میان کردها و اهل سنت شده است.
اختلافات در اقلیم نیز به پیچیدگی شرایط افزوده است؛ در حالی که رهبران «اتحادیه میهنی» از حلوفصل اختلافات داخلی ناتوان هستند، حزب دموکرات عملا به بازیگر اصلی اقلیم تبدیل شده است و در نتیجه موضوع معرفی نامزد ریاست جمهوری عراق نیز به اختلافات در خصوص تشکیل کابینه افزوده شده است.
با توجه به اینکه مقامهای ایرانی مکررا به ضرورت حفظ ثبات در عراق بیش و پیش از هر موضوع دیگری تأکید کردهاند، در این موضوعی شکی نیست که سفر فرمانده نیروی قدس با هدف کمک به کاهش اختلافات گروههای عراقی صورت گرفته است.
نکته این است که در ماههای اخیر، حتی پیش از برگزاری انتخابات اختلاف میان تهران و متحدان عراقی آن بیشتر از گذشته مشهود بوده است. در این شرایط اگر هدف اسماعیل قاآنی از سفر اربیل و سامرا با هدف شفافسازی و اطمیناندهی از رویکرد تهران به موضوع تشکیل دولت در عراق انجام شده باشد، احتمالا چندان کارساز نخواهد بود.
واقعیت آن است که فراتر از شکل نهایی ائتلاف تشکیلدهنده دولت آینده عراق، سیاست و اقدامات همه گروههای معترض به نتیجه انتخابات و تشکیل دولت بر اساس ترکیب محتمل کنونی به پای ایران نوشته میشود؛ هر چند این سیاستها و اقدامات بدون هماهنگی با ایران اتخاذ شده باشد و حتی با رویکرد ایران در تعارض باشد.
به نظر میرسد چالش واقعی ایران در عراق، نه تشکیل دولتی متشکل از جریان صدر، اهل سنت و کردها، بلکه ناهماهنگی با متحدان و ناکارآمدی سازوکارها اجماعسازی میان شیعیان باشد.