سیاست پیچیده روسها در سوریه؛ آیا حملات اسرائیل با چراغ سبز مسکو انجام میشود؟
حمله اخیر به بندر لاذقیه، شدیدترین حمله اسرائیل علیه مواضع ایران و متحدان آن در سوریه بود. گمانهها در خصوص تمایل روسیه به محدود کردن ایران از طریق مدارا با حملات اسرائیل افزایش یافته است. با این حال کارشناسان بر این باور هستند روسیه خواهان ادامه همکاریها با ایران است. از سوی دیگر، تداوم حملات اسرائیل بالقوه چالشی برای مسکو خواهد بود.
«بازتاب»؛ آرش صفار- وبسایت خبری-تحلیلی «میدل ایست آی» در یادداشتی به بررسی سیاست روسیه در سوریه در خصوص ایران و اسرائیل پرداخته است.
مطابق این یادداشت، روسها با حملات اسرائیل به سوریه با مدارا برخورد میکنند، در عین حال تمایل چندانی هم به محدود کردن ایران ندارند.
روسیه که خواهان حفظ موقعیت برتر و جایگاه قدرتمندترین بازیگر حاضر در سوریه است، حملات اسرائیل علیه ایران و متحدان آن را در راستای منافع خود ارزیابی میکند؛ با این وجود، به باور کارشناسان حملات اخیر اسرائیل، به شکل خطرناکی به مواضع و منافع روسیه نزدیک شده است.
یادداشت با اشاره به نقش نیروی هوایی روسیه در تغییر معادلات به نفع دولت «بشار اسد»، تأکید میکند که آنچه در تثبیت دولت اسد نباید نادیده گرفته شود، نقش نیروهای ایرانی و متحدان آنها روی زمین است.
تحلیلگر ارشد موسسه واشنگتن، «آنا بورشچوسکایا» معتقد است «کل مداخله روسیه در سوریه به این بستگی داشت که ایران همه کارهای سنگین را انجام دهد»؛ به باور وی، واضح است که اسد بقای خود را مدیون چه کسی است.
در این شرایط، همزمان با توسعه حضور روسیه در سوریه، از جمله استقرار ناوگان آن در بندر طرطوس و استقرار سامانه پدافندی S400 برای به چالش کشیدن ناتو، ایران نیز سوریه را به «یک سکوی پرتاب» علیه اسرائیل تبدیل کرد.
در مقابل، اسرائیل برای ممانعت از تبدیل سوریه به یک لبنان دیگر، مکررا مواضع ایران و متحدان آن را هدف قرار داده است؛ هر چند «این جنگ مسکو نیست»، کارشناسان بر این باور هستند که این منازعه، با سیاست اعلامشده «ولادیمیر پوتین» در خصوص ایجاد ثبات در سوریه در تعارض قرار دارد.
فرستاده پیشین آمریکا در سوریه، «جیمز جفری» معتقد است که روسها نه تمایلی به تبدیل سوریه به سکوی پرتاب موشکهای ایران علیه اسرائیل دارند و نه خواهان ادامه حملات خودسرانه اسرائیل هستند.
در همین راستا، مسکو در عین حال که سامانه S300 را در اختیار دمشق قرار داده و حملات اسرائیل را به عنوان نقض حاکمیت سوریه محکوم کرده است، این حملات را به موضوعی برای تنش تبدیل نکرده است.
به گفته «اران لرمان»، معاون سابق مشاور امنیت ملی اسرائیل، این واقعیت که روسیه عملا عملیات اسرائیل در سوریه را پدیرفته است، «چیزهای زیادی درباره احترام آنها به توامندیهای نظامی ما به شما میگوید».
مطابق یادداشت میدل ایست آی، در حمله اخیر به بندر لاذقیه، سامانه پدافند هوایی سوریه فعال نشد؛ وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که این مسئله به این دلیل بوده است که یک هواپیمای نظامی روس در همان زمان در حال فرود در پایگاه هوایی حمیمیم بوده است.
لرمان اما با تأکید بر اینکه وارد جزئیات نحوه عملکرد خط ارتباطی اسرائیل-روسیه نمیشود گفت «اسرائیل متعهد به اطمینان یافتن از این است که کاری که منجر به کشته شدن [سربازان] روس در سوریه شود، انجام ندهد… بخشی از این فرایند، اطمینان از این است که هواپیماهای روس در مناطقی که اسرائیل قصد عملیات در آنها را دارد، حضور نداشته باشند».
آزادی عمل اسرائیل در آسمان سوریه، علیرغم استقرار سامانههای پیشرفته پدافندی روسیه در این کشور، این گمانه را تقویت کرده است که در عمل مسکو از حملات اسرائیل علیه ایران و متحدان آن حمایت میکند.
«مئیر بن شابات»، مشاور امنیت ملی اسرائیل در کابینه «بنیامین نتانیاهو» اخیرا در یک سخنرانی اعلام کرده بود که مواضع مسکو در خصوص ایران، از «آنچه به شکل عمومی نشان داده میشود»، به رویکرد اسرائیل نزدیکتر است. مطابق ادعای بن شابات، روسیه و اسرائیل، هر دو ایران را تهدیدی علیه ثبات منطقه میدانند.
بر اساس یادداشت، اسرائیل مدتها قبل اعلام کرد که به دنبال برکناری اسد از قدرت نیست و میتواند با مسکو برای محدود کردن نفوذ ایران در این کشور همکاری کند.
به گفته لرمان، اسرائیل و روسیه منافع مشترکی در کاهش وابستگی اسد به ایران دارند. او همچنین بر این باور است که تلاشهای اخیر کشورهای عرب خلیج فارس برای عادیسازی روابط با سوریه، میتواند جایگزینی برای ایران به اسد ارائه دهد؛ موضوعی که مورد حمایت روسیه است.
به ادعای او، «مسکو در گوش اسد زمزمه میکند که پایبندی کامل به منافع ایران در منطقه با خطراتی از جانب اسرائیل همراه است که برای او مفید نیست».
با این حال مطابق نظر نویسنده یادداشت، تداوم حملات اسرائیل، چالشهایی را برای مسکو به همراه خواهد داشت.
به نظر آنا بورشچوسکایا، حمله اخیر به لاذقیه (شریان اصلی تجاری سوریه) که به اعلام رسانههای سوریه با خسارات شدید همراه بوده است، نشان میدهد که ایران تا چه حد توانسته است «داراییهای خود را در کنار یک پایگاه نظامی کلیدی روسیه قرار دهد».
به گفته جیمز جفری، مدارا با این حملات به نفع روسیه نیست، چرا که با بزرگتر شدن حملات، آسیبها تنها متوجه ایران نیست و سوریه را هم متضرر میکند؛ روسها زیاد نمیتوانند این مسئله را تحمل کنند.
کارشناسان بر این باور هستند که اگر چه روسیه تمایلی به قدرتگیری بیشتر ایران در سوریه ندارد، بعید است که خواهان جدایی از ایران باشد.
به گفته لرمان، اگر روسیه از اسد بخواهد که نیروهای ایران را از کشور بیرون کند، اولین درخواست اسد حضور نیروهای «اسپنتاز»، نیروهای ویژه روسیه خواهد بود؛ چیزی که پوتین تمایلی به آن ندارد.
مطابق یادداشت، در روی زمین هم نشانههای اینکه روسیه توانسته است یا تمایل دارد که ایران را مهار کند، اندک است؛ از سوی دیگر شدت انفجارها در حمله اخیر به لاذقیه نشان میدهد که روسیه «جریان تجهیزات نظامی از ایران به سوریه» را متوقف نکرده است.
بورشچوسکایا معتقد است که هر چند روسیه میخواهد که همه بازیگران در سوریه در موضع ضعیفتری نسبت به آن قرار داشته باشند و در نهایت این موضوع به نفع مسکو است، همچنان خواهان ادامه همکاریها با ایران، علیرغم اختلاف نظر با تهران است.
این چه سوالی است ؟ شما اصلا تو باغ نیستید , فقط خواجه حافظ شیرازی نمیداند حملات اسرائیل به پایگاه های ایران در سوریه با هماهنگی روسیه صورت می گیرد
سیاست پیچیده؟
چرا فکر می کنی سیاست روس ها پیچیده است؟ اتفاقا خیلی هم ساده است. سرکار گذاشتن خاورمیانه و طور عمل کنه که ویرانی خاورمیانه ادامه پیدا کنه و فروش روسیه بیشتر بشه.
یعنی واقعا خیانت روس را نمی بینید