دکان جدید مافیای سد
بیطرف ٦١ساله تنها گزینه مردودی بهارستان در آخرین روزهای مرداد ٩٦ بود. او تنها ١٣٣ رأی موافق نمایندگان را جلب کرد و تقریبا چیزی معادل همین تعداد، با ورود او به کابینه دوازدهم مخالفت کردند.
«سد گتوند» اشتباه تاریخی سدسازی ایران حالا با نام او گره خورده و همین کافی است که دیگر برای تصدی ساختمان نیایش به او اعتماد نشود. اشتباهات بیطرف اما، به همین موضوع خلاصه نمیشود. او که داعیه بیشترین سدسازی ایران را دارد، با انجام این پروژههای عمرانی سنگین و پرهزینه اشتباهات پرهزینهای هم انجام داده است. سد کرخه و ریزگردهای خوزستان، انتقال آب خلیجفارس به رفسنجان و یزد و… ازجمله اشتباهات استراتژیک بیطرف است که انتقاد خوزستانیها نسبت به ورود او به کابینه دوازدهم را به دنبال داشت.
به گزارش بازتاب به نقل از شهروند ، به جز خوزستان مستندات دیگری وجود دارد که بیطرف در سرانجام دریاچه ارومیه نقشآفرینی کرده و سدهایی در شرق کشور ساخته که اشتباهات اساسی داشته است. حالا مردودشدن بیطرف در بهارستان نشان میدهد که بحران آب حساسیتهای بیشتری به دنبال داشته و کابینه دوازدهم در وزارت نیرو وظیفه سنگینی برعهده دارد. آنقدر که باید دور پروژههای غیراقتصادی و هزینهسازی مانند انتقال آب و برداشت آب از ژرفا را خط بکشد و چاره اساسیتری برای بحران آب بیندیشد.
«گتوند» نقطه سیاه کارنامه بیطرف
در دهه٤٠ شمسی آمریکاییها با مطالعه پروژه سد گتوند اعلام کردند که ساخت این سد روی کارون یک مشکل اساسی دارد و آن اینکه گنبدهای نمکی منطقه باعث میشود آب شیرین پشت سدها ١٠برابر شورتر از آب خلیجفارس شود و با این رخداد نهتنها هزینه سنگینی بابت احداث سد ایجاد شده است، بلکه شورشدن آب شیرین هم هزینه مضاعفی به جا میگذارد اما عیسی کلانتری وزیر پیشین کشاورزی و رئیس کنونی سازمان محیطزیست واکنشها به این پژوهش را چنین توصیف میکند که گفتند: «آمریکاییها با ما دشمنی میکنند» وسوسه سدسازی در دهههای ٦٠ و ٧٠ شمسی سرانجام حبیبالله بیطرف وزیر نیروی دولت اصلاحات را تسلیم این اشتباه بزرگ تاریخ سدسازی کرد و سد گتوند در دوره وزارت او ساخته شد.
ماجرای اشتباهات بیطرف به همینجا ختم نشد و سد کرخه، سد پرحاشیه دیگری است که به نام او گره خورد. وقتی در ابتدای دهه۸۰، فیلمهای تبلیغاتی ساخت سد کرخه از تلویزیون پخش میشد، کمتر کسی به آینده تالاب هورالعظیم فکر میکرد. سد کرخه که حالا گفته میشود عامل نرسیدن آب کافی به هورالعظیم است، یکی از متهمان بزرگ ریزگردهای خوزستان است.
همان زمان کارشناسان زیادی نقدهای تند و تیزی نسبت به سد کرخه نوشتند و حتی دراینباره با مقامهای عالیرتبه کشوری دیدار کردند اما کرخه هم ساخته شد.
او همچنین موضوع انتقال آب خلیجفارس به شهرهای کویری و ازجمله زادگاهش، یزد را مطرح کرد. پروژهای که از نظر کارشناسان و اقتصاددانان تنها دکان جدیدی برای مافیای سدسازی است و هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد.
مجموع این اشتباهات بیطرف در استان جنوبی ایران موجب شد که خوزستانیها جزو سرسختترین مخالفان بیطرف باشند. از همان روزی که رئیسجمهوری او را بهعنوان گزینه پیشنهادی وزارت نیرو مطرح کرد، گلایه خوزستانیها از روحانی بالا گرفت. آنها به حمایتهای گسترده انتخاباتی خود از روحانی اشاره کرده و در کانالهای تلگرامی و فضای مجازی نوشتند که از روحانی انتظار نداشتند بیطرف را بهعنوان وزیر پیشنهادی نیرو معرفی کند.
ماجرای نامه عیسی کلانتری، بیطرف و دریاچه ارومیه
کندوکاو پرونده بیطرف در روزهای گذشته تنها به خوزستان محدود نشد و نمایندگان ترکزبان مجلس موضوع دریاچه ارومیه را وسط کشیدند.
نادر قاضیپور، نماینده مردم ارومیه به بازخوانی پرونده بیطرف درباره دریاچه ارومیه پرداخت و در صحن علنی مجلس خطاب به بیطرف گفت: در زمان مدیریت شما در وزارت نیرو چند دریاچه و تالاب خشک شد یا درحال خشکشدن است؛ بهعنوان نمونه، دریاچه ارومیه که با جان میلیونها جمعیت ارتباط مستقیم دارد؛ در دوران مسئولیت شما ارتفاع آن چهارمتر کاهش داشت؛ در زمان احمدینژاد سهمتر کاهش داشت؛ با توجه به متوسط آن، هفتمتر دریاچه کاهش داشته است که سهم شما در این اتفاق حداکثری بود.
البته مستندهایی از آن زمان وجود دارد که ادعای قاضیپور را تأیید میکند. همان زمان عیسی کلانتری در نامهای به شماره ١٢٩٠-٨٢ که در تاریخ ٢٤ مهر ٨٢ نوشته شده است، خطاب به رئیسجمهوری وقت نسبت به سدهای ساختهشده در حوالی دریاچه ارومیه هشدار داد و نوشت؛ این سدها که در زمان حبیبالله بیطرف احداث شده یا درحال ساخت بوده، میتواند به یک فاجعه زیستمحیطی تبدیل شود اما بیطرف در نیمه شمالغربی ایران هم کارنامه خوبی از خود به یادگار نگذاشت.
در نیمه شرقی کشور هم وزیر نیروی دولت اصلاحات نقاط کوری در کارنامه عملکردی خود باقی گذاشت. سد شیروان که هیچ ذخیره آبی ندارد و سد بیگال سفراین که گفته میشود، اصلاح آن ٣برابر میزان سرمایهگذاری آن هزینهبردار است، ازجمله سدهایی است که حبیبالله بیطرف را زیر سوال برده است.
پدر هر صورت تشدید حساسیتها روی موضوع آب موجب شد که حبیبالله بیطرف نتواند از سد مجلس عبور کند و بار دیگر کلید ساختمان نیایش را تحویل بگیرد. بیطرف حالا در بهترین حالت ممکن است ٣ماه سرپرستی وزارتخانه بدون وزیر را برعهده بگیرد تا حسن روحانی گزینه جدیدی به مجلس معرفی کند یا آنکه در سمت معاونت خود در وزارت نفت ابقا شود. با این وجود ندادن رأیاعتماد به بیطرف یک مفهوم دارد و آن اینکه بحران آب بیشتر از همیشه جدی گرفته شده است و به نظر میرسد وزارت نیرو در دولت دوازدهم باید سیاستگذاریهای اساسی دراینباره داشته باشد.
این موضوع درحالی رخ میدهد که وزارت نیرو در دولت یازدهم همچنان موضوع طرحهایی مانند انتقال آب به کویر و برداشت آب از چاههایی ژرفی به عمق چاه نفت را مطرح کرده است. فرشاد مومنی، اقتصاددان در واکنش به این طرحها گفته است؛ میانگین بارش در ایران یکسوم میانگین جهانی و میزان تبخیر ٣برابر میانگین جهانی است و این در کنار سایر مستندات موجود نشان میدهد متهم اصلی خشکسالی ایران مافیای سدسازی است نه کشاورزی.
او تأکید کرده است؛ پروژههایی مانند انتقال آب و برداشت آب از ژرفا که در عرصه جهانی بدون استثنا شکست خوردهاند، تنها دکانهای جدیدی هستند برای مافیای سدسازی و دولت باید برنامههای خود را به بازچرخانی و تصفیه مجدد پساب و اصلاح شیوههای آبیاری و… متمرکز کند.
بودجه پروژههای سنگین انتقال آب را نداریم
هدایت فهمی کارشناس منابع آبی وزارت نیرو اما در واکنش به این موضوع تاریخچه اجرای طرحهای انتقال آب را به سالهای پیش از انقلاب و حتی دوران صفویه میداند. او با بیان اینکه برای نخستینبار آب اصفهان به کوهرنگ منتقل شده است، توضیح داد: باید توجه داشت که انتقال آب به دلیل هزینههای بالای اقتصادی و تبعات اجتماعی آن تنها برای مصارف شرب توجیه دارد و انتقال برای استفاده در صنعت و کشاورزی هیچ معنا و مفهومی ندارد.
به گفته او، بازچرخانی و تصفیه فاضلاب هم هزینه بالایی دارد ولی با توجه به هزینههای پایین اجتماعی آن، اجرای آن در اولویت وزارت نیرو قرار دارد.
او همچنین از اعلام آمادگی بخش خصوصی (کشاورزان و صنعتگران) برای ورود به تصفیه آب و تأمین آب مورد نیازشان از این محل خبر و توضیح داد: آب حاصل از بازچرخانی و تصفیه فاضلاب آب مطمئن و قابل برنامهریزی است؛ چراکه تحت هرشرایطی ناچار به تأمین آب شهری هستیم که در بخشی از آن به پساب تبدیل میشود. حال آنکه تأمین آب از منابع تجدیدپذیر با ریسکهایی همراه است و ممکن است در سالهایی که با خشکسالی مواجه هستیم، کاهش یابد.
اما درحالی این مقام مسئول در وزارت نیرو بازچرخانی آب را ارجحتر از انتقال آب عنوان میکند که اجرای طرح فاضلاب با روند کندی درحال پشروی است. براساس اعلام فهمی طرح فاضلاب تهران که در صورت تکمیل نهایی آن قابلیت تصفیه و استفاده مجدد بیش از ٩٠٠میلیون مترمکعب آب یعنی بیش از ظرفیت تمامی سدهای اطراف تهران فراهم میشود، پیشرفت حدود ٥٠ تا ٦٠درصدی را داشته است. او البته معتقد است که بودجههای عمرانی کشور جوابگوی اجرای پروژهای به این بزرگی نیست.
به سد نگاه صفر و یک نداشته باشیم
سدسازی از دیگر نکاتی است که کارشناس منابع آبی وزارت نیرو معتقد است؛ نباید به آن نگاه صفر و یک داشت، در جاهایی که با توزیع زمانی و مکانی نامتناسب بارش باران مواجه هستیم، ناچار سد میسازیم.
فهمی معتقد است که سدسازی همانند دارویی است که استفاده بجا و به اندازه از آن به بهبود بیماری منجر میشود. اگر استفاده تفریطی از آن داشته باشیم، خود به سم مهلکی تبدیل میشود که سلامت بیمار را هم به خطر میاندازد.
به گفته او، بسیاری از حوزههای آب همچون ارومیه به حد قابل استحصال آب رسیدیم و دیگر نباید سدی ساخته شود و برای تأمین آب باید به سمت کارهای غیرسازهای و پروژههای نرمافزاری پیش رویم، اما در برخی از مناطق همچنان ظرفیت سدسازی وجود دارد که باید با درنظرگرفتن ملاحظات زیستمحیطی انجام شود.