جزئیاتی جدید از ترور محسن فخریزاده؛ هیچ کس در آبسرد نبود
روایت و جزئیات جدیدی از ترور محسن فخریزاده توسط نیویورک تایمز منتشر شده است. بر اساس این گزارش، نهادهای امنیتی ایران چند روز پیش از ترور، در خصوص احتمال سوءقصد به جان این دانشمند ایرانی هشدار داده بودند.
«بازتاب»؛ آرش صفار- روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی جزئیات جدید از عملات ترور شهید فخریزاده را منتشر کرده است.
مطابق این یادداشت علیرغم اینکه محافظان فخریزاده از اینکه او یکی از مهمترین اهداف موساد علیه برنامه هستهای ایران است، اطلاع داشتند و نهادهای امنیتی ایران نیز روز حادثه در مورد احتمال سوءقصد به او هشدار داده بودند، سرویس اطلاعاتی اسرائیل توانست عملیات فوقالعاده پیچیده و دقیق خود را به انجام برساند.
مطابق یادداشت نیویورک تایمز، سرویس امنیتی اسرائیل با آگاهی از نقش او در برنامه هستهای ایران، از 14 سال پیش قصد ترور او را داشت؛ تعدد موارد سوءقصد به جان محسن فخریزاده سبب بیتوجهی او به هشدارهای امنیتی در مورد خطر ترور منجر شده بود.
از سوی دیگر مطابق این یادداشت تمایل او به زندگی روزمره بدون محدودیتهای ناشی از الزامات حفاظتی همواره باعث اختلاف او با تیم امنیتی بوده است.
به همین دلایل خودروی نیسان فخریزاده ضد گلوله نبود و در روز حادثه هم به جای اینکه مأمور حفاظت راننده خودرو باشد، او شخصا پشت فرمان نشسته بود.
در سال 2004 کابینه امنیتی اسرائیل، سرویس اطلاعات خارجی (موساد) را مسئول جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای کرد. موساد کارزار خود علیه برنامه هستهای ایران را که شامل حملات سایبری به تأسیسات هستهای و ترور هدفمند اشخاص موثر در این برنامه بود، آغاز کرد.
عوامل موساد از سال 2007 مجموعا 6 دانشمند هستهای ایران را هدف عملیات ترور قرار میدهند که منجر به شهادت 5 نفر و زخمی شدن یک تن دیگر میشود.
اولین مورد با استفاده از سم ترور شده بود؛ بعد از دومین عملیات ترور که از طریق انفجار بمبی که دورتر، در یک موتور سیکلت جاسازی شده بود، انجام شد، نهادهای امنیتی ایران یکی از عوامل ترور را دستگیر کردند و او بعد از اعتراف، اعدام شد.
این مسئله و نیز پیچیگی برنامهریزی عملیات سبب شد تا موساد روش سادهتری را در دستور کار قرار دهد؛ به طوری که چهار عملیات بعدی توسط یک فرد سوار بر موتور سیکلت انجام شد؛ در این موارد، عامل ترور در ترافیک خیابانها با شلیک مستقیم یا با اتصال بمب به بدنه خودرو، عملیات خود را به انجام رساند.
نیویورک تایمز مدعی است در همین کارزار، مأموران اسرائیلی یک ژنرال ایرانی و 16 نفر از اعضای تیم او را ترور کردهاند؛ اما محسن فخریزاده که موساد او را مسئول اصلی پروژه ساخت کلاهک هستهای میدانست، «دست نیافتنی» بود.
موساد در سال 2009 در مکانی از پیش تعیین شده، یک تیم را مسئول ترور فخریزاده کرد؛ اما در آخرین لحظات با ظن لو رفتن عملیات و احتمال تلهگذاری از سوی ایران، عملیات لغو شد. با این حال برنامهریزی و طراحی برای ترور محسن فخریزاده ادامه مییابد.
مطابق این گزارش، تصمیم نهایی در مورد طرح عملیات ترور در سال 2019 توسط مقامهای امنیتی اسرائیل به رهبری «یوسی کوهن»، رئیس پیشین موساد، «دونالد ترامپ»، «مایک پمپئو» و «جینا هاسپل»، رئیس پیشین سیآیای اتخاذ شده است.
به ادعای نیویورک تایمز واکنش نه چندان شدید ایران به ترور قاسم سلیمانی، عاملی بوده که اسرائیل و آمریکا را به ترور محسن فخریزاده تشویق کرده است. به باور آنها اگر میتوان یک ژنرال ایرانی را ترور کرد و با واکنش شدیدی روبهرو نشد، به این معنی است که ایران توان یا تمایل پاسخگویی را ندارد.
استفاده از روشهای پیشین، به واسطه تعدد محافظان شهید فخریزاده غیرممکن بود؛ طرح دیگر که پیشنهاد شد، ترور از طریق انفجار یک بمب کنار جادهیای بود که به سبب احتمال ایجاد درگیری مسلحانه و تلفات زیاد رد شد.
سومین طرح سوم استفاده از یک مسلسل خودکار بود که برخی ارتشهای جهان از آن استفاده میکنند؛ اما این طرح نیز به سبب وزن و ابعاد این مسلسلها از یک سو و نزدیک بودن محل استقرار تیرانداز به مسلسل کنار گذاشته شد.
در نهایت طرح قطعی عملیات که مبتنی بر عدم حضور عامل ترور در محل یا نزدیکی آن بود انتخاب شد. یک مسلسل بلژیکی که به یک ربات مجهز بود انتخاب شد.
به واسطه وزن یک تنی، مسلسل به قطعات کوچک تقسیم شد؛ هر قطعه در زمانهای مختلف از مسیرهای گوناگون وارد ایران و دوباره مونتاژ شد.
دوربینها به گونهای نصب شدند که تیرانداز علاوه بر هدف، از محیط اطراف نیز اطلاع کامل داشته باشد؛ برای جلوگیر از انحراف گلولهها در پی تکانهایی که هنگام تیراندازی به وانت وارد میشود و جبران تأخیر ناشی از ارسال دادهها از کامپیوتر متصل به مسلسل به ماهواره و ارسال آن از ماهواره به تیرانداز، از سیستم هوشی مصنوعی که تکانهای وانت نیسان و تأخیر را لحاظ کند.
در نهایت وانت نیسان بمبگذاری شد تا پس از عملیات، انفجار مانع پیدا کردن هر گونه رد و نشانهای توسط نهادهای امنیتی ایران شود.
با توجه به اینکه ممکن بود راننده خودروی هدف، فردی به جز محسن فخریزاده باشد، در مسیر یا وانت دیگر مجهز به دوربینهای تشخیص چهره مستقر شد و برای جلوگیری از شک مأموران حفاظتی، خودرو با سه چزخ روی جک قرار گرفت.
روز عملیات، مأمور ایرانی موساد وانت نیسان زامیاد را در جاده پارک میکنند؛ مکان پارک وانت در محلی نسبتا مرتفع که مسلط بر مسیر است انتخاب شده بود و مسلسل در میان مصالح ساختمانی روی وانت زیر برزنت مخفی شده بود.
مطابق این گزارش تیم عملیات حدود ساعت یک بعد از ظهر از طریق رابط خود از قصد شهید فخریزاده برای عزیمت به آبسرد به همراه همسرش مطلع شدهاند.
شهید فخریزاده با بیتوجهی به هشدارها، طبق برنامه، بعد از ظهر روز ترور، ویلای خود در شمال کشور را به مقصد خانه ییلاقی خود در آبسرد ترک کرد.
عامل ترور، کیلومترها دورتر از محل عملیات، در مکانی نامعلوم مستقر شده و با استفاده از سیستم کنترل پیشرفته، مسلسل را در نقطه مشخص تنظیم کرد؛ این در حالی بود که تمامی اعضای تیم ترور، قبل از آن ایران را ترک کرده بودند.
حدود ساعت 15:30 خودروی شهید فخریزاده به وانت مجهز به دوربین رسید؛ اولین خودروی حفاظت برای چک کردن محل از کاروان جدا شد و این کار باعث شد محسن فخریزاده کاملا توسط دوربین شناسایی شود؛ قبل از رسیدن به وانت نیسان مجهز به مسلسل، کاروان به دلیل رسیدن به سرعتگیر، سرعت خود را کم کرد و در در همین لحظه هدف رگبار مسلسل قرار گرفت.
خودروی نیسان تینای شهید فخریزاده ابتدا منحرف و سپس متوقف میشود، او از خودرو پیاده شده و پشت در پناه میگیرد؛ اما سه گلوله به ستون فقرات او اصابت میکند و در نهایت فخریزاده به شهادت میرسد.
آخرین مرحله عملیات اما مطابق برنامه موساد پیش نمیرود، قرار بود با انفجار وانت زامیاد، مسلسل و اجزای آن نابود شوند، اما انفجار بمب سبب شد تا قطعات به هوا پرتاب شود و عمدتا بدون آسیب زیاد به زمین بیفتد؛ موضوعی که در نهایت کارشناسان ایرانی را قادر به فهم ماهیت عملیات ترور کرد.