کارزار آشفتهای که اسرائیلیها علیه ایران به راه انداختهاند/ درگیریهای دریایی ایران و اسرائیل در دولت جدید ادامه خواهد یافت؟
حمله اخیر به نفتکش مرسر، منطقه را در شرایطی حساسی قرار داده است که برخی تحلیلگران معتقدند پس از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی بیسابقه بوده است. اسرائیل تا اینجای کار علاوه بر تأکید بر تلافی این اقدام، کارزار دیپلماتیک بسیار موفقی را علیه ایران سامان داده است. همراهی آمریکا و انگلیس، میتواند فرصت لازم برای بررسی کلیه گزینههای خود علیه ایران را ایجاد میکند.
«بازتاب»؛ آرش صفار- وبسایت تحلیل «المانیتور»، در یادداشتی به قلم «بن کاسپیت» به بررسی تصمیمات احتمالی اسرائیل در خصوص حمله پهپادی به نفتکش «مرسر» پرداخته است.
کاسپیت بر این باور است که اگر «نفتالی بنت»، به جای پست نخستوزیری، وزارت دفاع را بر عهده داشت یا صرفا یکی از اعضای کابینه امنیتی اسرائیل بود، خواستار اقدام مستقیم علیه ایران میشد.
او در سال 2019 در مقام وزیر دفاع گفته بود که هر چیزی در اسرائیل منفجر میشود که ایران مسئول آن است، باید چیزی در ایران منفجر شود.
اما حالا تفاوت در این است که بر صندلی نخست وزیری تکیه زده است؛ اگر او خواهان حمله به ایران شود و بتواند «گیدئون صعر»، وزیر دادگستری، «آویگدور لیبرمن»، وزیر دارایی و «یائیر لاپید»، وزیر خارجه را کسب کند، اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد.
نویسنده یادداشت اما اشاره میکند که در اسرائیل مثلی در مورد جایگاه نخست وزیر وجود دارد: «چیزی که شما از اینجا میبینید، از آنجا نمیبینید».به عبارت دیگر، هنگامی که فرد به عنوان تصمیمگیرنده اصلی انتخاب میشود، لزوما تمام آنچه را در زمان خدمت در اپوزیسیون یا در پست دولتی پایینتر خواهان آن بود، انجام نمیدهد.
پس از حمله به نفتکش مرسر، نفتالی بنت در نشست کابینه امنیتی، مسئولیت این حمله را متوجه ایران دانست؛ اسرائیل یک کارزار دیپلماتیک را آغاز کرد که با موفقیت به هماهنگی بالایی میان تلآویو، واشنگتن و لندن انجامید.
«دیلی میرر» روز دوم اوت خبر داد که فرماندهان نظامی بریتانیا در حال طراحی برای عملیات تهاجمی نیروهای ویژه این کشور به ایران هستند؛ بر اساس خبر این روزنامه نهادهای اطلاعاتی اسرائیل منطقهای که تیم پهپادی از آنجا حمله را آغاز کرده است، روی نقشه مشخص کردهاند.
احتمال اقدام انگلیس علیه ایران و هماهنگی بالای دیپلماتیک میان اسرائیل، بریتانیا و آمریکا، از نظر بن کاسپیت، دستاورد بزرگی است که بر مبنای آن ممکن است اسرائیل تصمیم بگیرد از اقدام مستقیم علیه ایران خودداری کند.
نویسنده با اشاره به اینکه درگیریهای دریایی ایران و اسرائیل از دو سال پیش آغاز شد، بیان میکند که اعضای کابینه امنیتی اسرائیل در خصوص ادامه کارزار دریایی علیه ایران، دچار اختلاف نظر هستند؛ برخی از آنها بر این باور هستند که پیامدهای این «جنگ در سایه» از منافع آن بیشتر است.
به گفته یک مقام امنیتی اسرائیلی «در مجموع، چنین اقدامی به برنامه هستهای ایران که هدف تلاشهای اصلی اسرائیل است، آسیب نمیزند؛ بلکه به ایران اجازه میدهد مبارزه علیه ما را به عرصهای که راحتتر میداند، منتقل کند».
کاسپیت معتقد است اگر درگیری ایران صرفا در قالب کارزار «جنگ میان جنگها» ادامه مییافت، تلآویو از کنترل آسمان، اطلاعات دقیق و قدرت آتش «تقریبا بیپایان»، برخوردار بود.
اما به گفته یک مقام امنیتی اسرائیلی «هنگامی که میدان را به خطوط کشتیرانی منتقل میکیند، ما مزیت نسبی خود را از دست میدهیم». انتقاد مشابهی نیز از سوی فرمانده سابق نیروی دریایی اسرائیل مطرح شده بود؛ به گفته او «یک کارزار دریایی علیه کشتیهای باری برای اسرائیل مفید نیست»؛ به گفته یک منبع ارشد اطلاعاتی «شکی وجود ندارد که خلیج [فارس] نقطه ضعف اسرائیل است».
در پایان نویسنده با اشاره به اینکه تمرکز کنونی اسرائیل بر کارزار دیپلماتیک موفق بوده است؛ معتقد است که پاسخ به سوالاتی همچون «آیا ایالاتمتحده و انگلیس برای حمله تلافیجویانه به ایران چراغ سبز نشان دادهاند؟ آیا آنها تصمیم گرفتهاند که چنین حملهای به طور مشترک توسط هر سه انجام شود؟ یا اینکه این مواضع فقط تلاشی برای فشار آوردن به ایران است؟» در هفتههای آینده مشخص خواهد شد.
در ادامه گمانهزنیها در خصوص واکنش اسرائیل به حمله اخیر به نفتکش مرسر، «میدل ایست آی» در یادداشتی به قلم «یوسی ملمن»، حمله مرگبار به کشتی متعلق به اسرائیل را عاملی برای رویارویی مستقیم اسرائیل و ایران دانسته است.
این یادداشت با اشاره به اینکه حملات به کشتیها عموما آسیب اندکی به جا میگذارند، اشاره میکند که حمله اخیر به نفتکش مرسر، منجر به کشته شدن دو خدمه انگلیسی و رومانیایی کشتی شد و این موضوع موجب بالا رفتن شدید تنشها شده است.
نویسنده با متهم کردن ایران به انجام این حمله، آن را «یک اشتباه محاسباتی بزرگ» معرفی کرده است.
مطابق این یادداشت ایالاتمتحده، انگلیس و اسرائیل مطمئن هستند که این حمله توسط نیروی هوایی و شاخه فضایی سپاه پاسداران ایران انجام شده است.
بر این اساس، منابع امنیتی اسرائیلی به میدل ایست آی گفتهاند که ژنرال «امیر علی حاجیزاده»، فرمانده نیروی هوا-فضای سپاه، «جایگزین مناسبی برای قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس است».
تحت تأثیر مهارت و تفکر خلاق حاجیزاده، نیروی هوایی سپاه به زرادخانهای چشمگیر از هواپیماهای بدون سرنشین مجهز کرده است.
به نظر نویسنده، پهپادهای ایرانی کارآیی خود را در حملات علیه تأسیسات نفتی عربستان و تا حدی در حملات علیه پایگاههای آمریکا در عراق و عملیات علیه اسرائیل از سوریه اثبات کردهاند.
یادداشت با اشاره به ارتباط نفتکش مرسر با شرکت اسرائیلی، به این نکته اشاره میکند که حملات قبلی، هیچ کس کشته نشده بود؛ «به نظر میرسید ایرانیها میخواستند پیامهای هشداردهندهای به اسرائیل ارسال کنند اما نمیخواستند باعث مرگ و ویرانی شوند».
به گفته نویسنده، مشخص نیست که این حمله مخصوصا با هدف گرفتن تلفات انجام شده است یا دو کشته این حادثه ناشی از اشتباهات در عملیات بوده است؟
کشته شدن دو خدمه کشتی و انتصاب این عملیات به ایران، تهران را از فضای رقابت این در برابر آن خارج و با یک چالش بینالمللی روبهرو کرده است.
نویسنده پیشبینی کرده است با شروع به کار دولت ابراهیم رئیسی، احتمالا ایران عملیات دریایی علیه اسرائیل را متوقف میکند. در این راستا کارشناسان نظامی اسرائیل معتقد هستند که توانایی خرابکاری دریایی تهران به پایان رسیده است.
با این وجود، جنگ فرسایشی مخفیانه بین اسرائیل و ایران در سوریه، عراق و لبنان و همچنین در عرصه سایبری ادامه خواهد یافت.
در خصوص نقش سردار حاجیزاده، روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» هم به دیدگاه مقامهای تلآویو در خصوص نقش امیر علی حاجیزاده در عملیات اخیر و به طور کلی سیاست امنیتی-نظامی ایران پرداخته است.
مطابق گزارش هاآرتص، «بنی گانتز» یائیر لاپید، وزیر دفاع و خارجه اسرائیل در یک نشست که با حضور سفرای کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل برگزار شده است، «سعید آقاجانی»، فرمانده یگان پهپادی سپاه پاسداران و سردار حاجیزاده را مسئول حمله به کشتی مرسر معرفی کردهاند.
با توجه به آنچه از تحلیلهای خارجی گفته شد به نظر میرسد اجماع دیپلماتیک میان آمریکا، انگلیس و اسرائیل که احتمالا با همراهی اعضای شورای امنیت نیز همراه خواهد شد، میتواند ضرورت اقدام فوری علیه ایران را برای اسرائیل کاهش دهد.
این موضوع به این معنی نیست که اسرائیل از در پی پاسخ نخواهد بود، بلکه به این معنی است که تلآویو فرصت بیشتری برای بررسی تمام گزینههای خود علیه ایران دارد.
از سوی دیگر، با توجه به نقشی که مقامهای اسرائیلی برای حاجیزاده و آقاجانی در حمله اخیر به نفتکش مرسر و در سطح گستردهتر کلیت تقابل ایران-اسرائیل قائل هستند، ممکن است گزینه انتقامجویانه اسرائیل، مستقیما علیه این دو نظامی بلندپایه ایران طرحریزی شود.
به هر حال، در جریان دو سال اقدامات تهران و تلآویو علیه کشتیهای یکدیگر، حمله به مرسر یک نقطه عطف در نظر گرفته میشود؛ چرا که سبب کشته دو نفر از خدمه کشتی شد.
تابعیت انگلیسی و رومانیایی این دو نفر، منجر به شکسته شدن سکوت دیگر کشورها در خصوص اقدامات دو سال گذشته ایران و اسرائیل شده است.
باید دید آیا آنطور میدل ایست آی پیشبینی کرده است، آغاز به کار دولت رئیسی تأثیری در پایان این درگیریهای دریایی خواهد شد یا نه؟