مذاکرات وین؛ نقطه عطف تاریخ
مذاکرات وین تنها بر سر احیای توافقی است که با بدعهدی واشنگتن سست گشته و ملت ایران از آوردههای آن کمبهره مانده است؛ پس ناقض اگر میخواهد به عهدنامهها و موافقتها اعتنایی باشد و جهان جایی امنتر باشد باید لااقل در مورد مشخص به تعهدات فروگذاشته خود بازگردد.
مذاکرات وین میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران وطرفین باقی مانده در توافق نامه ی برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) چشم ها را به سوی پایتخت اتریش متمرکز کرده است. این که آیا احیا توافق هستهای ممکن است؟. اگر پاسخ مثبت است با کدام کیفیت و در چه بازه یا بازی زمانی اتفاق خواهد افتاد چرا که دقایق آبستن حوادث هستند و ابرهای سیاست گاه بارانی و. طوفانی و گاه بی بخار و بار هستند. سید عباس عراقچی معاون سیاسی وزارت امور خارجه فرآیند را زمانبر توصیف کرد و دکترمحمد جواد ظریف در توئیتی پس از پایان نشست کمسیون مشترک برجام چنین نگاشت «ایران مسیری منطقی برای پایبندی به برجام ارائه می کند، ایالات متحده که این بحران را موجب شده باید ابتدا به پایبندی کامل بازگردد، ایران پس از راستی آزمایی سریع اقدام متقابل خواهد کرد. تمام تحریمهای ترامپ، ضدبرجام بودند و باید رفع شوند، بدون توجه به تمایزات و نام گذاریهای بیمنطق و خودسرانه تحریمها».
توئیت وزیر امور خارجه کشورمان گویای همان راهبرد مشخص و مدون جمهوری اسلامی ایران در احیای برنامه ی جامع اقدام مشترک است،همان افقی که در بیانات رهبر معظم انقلاب هم بصورت مشخص بیان گشته است. اول اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره به عنوان یک کشور مستقل وصاحب شان اهل برنامه و راهبرد و منطق است وبرای احیای برجام هم حاضر به اقدام متناظر و مشخص است. دوم اینکه در سه سال گذشته این ایالات متحده آمریکا بوده است که با نقض عهد خود موجبات شرایط حاضر و حضور طرفین در وین را فراهم کرده است پس عنصر قاصر و مجرم خطای خود را جبران کند و برای جبران خطا به خاطی مشوق و دستخوش نمیدهند؛ بلکه دلجویی و جبران جفا باید از ملت ایران که پایبند به عهد و زیان دیده بدعهدی هستند صورت بگیرد. شکل مشخص بازگشت ایالات متحده به تعهداتش و بخشی از جبران خسارت نیز همین راستی آزمایی تهران از ادعای بازگشت واشنگتن است.
البته طرف مقابل باید در نظر داشته باشد که منطق ماهوی ضد استکباری جمهوری اسلامی ایران در تضاد و تناقض ماهوی با آن چیزیست که نظام سلطه به پرچمداری واشنگتن از پی آن است پس طمع یا انتظار مذاکره در دیگر حوزهها یا شانه خالی کردن از تعهدات برجامی به امید تعدیل یا تعطیل در حوزه های ماهیتی جمهوری اسلامی ایران تنها انتظاری عبث و برای هیچ پاییدن است. مذاکرات منجر به برجام هم یک گفتگوی مشخص با حضور چند کشور تنها در موضوع مشخص هسته ای بود و نه بیشتر از آن، همانگونه که پیشتر نیز جمهوری اسلامی ایران تجربه مذاکراتی با فرمول مشخص با موضوع عراق را داشته است. اکنون نیز نکته تنها مذاکرات بر سر احیای توافقی است که با بدعهدی واشنگتن سست گشته و ملت ایران از آورده های آن کم بهره مانده است پس ناقض اگر می خواهد به عهدنامه ها و موافقت ها اعتنایی باشد وجهان جایی امن تر باشد باید لااقل در مورد مشخص به تعهدات فروگذاشته خود بازگردد و بداند تهران هیچ چیز بیشتری را برای چیزی که یکبار بهای آن را پرداخته، پرداخت نخواهد کرد. خط اول توئیت وزیر خارجه کشورمان گویای همه چیز است،ایران ملزومات دیپلماتیک را نیز می شناسد پس «ایران مسیری منطقی برای پایبندی به برجام ارائه میکند.»
ایلنا