چه چیز موازنه قوا در قره باغ را بهم زده است؟
روزنامه گاردین نوشت: در روز های گذشته و در نزدیکی خاورمیانه پرتنش زخمی کهنه دوباره سر باز کرده است و جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ با بی رحمی تمام به جان هم افتاده اند. این مناقشه با توجه به وضعیت ژئوپلیتیک جنوب قفقاز که گلوگاه صادرات گاز جهان می باشد، قابلیت این را دارد که پای بازیگران بزرگ منطقه را به میدان باز کند.
جمهوری آذربایجان از حمله راکتی ارمنستان به گنجه خبر داد؛ شهری بزرگ و پر جمعیت که خارج از محل درگیری می باشد و تا کنون یک کشته و چهار زخمی بر جای گذاشته است.
در این میان ارمنستان اظهار داشت که خان کندی «مرکز جمهوری قره باغ» از جمعه پیشین تحت آتش توپخانه دشمن بوده است و یکشنبه گذشته مجددا هدف حمله نیرو های جمهوری آذربایجان قرار گرفته است.
نزاع بر سر منطقه قره باغ هر روز شدید تر و درگیری ها خونین تر می شود
طی روز های اخیر با حملات موشکی و راکتی از سوی دو طرف مناقشه، جنگی تمام عیار شکل گرفته که ممکن است قدرت های منطقه ای مانند روسیه، ایران و ترکیه را ناگزیر به ورود کند، خصوصا حالا که پیشنهاد آتش بس بین المللی از سوی طرفین نادیده گرفته شده است.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مناقشه بر سر قره باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان از سر گرفته شد؛ مناقشه ای که ریشه های تاریخی دارد دوباره مانند آتش زیر خاکستر زبانه کشید و به جنگی تمام عیار منجر گردید.
با آتش بس ۱۹۹۴ و پایان جنگ، ارمنستان کنترل کامل قره باغ که منطقه ای ارمنی نشین است و مناطق اطراف آن را بدست گرفت؛ چنین شد که جنگ خاتمه یافت اما کدورت ها، حداقل از سوی جمهوری آذربایجان به قوت خود باقی ماند.
طی سی سال گذشته، روسیه نقش تعیین کننده ای در کاهش تنش میان دو همسایه را ایفا کرده است، چرا که با هر دو کشور روابط مستحکمی دارد، روسیه هم متحد نظامی ارمنستان است و هم با طبقه حاکم در باکو ارتباط نزدیک دارد و به هر دو کشور سلاح می فروشد.
اما چه چیز موازنه قوا را بهم زده است؟ چه اتفاق جدیدی شرایط را تا جایی پیش برده است که الهام علیاف در سخنرانی تلوزیونی خود با الفاظی عجیب شرایطی را برای صلح پیش روی ارمنستان بگذارد که پذیرش از سوی طرف مقابل بسیار بعید است؛ خروج کامل ارامنه از قره باغ و به رسمیت شناختن تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان.
بی گمان ترکیه با حمایت علنی و همه جانبه از حمله جمهوری آذربایجان به جمهوری قره باغ، نقش مهمی در بهم خوردن این موازنه داشته است. در این رابطه رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه اذعان داشت: این مناقشه یک راه حل دارد؛ اشغالگران «ارمنی ها» باید از منطقه بروند.
طاهر تقی زاده سفیر جمهوری آذربایجان در رابطه با کمک ترکیه به جمهوری آذربایجان در مصاحبه ای با روزنامه گاردین گفته است:« کمک های ترکیه صرفا به مسائل آموزشی نظامی و تحت فشار دیپلماتیک قرار دادن ارمنستان خلاصه می شود.»
باکو ادعا میکند که یروان از شبه نظامیان پ ک ک « حزب کارگران کردستان» مستقر در عراق و سوریه کمک نظامی دریافت میکند؛ تاکنون اما سندی در تایید این ادعا منتشر نکرده است.
گاردین به گزارشاتی در مورد گسیل شبه نظامیان تحت حمایت یک شرکت خصوصی ترکیه ای به سمت جمهوری آذربایجان اشاره کرد که البته از سوی آنکارا و باکو رد شده است؛ با این حال طی چند روز گذشته ۵۰ جسد از جنگجویان مذکور به سوریه بازگشته است.
این روزها قرهباغ، پس از سوریه و لیبی، صحنه سوم قدرت نمایی موسکو و آنکارا در مقابل یکدیگر است، با توجه به رویکرد توسعه طلبانه و تهاجمی اردوغان، این بار هم سیاست های او با اکثر کشور های منطقه تضاد اساسی دارد.
در مورد لیبی، ترکیه از خلأ امنیتی به وجود آمده در این کشور بهره گرفته است و در سال جاری بیش از ۱۶/۰۰۰ پیکارجو سوری را به میدانهای نبرد در لیبی روانه کرده است.
از نقش همسایه پهناور در سرنوشت این منازعه نمی توان گذشت، ایران که جمعیت آذری قابل توجهی دارد و با ارمنستان و جمهوری آذربایجان دارای مرز مشترک است؛ با این حال گزارشاتی در مورد حمایت تسلیحاتی ایران از ارمنستان منتشر شده است که جدای از تکذیب ایران، سندی برای تایید این ادعا وجود ندارد. ایران بطور رسمی از هر دو کشور خواسته است تا تنش های موجود را کاسته و از بالاگرفتن درگیری ها جلوگیری کنند.
مشخص نیست که این درگیری ها چه زمانی، با چه تعداد قربانی و چه نتایجی تمام می شود، اما چیزی که کاملا واضح است نقش تعیین کننده قدرت های منطقه ای در دمیدن به آتش جنگ یا کاستن از تنش هاست، خوشبختانه ایران با دعوت دو همسایه به صبر و حل مساله با روش های دیپلماتیک، نقش دوم را به خوبی ایفا کرده است.