ماجرای بی‌سابقه در دادگاه مدیران بانکی؛ چرا طلسم آورده‌اید؟ / رسول سجاد برای صحبت در دادگاه استخاره کرده بود؟

دومین جلسه دادگاه برخی مدیران سابق بانکی روز گذشته برگزار شد. در این جلسه به بخشی از اتهامات رشوه‌گیری میلیاردی دو مدیر سابق بانک مرکزی از امید اسدبیگی و شرکایش رسیدگی شد.

باشگاه خبرنگاران خبر داده در این جلسه متهم رسول سجاد، مدیر سابق اداره بین‌الملل بانک مرکزی، با طلسم به دادگاه آمده و نماینده دادستان خطاب به او گفته است: وقتی در جلسه شما وارد شدید، اسنادی از طلسم را با خود به جلسه دادگاه آوردید، آقای سجاد این چه چیزهایی است که شما با خود به جلسه آورده‌اید؟

به گزارش شرق، در این جلسه همچنین از خرید آپارتمانی در انگلیس از سوی متهم سجاد صحبت شد و از دفتر مخفی در نزدیکی بانک مرکزی که متهم صالحی راه انداخته بود نیز سخن به میان آمد. نماینده دادستان توضیح داد: در این رابطه، متهم صالحی می‌گوید دانشجویانش در آن دفتر حضور داشته‌اند؛ درحالی‌که یکی از آن افراد، پسرخاله شماست. از حساب‌های این افراد استفاده شده است. در بازه زمانی انتهای سال ۹۶ تا اوایل سال ۹۷، قریب به پنج میلیارد تومان به حساب‌ها واریز شده که گفته‌اند متعلق به صالحی است.

سجاد: ریز درآمدهایم را نمی‌توانم به شما بگویم

در ابتدای جلسه دادگاه، متهم سجاد، مدیر سابق اداره بین‌الملل بانک مرکزی، در جایگاه قرار گرفت و گفت: من هیچ امتیاز خاص و هیچ کار قانونی‌ای که خود تصمیم بگیرم، برای اسدبیگی انجام نداده‌ام و بر اساس مصوبات بانک مرکزی انجام شده است. تخصیص ارز به من ارتباطی ندارد؛ من کاره‌ای نبوده‌ام که بخواهم به کسی ارز بدهم. طبق مستندات، من هیچ امتیاز خاصی به اسدبیگی نداده‌ام که بخواهم سکه بگیرم.

قاضی خطاب به این متهم گفت: سکه‌ها از خانه شما کشف شده است.

متهم پاسخ داد: کشف نشده است، من خودم گفتم بدهیم.

قاضی گفت: از کجا آورده‌اید؟

متهم گفت: من ریزدرآمدهایم را نمی‌توانم بیان کنم؛ آدم کم‌درآمدی نبودم.

قاضی خطاب به این متهم گفت: باید بگویید سکه‌ها را از کجا خریده‌اید. این سکه‌هایی که به شما منتسب شده، از طریق سایر متهمان به شما رسیده و سال‌های آن مشخص است. بعضی از این سکه‌ها شاید از جاهای دیگر خریداری شده است، اما همسر شما اظهار داشته و سکه‌ها را تحویل داده است. در پرونده گواهی گواهان و مطلعان وجود دارد که این سکه‌ها مربوط به سایر متهمان پرونده است. شما نامش را گذاشتید هدیه، اما نامش رشوه است؛ چون هدیه‌دادن مورد توافق طرفین نیست.

وی ادامه داد: حرف شما مستند قانونی ندارد؛ شما که الان می‌گویید بانک مرکزی چه کاره است. شما از سوابقتان می‌گویید؛ درحالی‌که باید درباره منزل مسکونی در یکی از کشورها و ۸۰۰ سکه بگویید. بر اساس گفته‌های خودتان، سکه‌ها را در پاکت دریافت کرده‌اید و بعد از چند روز باز کرده‌اید؛ چرا سکه‌ها را پس ندادید.

متهم سجاد گفت: برخی سکه‌ها را هم فروختم، برای خودم بوده است.

قاضی گفت: حق ندارید از ارباب‌رجوع چیزی بگیرید.

متهم پاسخ داد: ارزهایی که داشتم، به سکه تبدیل می‌کردم.

قاضی تصریح کرد: پس از رانت‌های اطلاعاتی بانک مرکزی هم استفاده می‌کردید و هر حرفی که می‌زنید و متوجه اشتباه می‌شوید، به عقب برمی‌گردید.

متهم گفت: بخش عمده سکه‌های پرونده برای خودم بوده است.

قاضی بیان کرد: چند سکه از صرافی اسدبیگی خریدید؟

متهم پاسخ داد: ۱۰۰ یا ۱۲۰ سکه.

قاضی تصریح کرد: در جلسه قبل گفتید ۲۶۴ سکه و الان می‌گویید ۱۲۰ سکه برای خودتان و ۴۰ سکه برای پسرتان بوده؛ اظهاراتتان متناقض است.

متهم پاسخ داد: ۱۲۰ سکه برای آن صرافی بوده است.

قاضی: درباره آپارتمان انگلیس توضیح دهید؟

متهم پاسخ داد: اصلا وجود خارجی ندارد. قوه قضائیه با آن کشور مکاتبه کند و اگر وجود داشت، دودستی آن را تقدیم می‌کنم.

نماینده دادستان خطاب به این متهم گفت: آنچه در کیفرخواست به‌عنوان ۴۰۰ سکه آورده‌ایم، اسناد آن مربوط به سالار آقاخانی است. شما در دادسرا خودتان اعتراف کرده‌اید که سکه‌ها را گرفته‌اید.

قاضی خطاب به این متهم گفت: شما در جلسه قبل اقرار کردید سکه گرفته‌اید؛ شما صداقت ندارید، دفاعیاتتان را ارائه دهید.

قاضی خطاب به متهم گفت: شما مجموعا چند سکه داشتید؟

متهم پاسخ داد: نمی‌دانم ۶۰۰ یا ۷۰۰ سکه.

قاضی خطاب به این متهم گفت: شما اگر هوش بالایی داشتید، در بانک مرکزی چه کار می‌کردید؟ اقدامات شما مبتنی بر رانت بوده است. شما فعل و انفعالات بانکی را می‌دانستید و بر اساس آن عمل می‌کردید، ذخایر را می‌دانستید. ورودی‌ها را می‌دانستید و بر اساس آن اقدام می‌کردید. تمام این موارد تخلف است. جالب است کارمندانی که در سیاست‌های پولی و ارزی کشور هستند، خودشان در خریدوفروش پیش‌قدم هستند.

نماینده دادستان خطاب به این متهم گفت: پس از اینکه شما متوجه شدید که تحت تعقیب هستید، دستور انهدام یک‌سری مدارک را به اهل منزل دادید. ضابطین در مرحله آخر یک وکالت‌نامه در منزل شما و در جایی نهان پیدا کرده‌اند، این وکالت‌نامه مربوط به خرید منزل در یکی از کشورهای اروپایی است که به کارمند قائدی، دیگر متهم این پرونده، وکالت داده شده است. درباره مسترکارت ۳۰هزاریورویی و این منزل توضیح دهید. بر اساس گفته‌های فرزندتان، این منزل دارای وسایل و زندگی فوق‌متعارف بوده است. حالا درباره این وکالت‌نامه توضیح دهید؟‌متهم پاسخ داد: من در مذاکرات تنها نبودم، رئوس کلی کار را تعیین می‌کنیم، تمام اقداماتی که انجام داده‌ام، بر اساس کمیته تأمین اسکناس بوده است. من به دفتر اسدبیگی نرفتم.

قاضی خطاب به این متهم گفت: رفته‌اید یا نرفته‌اید؟

متهم پاسخ داد: یک بار رفتم. یکی از دوستان به من درباره هفت هواپیما در اسپانیا گفته بود و اینکه آیا می‌توان این هواپیماها را در شرایط تحریمی خرید؟ من این موضوع هواپیماها را به اسدبیگی گفتم.

قاضی خطاب به این متهم گفت: چه زمانی؟

متهم پاسخ داد: دقیقا یادم نیست، فکر می‌کنم اواخر سال ۹۶ بوده است.

متهم سجاد گفت: در بحث خط تولیدها بررسی کردم، یادم نیست چه مشکلی داشت و نمی‌دانم اسدبیگی چه کار کرد. با دستور من ارز به کسی تخصیص داده نشده است و دوستانه به شخصی برای ثبت سفارش زنگ زدم؛ اگر خلاف بوده، عذرخواهی می‌کنم.

متهم سجاد گفت: می‌خواستم در انگلیس آپارتمان بخرم، اما نتوانستم. آپارتمان اصلا وجود خارجی ندارد و استعلام کنید. این موضوع برای سال ۹۷ است و روابط کارگزاری با بانک خارجی سال ۹۴-۹۵ برقرار شده است.
نماینده دادستان بیان کرد: فرزندتان نزد بازپرس به‌عنوان مطلع گفته که به آن کشور رفتیم و یک منزل ۱۸۰متری تحویل گرفتیم؛ امروز شما می‌گویید تحویل نگرفته‌اید و فقط دیده‌اید.

در ادامه نماینده دادستان خطاب به متهم صالحی بیان کرد: از افراد متعدد بازجویی شده و گفته‌اند پرداختی‌هایی به صالحی داشته‌اند؛ فردی در اظهاراتش گفته ۸۰ سکه از اسدبیگی گرفتیم و آن را فروختیم.

شاه‌محمدی ادامه داد: یک دفتر مخفی بالاتر از بانک مرکزی شناسایی شد که چند کارمند در آن مشغول بودند. در این رابطه متهم صالحی می‌گوید دانشجویانش در آن دفتر حضور داشته‌اند؛ درحالی‌که یکی از آن افراد، پسرخاله شماست. از حساب‌های این افراد استفاده شده است. در بازه زمانی انتهای سال ۹۶ تا اوایل سال ۹۷، قریب به پنج میلیارد تومان به حساب‌ها واریز شده که گفته‌اند متعلق به صالحی است. پسرخاله شما گفته صد سکه از صالحی گرفتم؛ ۷۰ سکه را فروختیم. ۲۰ سکه از صرافی هیتال که متعلق به آل‌علی که یکی از کارگزاران بانک مرکزی است، جهت امورات شرکت گرفته شده که آن را فروخته‌اند. پسرخاله شما زمانی که به مرجع قضائی می‌آید، می‌گوید صد سکه در دفتر وجود داشته که به فردی تحویل دادیم. سکه‌ها را اقوامتان تحویل داده‌اند که اغلب سکه‌ها وکیوم صرافی امین هستند.

نماینده دادستان در جریان دادگاه هفت‌تپه خطاب به متهم سجاد گفت: وقتی در جلسه شما وارد شدید، اسنادی از طلسم را با خود به جلسه دادگاه آوردید، آقای سجاد این چه چیزهایی است که شما با خود به جلسه آورده‌اید؟

نماینده دادستان همچنین گفت: موکل شما گفته که برای صحبت‌کردن استخاره کرده است.‌وکیل متهم سجاد گفت: موکل من گفته برای آنکه عقاید خود را بگوید یا خیر، استخاره کرده است. به موکل خودم گفتم اگر سکه‌ها را هم گرفته بود، باز هم اقرار کند که آنها را گرفته‌ام که موجبات تخفیف برای تو ایجاد شود، اما موکل من گفت سکه‌ها را نگرفته است.