حکایت “پلاسمافروشی” کروناییها و یک ابتکار پرماجرا
دکتر پیمان عشقی در گفتوگو با ایسنا، درباره حواشی که اخیرا با عنوان پلاسما فروشی مطرح شده است، میگوید: از آنجایی که مخاطب رسانههای عمومی با مخاطبین رسانههای علمی متفاوتند و من هم فردی آکادمیک بوده و هستم و زیاد در جایگاههایی که مخاطبین عمومی داشته باشم، قرار نداشتم، در نتیجه تمایل زیادی به صحبت در رسانههای عمومی ندارم، اما برخیها سابقه بیشتری در مخاطب قرار دادن مردم دارند و یا به این کار علاقه دارند. به هر حال در چند ماهی که در جایگاه مدیرعامل سازمان انتقال خون هستم، از دوستان یاد گرفتم که چگونه باید با مردم صحبت کنم. البته برخی دوستانی که مباحث علمی و فنی را در رسانههای عمومی مطرح میکنند هنرشان در این است که اصطلاحات را با یکدیگر خَلط کرده و مردم را به سمت مسائلی میکشانند که برایشان جذاب باشد؛ مسائلی مانند خرید، فروش، عدالت اجتماعی، پول، فقر و…، اصطلاحات عوام فریبانه و مردم طلبانه. امیدوارم من ضمن صحبت با مردم، وارد این حیطه نشوم.
وی ادامه میدهد: من از برخی افرادی که خودشان مسئول و مجری بودند و افراد فنی هستند، تعجب میکنم که چرا وارد این قضایا میشوند. شاید وقت آزادی پیدا کردند، اما من در حال حاضر وقت آزاد زیادی ندارم.
جمعآوری پلاسما به روش بازیافتی، بدون یک ریال “پول”
عشقی با اشاره به فرآیند جمعآوری پلاسما در کشور، اظهار میکند: پلاسما زردابه خون است. ما میتوانیم به سه شکل پلاسما را جمعآوری کنیم. باید توجه کرد که خون شامل سه قسمت گلبول قرمز، پلاکت و پلاسما است. حال اولین نوع جمعآوری پلاسما، پلاسمایی است که از طریق اهدای خون گرفته میشود. این نوع جمعآوری پلاسما، همان روشی است که مردم ما سالهای سال است که به آن عادت دارند و اهدای خون میکنند. آن هم به صورت ۱۰۰ درصد داوطلبانه و بدون چشمداشت. از این خون اهدایی، پلاسما هم جدا میشود که ما نام این نوع از جمعآوری پلاسما را “پلاسمای بازیافتی” میگذاریم. به این صورت که مردم اهدای خون کردند و پلاسما از خون جدا میشود. در این میان یک ریال هم میان کسی رد و بدل نشده و به صورت کاملا داوطلبانه است.
وجود سالانه حدود ۲۰۰ هزار لیتر پلاسمای بازیافتی مازاد در کشور
مدیرعامل سازمان انتقال خون با بیان اینکه پلاسمایی که از خون جدا میکنند، کمتر از اجزای دیگر خون مورد استفاده قرار میگیرد، میگوید: بر این اساس گفته میشود که پلاسما یکسوم پلاکت و گلبول قرمز مصرف میشود و مصارف آن روزبروز هم در حال کاهش است. حال ممکن است در برهههایی جامعه دچار کمبود خون شود، اما پلاسمای بازیافتی دچار کمبود نمیشود و حتی مازاد هم دارد. باید توجه کرد که سالانه تقریبا حدود ۲۰۰ هزار لیتر پلاسمای بازیافتی مازاد داریم. این موضوع از گذشته هم وجود داشته، اما در آن زمان این پلاسمای بازیافتی مازاد را به نحوی امحاء میکردند. اکنون حدود ۱۵ الی ۱۶ سالی است که دیگر پلاسمای مازاد بازیافتی را دور نمیریزند، بلکه پلاسمای ما آنقدر پلاسمای سالمی است که بر اساس نظارت مراجع معتبر مستقل ونیز کمپانیهای بینالمللی، تعداد زیادی از مراکز اهدای خون کشور مورد تایید بینالمللی قرار گرفته و اعلام کردند که هر پلاسمایی که در این مراکز از خون جدا میشود، دور نریزید، بلکه آنها را به کمپانیها ارائه دهید تا از آنها داروی مشتق از پلاسما تولید کرده و سپس به خودتان برگردانیم. بر این اساس کمپانیهای دنیا پلاسمایی را که ما در گذشته امحاء میکردیم، دریافت میکنند و آنها را به داروهای مشتق از پلاسما اعم از فاکتور هشت، فاکتور ۹، آلبومین و IVIG تبدیل کرده و به ما برمیگردانند.
عشقی ادامه میدهد: در این میان ارزش افزوده برای پلاسما ایجاد میشود و از آنجایی که ماده اولیه این داروها یا همان پلاسما را خودمان از بازیافت مازاد نیاز مصرفی خود تامین کردهایم، با هزینه و قیمت کمتری داروها را به ما ارائه میدهند. بنابراین این یک نوع از روشهای جمعآوری پلاسما است و هیچکس هم نمیتواند ایرادی برای آن بگیرد. در دنیا هم کشورمان را تشویق کردند که تا حدی توانستیم استانداردهای پلاسما را افزایش دهیم که کمپانیهای اروپایی پلاسمای مازاد مصرف ایرانی را قبول میکنند. زیرا به هر حال دارو تحت لیسانس این کمپانیها تولید میشود و کیفیت و سلامت پلاسما برایشان حائز اهمیت است.
نیاز سالانه ایران به پلاسما برای تولید داروهای مشتق از پلاسما چقدر است؟
وی اظهار میکند:. باید توجه کرد که در دنیا آنقدر نیاز به داروهای مشتق از پلاسما زیاد است که تنها با پلاسمای بازیافتی تامین نمیشود. در حال حاضر تخمین زدند که در ایران سالانه بین ۸۰۰ هزار لیتر تا یک میلیون و حتی بر اساس یک تخمین، یک میلیون و ۶۰۰ هزار لیتر پلاسما مورد نیاز است تا بتوانیم داروهای مورد نیاز بیماران را تامین کنیم.
یک تجارت انسانی
عشقی با بیان اینکه در حال حاضر سازمان انتقال خون ۲۰۰ هزار لیتر از پلاسمای مورد نیاز برای تامین دارو در کشور را با روش بازیافتی تولید میکند، میگوید: این درحالیست که پلاسمای بازیافتی برای تامین بازار دارویی کشور کفایت نمیکند. در نتیجه باید پلاسمای مورد نیاز به روش تولیدی نیز تامین شود. در عین حال باید با صراحت هم به اهداکننده گفته شود که این پلاسما تنها برای تولید دارو مورد استفاده قرار میگیرد. دهنده پلاسما باید بداند که پلاسمای اهداییاش به عنوان مواد اولیه برای تولید یک دارو استفاده میشود، نه برای تزریق مستقیم به بیماران نیازمند. ما پلاسما را برای کمپانیهای تولید داروهای مشتق از پلاسما ارسال میکنیم، آنها داروهای مشتق از پلاسما تولید کرده و با دریافت هزینه پالایش، داروها را برایمان ارسال میکنند؛ چراکه برای ماده اولیه ما ارزش افزوده ایجاد کردهاند و پلاسمایمان را به دارو تبدیل کردهاند، اما این هزینه نسبت به زمانی که بخواهیم بدون ارسال پلاسما دارو بخریم، ارزانتر است.
تفاوت پلاسمای بازیافتی با تولیدی
عشقی با اشاره به تفاوت پلاسمای تولیدی با پلاسمای بازیافتی، تاکید میکند: باید توجه کرد که پلاسمای تولیدی را برخلاف پلاسمای بازیافتی از طریق دستگاه مستقیما از بدن فرد گرفته میشود. همچنین در روش جمعآوری پلاسما به روش تولیدی فرد میتواند، ۲۴ بار در سال پلاسما اهدا کند. از سوی دیگر در اهدای پلاسما به روش تولیدی فرد باید زمان بیشتری را نسبت به اهدای خون صرف کند؛ به طوری که اگر اهدای خون ۲۰ دقیقه طول میکشد، در اهدای پلاسما فرد باید حداقل ۴۵ دقیقه تا یکساعت زیر دستگاه باشد. در عین حال کیسه پلاسمای تولیدی با پلاسمایی که به روش بازیافتی و از طریق اهدای خون جمعآوری میشود، متفاوت است؛ به طوری که در روش بازیافتی کیسه پلاسما بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ سیسی ظرفیت دارد، اما در روش تولیدی کیسه بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ سیسی ظرفیت دارد و شکل و لولههای خروجی این دو کیسه نیز باهم متفاوت است؛ چراکه در پلاسمای تولیدی یا همان پلاسما فرزیس، هدف فقط تولید دارو است. در حالی که در پلاسمای بازیافتی هدف اصالتا مصرف بیماران است.
وی میافزاید: در عین حال تاکید میکنم که در روش جمعآوری پلاسمای تولیدی حتما باید برای اهداکننده توضیح داده شود که پلاسمایش برای تولید دارو مورد استفاده قرار میگیرد. اهداکننده باید بداند در قبال وقت بیشتر و مراجعات مکرری که دارد پلاسمایش مستقیما برای بیمار استفاده نمیشود، بلکه طی فرآیندی به کمپانیهای خارج از کشور ارسال شده و تبدیل به دارو میشود و سپس به کشور بازمیگردد. در این میان در تجارتی با اهداف انسانی پولهایی هم رد و بدل میشود.
چرا در جمعآوری پلاسمای تولیدی به اهداکنندگان “پول” میدهند؟
وی میافزاید: باید توجه کرد که جمعآوری پلاسما به روش تولیدی، میتواند به صورت داوطلبانه انجام شود. به طوری که فرد اعلام کند که من نذر کردهام که برای تولید ملی سالی ۲۴ بار مراجعه کنم، هربار یک ساعت وقت بگذارم و پلاسما اهدا کنم که بسیار عالی است، اما گاهی هم یک نفر میگوید من ۲۴ بار در سال با وسایل حمل و نقل عمومی به مراکز اهدای پلاسما مراجعه کنم و یک ساعت وقت بگذارم، حداقل وقت مرا جبران کنید و پول رفتوآمد مرا بدهید. در جمعآوری پلاسمای تولیدی، هم روش داوطلبانه و هم روش غیر داوطلبانه در دنیا وجود دارد. حال باید پرسید چند نفر از اهداکنندگانی که به مراکز جمعآوری پلاسما به روش تولیدی، مراجعه میکنند، میخواهند به صورت داوطلبانه پلاسما اهدا کنند و چه تعدادی در قبال جبران هزینههایشان این اقدام را انجام میدهند؟. نسبت این موضوع در دنیا در یک تخمین ساده و تقریبی حداقل یک به ۱۰ است. معمولا تمام کشورهای دنیا هزینه وقت و رفت و آمد اهداکننده پلاسما را در روش تولیدی برای تولید دارو به طریقی جبران میکنند؛ در حدی که فرد اهداکننده انگیزه پیدا کند که ۲۴ بار در سال مراجعه کرده و هر بار یک ساعت زیر دستگاه نشسته و پلاسما اهدا کند.
پلاسمای ویژه!
مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران با اشاره به سومین نوع پلاسما نیز میگوید: پلاسمای نوع سوم را اصطلاحا پلاسمای هایپر ایمیون میگویند که به نوعی پلاسمای ویژه یا پُرپادتن است. این نوع پلاسما بسیار ویژه بوده و غالبا برای تولید پادتنهای تغلیظ شده استفاده میشود و برای تزریق مستقیم به بیماران به کار نمیروند. هرچند روش جداسازی پلاسما با پلاسمای تولیدی (نوع دوم فوق الذکر) تفاوتی نمیکند و با دستگاه پلاسمافرزیس انجام میشود، ولی اهداکنندگان این نوع پلاسما، شامل همه افراد نرمال جامعه نمیشود، بلکه نادر بوده و تعدادشان کم است. به نوعی پلاسمای تولیدی افراد خاص، ویژه و نادر است. بسیاری از این افراد یا بر اساس مداخله و تزریق آنتیژن، یا بیماری ناخواسته، یا تزریق واکسن، پلاسمایشان پرپادتن بوده و بدنشان بر علیه آن بیماری یا آنتی ژن، پادتن تولید کرده است. به عنوان مثال، سرم ضدهاری با همین روش تولید میشود. همچنین سرم هپاتیت B، سرم ضد کزاز و… نیز به همین صورت تولید میشوند. از طرفی گاهی مداخلاتی مانند تزریق واکسن به آنها، به یک بار محدود نمیشود. به عنوان مثال ممکن است قرار باشد که فرد مبتلا به هپاتیت B هر چند سال یکبار، واکسن تزریق کند تا تیتر آنتیبادی بدنش افزایش یابد.
عشقی ادامه میدهد: در این بخش نیز معمولا به افراد پرپادتنی که برای اهدای پلاسمایشان مراجعه میکنند، میزان کمی برای جبران هزینههای رفتو آمدشان ارائه میشود. این امر در همه دنیا و در سازمان انتقال خون ایران از بدو تاسیس تاکنون سابقه داشته و حتی در اساسنامه سازمان هم پیش بینی شده است. باید توجه کرد که اهدای داوطلبانه این نوع پلاسما در برابر اهدای غیرداوطلبانه آن بسیار ناچیز است. حال ممکن است فردی هم بگوید من نذر کردم و این اقدام را به صورت داوطلبانه انجام میدهم، اما این افراد بسیار کم هستند.
پلاسمای کوویدیها
وی با بیان اینکه بیماری کووید-۱۹ نوع چهارم پلاسما را ایجاد کرد، اظهار میکند: پیش از بروز و شیوع بیماری کووید-۱۹ در ایران، همه ما میدانستیم که یکی از روشهای درمانی آن میتواند پلاسما درمانی باشد. چینیها این اقدام را زودتر آغاز کرده بودند. همه میدانستیم که ۱۰۰ سال است که چیزی به نام پلاسمادرمانی وجود دارد. همین آقایان که امروز انتقاد میکنند، از اوایلی که کرونا وارد کشور شد، میگفتند چرا پلاسما درمانی نمیکنید؟. انگار که یک خروار پلاسما دم دست ماست و ما از آن استفاده نمیکنیم!. باید پرسید این پلاسما را از چه افرادی باید دریافت کنیم؟ از افرادی که به کرونا مبتلا شده و بهبود یافتهاند. بر همین اساس در هفته سوم بحران کووید-۱۹ در کشور ما کارآزمایی بالینی پلاسما را با همکاری سازمان انتقال خون ایران و انجمن خون و سرطان کودکان و در ابتدا در بیمارستان بقیه الله تهران آغاز کردیم.
عشقی ادامه میدهد: البته تمایلی نداشتم که سازمان انتقال خون مستقیما وارد اسم کووید-۱۹ شود. زیرا دچار کاهش اهدای خون شده بودیم و اگر اعلام میکردند که انتقال خون، خون کوویدی جمعآوری میکند، با کاهش اهدای خون مواجه میشدیم. در نتیجه بخش خصوصی کمک کرد. کمک بخش خصوصی در چنین طرحهایی اقدامی مرسوم است. تمام دنیا میدانند که گاهی بخش خصوصی اسپانسر یک طرح تحقیقاتی میشود. بخش خصوصی هم بدون شرط و درخواست با ما همکاری کرد. البته در نهایت سازمان انتقال خون هم با توجه به نیاز زیاد بیماران به پلاسما، وارد کار شد.
وی تاکید میکند: بنابراین پلاسمای نوع چهارم پلاسمای بسیار ویژه کووید-۱۹ است. هرچند که این نوع پلاسما، پلاسمای افراد پرپادتن است، اما فعلا فقط برای مصرف مستقیم در بیماران استفاده میشود و دارویی از آن تولید نمیشود. زیرا هنوز کووید-۱۹ را کسی نشناخته، چه برسد به اینکه بتوانند از پلاسمای آن دارو تولید کنند. بنابراین پلاسمای کووید-۱۹، نهتنها پلاسمای افراد پرپادتن است، بلکه فعلا برای تولید دارو هم مورد استفاده قرار نمیگیرد و به صورت مستقیم برای بیماران مورد استفاده قرار میگیرد و اصولا کیسه مصرفی و روش آماده سازی آن با پلاسمای تولیدی نوع دوم و سوم متفاوت است.
مدیرعامل سازمان انتقال خون میافزاید: حال چرا سازمان انتقال خون وارد این موضوع شد و پرسنل ما در شرایطی که احتمال انتقال بیماری وجود داشت، برای پلاسماگیری به بیمارستانها میرفتند؟؛ چراکه بتوانند سریعا پلاسمای افراد بهبودیافته را به بیماران تزریق کنند. باید توجه کرد که پلاسمای کروناییها با روش پلاسما فرزیس، اما در کیسه مشابه پلاسمای بازیافتی میگرفتیم که کاری بسیار دشوار است. آقایانی که ادعا میکنند که از همه چیز خبر دارند، حتی فرق این دو کیسه را نمیدانند. انجام این اقدامات راحت نیست، آن هم در شرایط بحران؛ نبود ارز و در شرایطی که انبارهایمان داشت خالی میشد، اما این اقدامات را انجام دادیم و پلاسمای بهبودیافتگان کرونا را دریافت کردیم.
جمعآوری پلاسمای کروناییهای بهبودیافته؛ ابتکاری ماجراجویانه
عشقی با بیان اینکه پلاسمای بهبودیافتگان کرونا، بسیار ویژه محسوب میشود، میگوید: فعلا باید پلاسمای بهبودیافتگان کرونایی را برای بیماران مصرف کرد و نمیتوان آن را برای تولید دارو به کمپانیها ارسال کرد. زیرا هنوز مجوز تولید دارو ندارند و وقتی مجوز تولید نداشته باشد، حتی نمیتوانیم یک قطره پلاسما به آنها ارائه دهیم. در عین حال اصلا نیتمان نبوده که این پلاسماها را به کمپانیهای تولید دارو ارسال کنیم که اگر این نیت را داشتیم، پلاسمای بهبودیافتگان کرونایی را با صرف هزینه بیشتر در کیسههای پلاسمای بازیافتی جمعآوری نمیکردیم. ما برای مصرف بیماران کرونایی، پلاسمای بهبودیافتگان کووید-۱۹ را دریافت کردیم. حال اینکه چگونه در شرایط بسته بودن مرزها، این پلاسماها را جمعآوری کردیم، نوآوری پر ماجرایی دارد. باید توجه کرد ویژگی مهم این نوع پلاسما، این است که این افراد در بازه زمانی کوتاهی میتوانند به ما کمک کنند. کسی که اول اردیبهشت ماه بهبود یافته نهایتا تا اول مرداد ماه شاید بتواند پلاسما پرپادتن اهدا کند و طبق مقالات منتشر شده تیتر آنتیبادی در فرد بعد از مدتی کاهش مییابد. نکته مهم بعدی این است که چون ما این پلاسما را برای مصرف مستقیم در بیمار تهیه میکنیم نمیتوانیم از برخی بهبود یافتگان سالم مانند خانمهایی که سابقه بارداری دارند پلاسما بگیریم و این جامعه اهدا کنندگان ما را محدودتر میکرد.
وی تصریح میکند: حال آقایانی که خود از این ویژگیها و محدودیتها قاعدتا اطلاع دارند یا این ادعای کارشناسی را میکنند، به جای اینکه بگویند دستتان درد نکند، از صبح تا شب در فضای مجازی این موضوع را زیر سوال میبرند. باید توجه کرد که به افراد محدودی بین ۱۸ تا ۶۰ سال، بدون سابقه بیماری یا حتی بارداری قبلی، که تازه از کرونا نجات یافتهاند و حتی ممکن است از محیط بیمارستان و انتقال خون و … وحشت داشته باشند، میگوییم بیا و پلاسما اهدا کن. حال نمیتوانیم به او بگوییم که خودت با مترو رفت و آمد کن. آقایان صدایشان از جای گرم بلند میشود. برایشان فرقی ندارد که مردم چگونه این اقدام را انجام دهند؟ فرد بهبود یافتهای که میخواهد به ما کمک کند و پلاسمایش را اهدا کند، نباید با تاکسی اینترنتی یا آژانس رفتوآمد کند؟. آیا در ۵۰ سال مدیریت انتقال خون برای پلاسمای هایپر ایمیون و ویژه غیر از این رفتار میشده است؟. از طرف دیگر ما که این پلاسما را برای تولید دارو نفرستادهایم، بلکه برای نجات جان هموطنانمان مصرف میکنیم و هنوز هم کمبود داریم. بالاخره باید به این فرد تشویقی بدهیم که بتواند برای اهدای پلاسما مراجعه کند. حال منی که دارم این پول را برای جبران وقت و هزینه این فرد میپردازم، باید مورد اتهام قرار بگیرم که شما پلاسمافروشی میکنید؟
پلاسمای کروناییها، چند؟
وی تاکید میکند: ما اخلاقا برای اهداکنندگان توضیح میدهیم و اعلام میکنیم که پلاسمای اهدایی شما برای بیماران مبتلا به کرونا استفاده میشود و ممکن است که بیمار را نجات دهد. البته هنوز کارآزمایی بالینی به نتیجه نرسیده است، اما تاکنون نتایج خوبی داشته و ممکن است جان کسی را نجات دهد. ضمن اینکه یک ساعت زیر دستگاه میمانی. با این توضیحات سه الی چهار درصد اهداکنندگان منصرف شده و بازمیگردند. ما کسی را فریب نمیدهیم. به هر بهبودیافته کرونایی که پلاسما اهدا میکند، ۱۰۰ هزار تومان میپردازیم که هزینه رفت و برگشت و یک ساعت وقتی است که برای اهدای پلاسما صرف میکند. در دنیا خیلی بیشتر از این اعداد و ارقام به اهداکنندگان میپردازند و نتیجه این میشود که در آمریکا ۱۵ هزار اهداکننده پلاسما مراجعه میکنند، اما در کشور ما ۱۰۰۰ نفر مراجعه میکنند. اگر این اقدام را هم انجام ندهیم و همین میزان اهداکننده هم برای اهدای پلاسما مراجعه نکنند، پاسخ بیماری را که بر روی تخت بیمارستان خوابیده است، چه کسی میدهد؟.
عشقی ادامه میدهد: البته بسیاری از اهداکنندگان این پول را نمیگیرند و به صورت داوطلبانه پلاسما اهدا میکنند، اما نباید به آن کسی که کارگر است، بیمار شده، شغلش را از دست داده، یک ماه در خانه است و حالا هم که بهبود پیدا کرده است، برای اهدای پلاسما مراجعه کرده، هزینهای برای جبران هزینههای رفت و آمدش بپردازیم؟. البته این اقدام یک حسن دیگری هم دارد و آن اینکه اگر پلاسما به هر دلیلی مصرف نشد و روزی خواستیم آن را برای تبدیل به دارو به کمپانیهای خارجی ارسال کنیم، از نظر اخلاقی مدیون مردم نیستیم.
عشقی در ادامه صحبتهایش تاکید میکند: افرادی که چهار سال تمام اطلاعات غلط به مردم میدادند که پلاسما مورد نیاز مصرفی است، بیایید و پلاسما اهدا کنید، چرا این صحبتها را مطرح کردند؟. شخصا در اصفهان دیدم که در روزهایی که کمبود خون داشتیم، جوانی بر روی تخت خوابیده بود و داشت پلاسما اهدا میکرد. به او گفتم چرا پلاسما اهدا میکنی؟. گفت، برای من توضیح دادند که به پلاسما بیشتر نیاز داریم، هرچه نیاز باشد همان را اهدا میکنم. مردم ما چنین بخشندگی دارند. من همانجا به پزشک درمانگاه عتاب کردم که گفت ما را مجبور کردند که به بُرش استانی تولید پلاسما برسیم و تا آخر ماه میزان مشخصی پلاسما دریافت کنیم.
اعتمادفروشی برای دریافت پلاسما!
مدیرعامل سازمان انتقال خون با بیان اینکه برخی در این میان اعتماد فروشی کردند، میگوید: برخی داشتند اعتماد و آبروی سازمان انتقال خون را میفروختند. نتیجه چنین سیاستی این شد که سازمان انتقال خون که بر حسب اسناد موجود اعلام کرده بود در یک برنامه سه ساله، سالی ۲۰۰ هزار لیتر پلاسمای تولیدی، بدون پرداخت پول به مردم و بدون چشمداشت، در اختیار کارخانهها گذاشته و برای کشور دارو تولید میکند و برای این اقدام ۶۰ دستگاه مخصوص پلاسما فرزیس آورد که ۴۰ دستگاه به صورت امانی بود و ۲۰ دستگاه را هم خریداری کرده و در قبال آن ۲۰۰ هزار سِت خریده بود، اما دیدیم که در عرض سه سال حتی نیمی از این سِتها مصرف نشد.
سیاستی که شکست خورد
عشقی ادامه میدهد: با همه این اقدامات و با تبلیغ اهدای پلاسما، به طور متوسط توانستند بطور میانگین سالی ۱۰ هزار لیتر پلاسما دریافت کنند. در سال اول که سال ۱۳۹۵ و سال تنظیم سند بود، ۹۴۵ لیتر پلاسما دریافت کردند سال دوم حدود ۶۰۰۰ لیتر، سال سوم ۱۸ هزار و ۱۰۰ لیتر و سال چهارم ۱۷ هزار و ۵۰۰ لیتر پلاسمافرزیس دریافت کردند و مجموعا طی چهار سال ۴۳ هزار لیتر پلاسمای تولیدی جمعآوری کردند. یعنی بجای حداقل ۶۰۰ هزار لیتر در سه سال ۴۲ هزار لیتر حاصل شد! باید پرسید برای اینکه متوجه شویم که یک سیاست شکست خورده است، چه نتایجی را باید ببیند. سیاست دروغ گفتن به مردم، عدم جبران هزینهها و رقابت با بخش خصوصی شکست خورده است. این درحالی بود که بخش خصوصی با ۱۱ مرکز سالی ۲۵۰ هزار لیتر پلاسمای تولیدی جمعآوری کرد، اما آقایانی که ادعای مدیریت عالی میکنند، با ۱۷ مرکز و حتی با اتکا به قدرت نظارتی دولتی به طور متوسط سالی ۱۰ هزار لیتر پلاسمای تولیدی جمعآوری کردند.
وی تاکید میکند: اهداکنندگان سالانه بین ۱۰ تا ۱۲ بار برای اهدای پلاسما به بخش خصوصی مراجعه میکردند، اما در سازمان انتقال خون میزان مراجعه اهداکنندگان پلاسما سالی ۰۳/۱ بار در سال بوده است. در عین حال اهدای خون ما که سالها روندی افزایشی داشت و به شاخص ۲۷ در ۱۰۰۰ رسیده بود و به آن افتخار میکردیم، دقیقا از سال ۱۳۹۵ که آقایان این سیاست را آغاز کردند، سقوط کرد و به ۲۵.۶ در ۱۰۰۰ کاهش یافت. همین کاهش اهدا سبب شد ۱۰ هزار لیتر پلاسمای بازیافتی ما هم کاهش یابد و عملا به ازای سه سال تلاش مستمر، سرافکندگی کامل سیستم باشد. من برای اینکه بگویم این سیاست شکست خورده است، چند دلیل باید بیاورم؟.
کدام نوع پلاسما را سازمان انتقال خون جمعآوری میکند؟
مدیرعامل سازمان انتقال خون با بیان اینکه من اعلام کردم که با این نتایج، پلاسمای نوع دوم را نمیخواهیم و برایش هزینه هم نمیکنیم، میگوید: من جمعآوری پلاسمای بازیافتی، پلاسمای ویژه و پلاسمای بهبودیافتگان کرونا را وظیفه سازمان انتقال خون میدانم. از طرفی با توجه به این نتایج جمعآوری پلاسمای تولیدی نوع دوم را به بخش خصوصی واگذار کردیم. ما در حوزه کارآزمایی بالینی پلاسمای بهبودیافتگان بیماران کرونا با بخش خصوصی ارتباط داریم، به صورت شفاف و روشن به وزارت بهداشت اعلام کردهام، بخش خصوصی هم طراحی و مطالعه کرده و حامی مالی شده است و تاکنون هم هیچ مطلبهای از ما نداشته است.
عشقی افزود: مردم یک تیتر “پلاسمافروشی در ایران بیداد میکند” را میبینند و معمولا دیگر بقیه مطلب را نمیخوانند.
هیچ چرخشی در سیاستهایم نکردهام
وی میگوید: برخی مدعیاند که من اعلام کردهام که ما جمعآوری پلاسمافرزیس تولیدی را قطع میکنیم، اما حالا چرخش ۱۸۰ درجهای کردهام. باید تاکید کنم که من هیچ چرخشی نکردهام، بلکه همانطور که از ابتدا اعلام کردم و مصوبات آن بصورت مکتوب در شورایعالی سازمان انتقال خون وجود دارد، جمعآوری پلاسما به روش بازیافتی در سازمان انتقال خون ادامه دارد و انشاالله بیشتر هم میشود. جمعآوری پلاسمای تولیدی به این مفهوم که آن را جمعآوری کرده و برای تبدیل دارو به کمپانیها ارسال کنیم، فعلا متوقف شده و از طریق بخش خصوصی انجام میشود. زیرا این اقدام در حیطه وظایف ما نیست و سیاست شکست خورده تجربه چهار ساله قبل نیز آن را ثابت کرد. سرمایهگذاری و تاسیس و راهاندازی پالایشگاه هم کار دولت نبوده و نیست و به همین دلیل سازمان خصوصی سازی شرکت پالایش و پژوهش را سالها قبل به بخش خصوصی واگذار کرد. در عین حال همانطور که در مصوبه شورایعالی دو ماه قبل از کرونا به تصویب رسید، اعلام کردم که جمعآوری پلاسما فرزیس تولیدی در مورد افراد پرپادتن که در حال حاضر شامل پلاسمای کروناییهای بهبودیافته میشود، از سوی سازمان انتقال خون ادامه مییابد.
عشقی با بیان اینکه از واحدهای فنی، تضمین کیفی، معاونت توسعه و… سازمان انتقال خون تشکر میکنم که کل ایام عید را وقت گذاشتند تا این خدمت برای مردم فراهم شود، میگوید: بنابراین سیاست ما تغییری نکرده است. فردی که ادعا میکند که سیاست من تغییر کرده، به صورت شفاف اعلام کند.
وی میگوید: نکته مهمی که باید مورد توجه قرار داد این است که دوستان یک جای دنیا را پیدا کنند که جمعآوری پلاسمای ویژه یا هایپر ایمیون بدون پرداخت پول به اهداکننده انجام میشود. اعلام کردند که قلب بنیانگذار سازمان انتقال خون آزرده میشود، اما نمیدانند که در سازمان انتقال خون از روز اولی که سازمان انتقال خون تاسیس شد تا امروز، برای جمعآوری پلاسمای هایپر ایمیون به اهداکننده پول میدهند!. این فرد باید ادعایش را ثابت کند. حتی در دوره قبلی سازمان انتقال خون نیز برای این نوع پلاسما پول پرداخت میشد و برایش در شورای عالی سازمان مصوبه داریم. مدیران و مشاورین عالی قبلی ایشان، ماده دو اساسنامه سازمان را نمیدانند؟. همه میدانند، ما هم میدانیم و برای جمعآوری پلاسمای هایپر ایمیون به پرداخت مشوقهای جبرانی مادی ادامه خواهیم داد.
پلاسمای هایپر ایمیون فراموش شده بود
عشقی میافزاید: دوستان آنقدر درگیر جمعآوری پلاسما فرزیس شدند که در آن چهار سال پلاسمای هایپر ایمیون را فراموش کرده بودند. به طوری که طبق آمارها با اینکه در یک بازه زمانی ۴ ساله تا دی ماه ۱۳۹۳ بیش از ۷۰۰۰ لیتر پلاسمای هایپر ایمیون به کمپانیها داده بودیم که به دارو تبدیل شده بود، اما پس از آن در طی پنج سال تاکنون مجموعا کمتر از ۴۰۰۰ لیتر پلاسمای هایپر ایمیون جمعآوری شده است. جالب این است که نهتنها حجم این نوع پلاسما کاهش یافت، بلکه جمعآوری این نوع پلاسما در برخی از شهرهای ما اساسا تعطیل شد. حتی پلاسمای ضدهاری تهران تعطیل شد. اگر بنیانگذار سازمان انتقال خون قلبش به درد آید، از این نیست که چرا ما هم مانند سایر مناطق دنیا رفتار میکنیم، بلکه از این میرنجد که پلاسمای ضدهاری که قبل از انقلاب در تهران تولید میکردیم، در دوره قبلی در تهران تعطیل شد.
مدیرعامل سازمان انتقال خون همچنین میگوید: دوستان میگویند در هلند فلان کمپانی برای جمعآوری پلاسما پول نمیدهد، بله درست است این کمپانی پول نمیدهد، اما میدانید چگونه برای تامین داروی مورد نیاز کشورشان کمپانی خود را میچرخانند؟. میروند پلاسما را از جاهایی مانند مجارستان که پولی است، میخرند و دارو تولید میکنند.
نتایج کارآزمایی بالینی پلاسمادرمانی بر روی کروناییها
عشقی در ادامه صحبتهایش درباره سرانجام کارآزمایی بالینی پلاسما درمانی بر روی بیماران کرونایی، اظهار میکند: مطالعهای در بحران کووید-۱۹ برای بیماران بسیار بدحال انجام دادیم و ۵۰ بیمار بسیار بدحال را گزارش کردیم که بر اساس گزارش میزان مرگ و میر در ۱۴ روز اول بعد از تزریق پلاسما، برای بیمارانی که پلاسما را در هفت روز ابتدای بیماریشان دریافت کردند، ۱۸ درصد و در کسانی که پلاسما دیر به آنها تزریق شد، ۵۰ درصد بود. سپس میزان پیگیری بیمار بعد از تزریق پلاسما را از دو هفته به یک ماه افزایش دادیم. نتیجه این شد که میزان مرگ و میر در بیمارانی که پلاسما را زودتر دریافت کرده بودند، ۲۶ درصد و بیمارانی که پلاسما دیرتر به آنها تزریق شده بود، ۵۶ درصد بود. بنابراین تفاوت به صورت واضح بود.
وی ادامه میدهد: در کارآزمایی بالینی که باید دو گروه کاملا مشابه را مورد مطالعه قرار داده و پلاسمادرمانی را برای یک گروه انجام داده و برای گروه دیگر انجام ندهیم، میزان مرگ و میر در بیمارانی که پلاسما دریافت کردند، نسبت به بیمارانی که پلاسما دریافت نکردند، تقریبا ۱۰ درصد افزایش مرگ و میر در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ داشتیم که پلاسما دریافت نکرده بودند. حال اگر سن مبتلایان بالای ۵۵ سال باشد، میزان مرگ و میر بیش از ۲۰ درصد در گروه پلاسمادرمانی نسبت به گروه شاهد کاهش داشت. میانگین اقامت در بیمارستان هم در بیماران کرونایی که پلاسما را دریافت کرده بودند بیش از سه روز کمتر بود.
عشقی با بیان اینکه تاکنون ۲۰۰ بیمار را مورد مطالعه قرار دادیم، میگوید: متاسفانه مجلات بینالمللی مقالات ایران را به سختی چاپ میکنند. این درحالیست که مطالعه پلاسما درمانی بر روی ۴۵ بیمار در تگزاس آمریکا به راحتی چاپ شد.
حرفهایم مستند است
وی تاکید میکند: خدا را شکر میکنم که در این زمان به انتقال خون آمدم و فکر میکنم توانستم به وظیفهای که در قبال مردم و کشور داشتم، عمل کنم. تاکنون اخلاق را رعایت کردم و امروز هم بدلیل ادامه و تشدید ادعاهای ناصواب و نادرست همه چیز را با جزییات مطرح کردم. در عین حال اگر صحبتی کردم و دوستان فکر میکنند که اعداد و ارقامی که ارائه دادم، اشتباه است، در خدمتشان هستم. مستند همه حرفهایم وجود دارد. خوشحال میشوم که متوجه شوم جایی اشتباه کردهام. زیرا دلم میسوزد. من دهها بار با چندین کارشناس که در سیستم قبلی کار کرده اند، تمام مسیر را مرور کردیم و به این نتیجه رسیدیم که پلاسما فرزیس تولیدی را برای هایپر ایمیون و پر پادتنها در سازمان انتقال خون جمعآوری کنیم، اما برای تولید سایر داروهای مشتق از پلاسما از طریق پلاسما فرزیس، بخش خصوصی باید فعالیت کند.
فعلا بخش خصوصی نباید وارد جمعآوری پلاسمای هایپر ایمیون شود
وی درباره ورود بخش خصوصی به حوزه جمعآوری پلاسمای هایپر ایمیون، میگوید: در این زمینه اختلاف سلیقه وجود دارد. بنابر دلایلی فعلا شاید بهتر باشد که بخش خصوصی وارد این قضیه نشود؛ چراکه به طور کلی بعضا مداخلهای در پلاسمای هایپر ایمیون انجام شده و متعلق به یکسری افراد خاص و پرپادتن است و این مداخله باید تحت نظر حاکمیت باشد. زیرا نظارت بسیار بالایی میخواهد و نهتنها باید در برابر قانون، بلکه در برابر چند نسل پاسخگو باشیم؛ چراکه اگر در این حوزه کوچکترین مشکلی ایجاد شود، باید پاسخ چند نسل را بدهیم. بنابراین حاکمیت باید درگیر باشد. در عین حال سطح آنتیبادی این افراد بالاست و شاید تمایل نداشته باشند که کسی متوجه این موضوع شود. به عنوان مثال شاید فردی که به کووید-۱۹ مبتلا شده و بهبودیافته، تمایل نداشته باشد که کسی از این موضوع باخبر شود. در نتیجه حفظ محرمانگی اطلاعات وظیفه حاکمیت است. بنا بر این دو دلیل معتقدم که بخش خصوصی فعلا نباید وارد این حوزه شود.
عشقی ادامه میدهد: من نظر خودم را میگویم. طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی و اساسنامه انتقال خون، توزیع خون و فرآوردههای خونی سالم جهت مصرف در بیماران، منحصرا در اختیار سازمان انتقال خون ایران است و کسی نمیتواند از مردم خون دریافت کرده و توزیع کند، بلکه فقط انتقال خون میتواند این اقدام را انجام دهد. بنابراین بخش خصوصی اجازه توزیع پلاسما در بیمارستانها را ندارد. بنابراین چرا باید به این حوزه ورود کنند؟. اگر برای تولید دارو است که فعلا هیچ کمپانی داخلی و خارجی مجوز تولید دارو را ندارد. از منظر ذخیره سازی برای تولید دارو نیز فعلا زمان مناسب برای تبدیل این پلاسما به دارو نیست. اگر پلاسمای کروناییهای بهبودیافته از سوی بخش خصوصی جمعآوری شود، چگونه نیاز بیمارانی را که در کشور به کرونا مبتلا شدهاند، رفع کنیم؟. در درازمدت موافق این موضوع هستم، اما فعلا وقت این کار نیست.
وی با بیان اینکه اصلا با حضور بخش خصوصی بهویژه در حوزه پلاسما فرزیس تولیدی مخالف نیستم، میگوید: البته چند روز پیش در کمیته پلاسمای سازمان غذا و دارو تصویب کردیم که باید جلو درب مراکز خصوصی جمعآوری پلاسما تابلویی نصب کنند که بر روی آن درج شده باشد که این مرکز هیچ وابستگی به سازمان انتقال خون ندارد. البته ما بر روی آنها نظارت داریم، اما این مراکز وابسته به سازمان انتقال خون نیستند.