ماجرای سرقت عجیب ۵۰۰ میلیونی از یک داروخانه

  • حوادث
  • دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۸:۳۸
    کد خبر :707823

فروشنده داروخانه که با همدستی یک مجرم سابقه دار نقشه سرقت ۵۰۰ میلیون تومانی از داروخانه را طراحی و اجرا کرده بود با سرنخی که صاحب داروخانه به پلیس داد دستگیر شد.

شب ۱۸ فروردین امسال، سرقت از داروخانه‌ای در خیابان نیاوران به پلیس گزارش شد. به‌دنبال اعلام این خبر، مأموران راهی محل شده و نگهبان داروخانه که بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود گفت: ساعتی از رفتن دکتر و کارکنان داروخانه گذشته بود که ناگهان ۴ مرد نقاب دار در را شکستند و وارد شدند.

آن‌ها مرا مورد ضرب و شتم قرار داده و دست و پاهایم را بستند. بعد از آن حدود ۵۰۰ میلیون تومان مواد ضدعفونی‌کننده و ماسک و ژل بهداشتی و دارو‌های کمیاب را به سرقت بردند. بعد از رفتن مردان خشن، به سختی توانستم دست هایم را باز کنم و به پلیس زنگ بزنم.

مأموران در گام بعدی به بازبینی دوربین‌های مداربسته داروخانه پرداختند، اما سارقان صورت‌هایشان را با ماسک پوشانده و دستکش به دست داشتند. آن‌ها حتی شماره پلاک خودرویی که با آن سرقت را انجام داده بودند نیز مخدوش کرده و هیچ رد و سرنخی از خود برجا نگذاشته بودند.

به‌گزارش ایران،همین مسأله حکایت از آن داشت که مأموران با باندی حرفه‌ای رو به روهستند. در حالی که تحقیقات از سوی مأموران پایگاه یکم پلیس آگاهی پایتخت ادامه داشت، سرنخی از سارقان به دست آمد.

بررسی‌ها نشان می‌داد که داروخانه متعلق به دو مرد میانسال است که ۱۰ روز قبل از این سرقت، گوشی تلفن همراه یکی از آن‌ها به سرقت رفته بود. وی گفت: ۱۰ شب قبل گوشی تلفن همراهم توسط راکبین نقابدار موتورسیکلتی به سرقت رفت داخل گوشی اطلاعات و اسناد و مدارک زیادی داشتم.

دو روز بعد از سرقت گوشی تلفن همراهم یکی از کارکنان داروخانه به نام سیاوش که دو ماهی می‌شود به اینجا آمده به من گفت: حاضر است در ازای مبلغی پول، سارقان گوشی را برایم پیدا کند و گوشی را برگرداند، اما من حرفش را جدی نگرفتم. تا اینکه بعد از سرقت ۵۰۰ میلیونی از داروخانه و بررسی کالا‌های انبار متوجه شدیم که قبل از این سرقت ۹ بار به‌صورت جزئی از داروخانه سرقت شده و ماسک و ژل‌های ضدعفونی و دارو‌های کمیاب به سرقت رفته است.

با اطلاعاتی که مرد داروخانه دار در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران به سیاوش، فروشنده داروخانه ظنین شدند بدین ترتیب به‌دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، سیاوش بازداشت شد. وی ابتدا منکر ماجرا بود، اما زمانی که تیم تحقیق سابقه کیفری او را بررسی کردند مشخص شد که پسر جوان چندین بار به اتهام سرقت و زورگیری بازداشت شده است. بدین ترتیب مأموران پایگاه یکم پلیس آگاهی پایتخت بار دیگر به بازجویی از وی پرداختند که سرانجام لب به اعتراف گشود.

با اعتراف پسر جوان، مأموران موفق شدند سردسته باند سرقت به نام خشایار را دو روز قبل دستگیر کنند و تحقیقات به دستور بازپرس ایرد موسی برای دستگیری سایر اعضای باند ادامه دارد.

گفتگو با متهم
با خشایار چطور آشنا شدی؟
سال‌ها قبل زمانی که برای پیدا کردن کار از شهرستان به تهران آمدم، به‌عنوان نظافتچی در بنگاه املاک پدر خشایار، مشغول به‌کار شدم. بعد فهمیدم او سردسته باند زورگیری وسرقت است. من هم وسوسه شده و با خشایار همراه شدم. چندین بار به زندان افتادم و بار آخر که آزاد شدم تصمیم‌گرفتم توبه کنم و دور کار خلاف را خط بکشم.

اما باز هم خلاف کردی؟
من واقعاً می‌خواستم خلاف را کنار بگذارم، برای همین ارتباطم را با خشایار قطع کردم و در یک دامپزشکی مشغول به‌کار شدم. اما خشایار مرا پیدا کرد و گفت: اگر با او همکاری نکنم خانواده‌ام را در شهرستان می‌کشد. از ترس جان خانواده‌ام با خشایار همراه شدم. وقتی در دامپزشکی کار می‌کردم چندین بار دارو‌ها و تجهیزات آنجا را سرقت کردم که آن زمان ۱۵۰ میلیون تومان ارزش داشت که بیشترش سهم خشایار می‌شد.

ماجرای سرقت‌ها از داروخانه چه بود؟
وقتی در داروخانه مشغول کار شدم باتوجه به شرایط موجود و از آنجایی که ماسک و ژل‌های ضدعفونی کم شده بود، خشایار از من خواست بیشتر این وسایل و دارو‌های نایاب را سرقت کنم و خودش آن‌ها را در بازار آزاد به چندین برابر قیمت می‌فروخت. بعد هم که نقشه سرقت از داروخانه را کشید.

تلفن همراه را چگونه سرقت کردید؟
یک روز برای خشایار تعریف کردم که یکی از صاحبان داروخانه گوشی گرانقیمتی دارد و خودش می‌گوید مدارک و اطلاعات داخل گوشی اش از خود گوشی برایش بیشتر ارزش دارد. همین حرف باعث شد نقشه سرقت گوشی را با خشایار اجرا کنیم. قرار بود در ازای برگرداندن گوشی تلفن همراه ۱۰۰ میلیون تومان از صاحب داروخانه بگیریم. اما وقتی قبول نکرد کینه او را به دل گرفتم و نقشه سرقت از داروخانه را اجرا کردیم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید