فرمول پس از باران هنوز جواب میدهد
از اواخر دهه ۷۰، مثلث زن، تاریخ و شمال تبدیل به یک فرمول مطمئن برای سریالسازی شد. موفقیت چشمگیر سریال «پس از باران» در این دهه باعث شد مدیران و تهیهکنندگان در سالهای بعد سراغ این فرمول موفق بروند. تعداد سریالهای زنمحور در دو دهه بعد بیشتر شد و دیگر کسی سراغ «اوشین» و «هانیکو» را نمیگرفت و نوبت به «خانم کوچیک»، «ستایش» و «کیمیا» رسید.
یکی از تازهترین سریالهایی که مجدد سراغ این مثلث مطمئن و موفق رفته «وارش» است. لوکیشن شمال کشور به دلیل جذابیتهای بصری و شاید نزدیکی به تهران، نزدیکترین و بهترین گزینه برای ساخت فیلم و سریال است.
گفتوگو با احمد کاوری، کارگردان سریال وارش اثر تاریخی باید مابهازای امروزی داشته باشد احمد کاوری را پیش از این با «خواب بلند» و «بیدار باش» در تلویزیون دیده بودیم و در سینما هم از او «نفوذی» – که جوایز زیادی برای کاوری به همراه آورد- و «خودزنی» در یادها مانده است. فضای وارش با کارهای قبلی او در تلویزیون متفاوت است.
از آن دسته کارگردانانی هستید که خود را به چالش میکشند؟
بله. کارگردان باید کاری را انجام دهد که احساس کند به نسبت قبل تلاش بیشتری میکند یا اینکه کاری را انجام دهد که برای دیگران شاید غیرمحتمل باشد.
یکی از نقدهایی که وارد میشود این است که این سریال اقتباسی از کتاب مهاجران است. شما احتمالا این نقدها را شنیدهاید، این بار برای همیشه این را توضیح دهید که این اقتباس محسوب میشود؟
برداشت آزاد با اقتباس خیلی متفاوت است. اینکه در برداشت آزاد میتوانید در لابهلای متن تغییراتی بدهید، ولی وقتی میگویید اقتباس، عینا باید همان باشد. گرچه فضای فیلمنامه با فضای رمان و داستان کاملا متفاوت است. این تاثیری و آن توصیفی است. قصه به هر حال ممکن است قوام خود را در رمان بیشتر داشته باشد، ولی فضای تصویر در دنیای نمایش و دنیای سریال و فیلم غالبتر است، برای همین ممکن است خیلی از گفتوگوها و لفظها و بسیاری از صحنهها و تنهایی شخصیتها که در رمان موجود است در فیلم عملا برای ایجاد فضا و ریتم و جذب مخاطب حذف شود. قصه مهاجران را خواندم، ولی یکسری ملاحظات آنجا دارد و جامعه ما یکسری ملاحظات فرهنگی دارد که عملا نمیتوان روابط سریال مهاجران را در یک اثر نمایشی آورد؛ مخصوصا در تلویزیونی که الان کار میکنیم.
نگاهی به فهرست بازیگران نشان میدهد اکثر آنها سابقه تئاتری خیلی پررنگی دارند. این اتفاقی بوده یا بهدلیل نگاه شما به تئاتر است؟
به نظر من بازیگران تئاتر، قابلیت مضاعفی دارند به نسبت یکسری از بازیگرانی که تجربه صحنه را ندارند. بازیگران تئاتر میتوانند کاراکتر را درست کنند، به شخصیت ورود کنند، میتوانند شخصیت را دگرگون کنند و قابلیت دارند ابعاد مختلف یک کاراکتر را بسازند و از همه مهمتر به ما بهعنوان سازنده کمک میکنند تا بتوانیم این شخصیت را ملموستر و جذابتر برای مخاطب ارائه دهیم. این انتخاب به صورت ناخودآگاه اتفاق افتاده است، چون من همچنان تحت تاثیر بازیها و آدمهای صحنه تئاتر هستم و همیشه باعث خوشحالی من بوده که بازیگران تئاتر وارد فضای تلویزیون شوند و از اینها استفاده شود.
یک نکتهای که وجود دارد اینکه سریالهای تاریخی با محوریت زن، قدری توجه و حساسیت روی آن بیشتر است؛ یعنی شاید صداوسیما مجبور باشد نظارت بیشتری کند یا سانسور بیشتری داشته باشد. سریال وارش هم دچار این ممیزیها شد؟
خیر. آقای تخشید بهعنوان کسی که سالها در این فضا کار کرده و با کار و مدیریت تلویزیون آشناست، روی این مسائل دقت بالایی داشت و به ما کمک میکرد مانع این شود که چنین برخوردی با سریال نشود. پوششها، بخشی از لباس، بخشی از گویش و صحبتها خودبهخود در مسیری قرار گرفت که کمتر با مشکل نظارتی شدید مواجه شود.
در این طعنهها دست شما باز است، چون توهین مستقیم به کسی نمیشود و نقدی که بشود، مستقیم نیست. درست است؟ یعنی بستر و فرصتی است که میتوانید در این راه حرکت کنید.
بله. در کلیت بیان میشود. وقتی شما کلیات را بیان کنید، جزئیات را خود مردم درک میکنند. یعنی وقتی طعنه میزنید، طعنه به شخص خاصی نیست که بگویید به فلان شخص این طعنه را میزنم. این خیلی فضا را باز میکند. شما باید به اتمسفر و فضایی که در جامعه حاکم است نیشتر بزنید و یک گوشه بدهید.
درباره حاشیههای مردم شمال صحبتی میکنید که سوءتفاهم است یا منتظر بمانند شاید بعدها نظر مردم عوض شود؟
به نظر من نه بیدقتی است و نه منتظر شوند بقیه کار را ببینند. کار الان حرف خود را میزند و الان از این حاشیهها گذشته است و به مسائلی میپردازد که هیچ ارتباطی با قومیت و این مسائل ندارد. به نظر من، یک سوءتفاهم کوچک برای یکسری از مردم خوب گیلان شکل گرفته بود و برخی از این آب گلآلود استفاده کردند و میخواستند برای مقاصد خود تنور را گرم نگه دارند که نمیدانم مقاصد آنها چیست.