عباس عبدی: اگر مخالف استعفای روحانی هستید، اجازه دهید کارش را بکند!
گروه سیاسی بازتاب: عباس عبدی، فعال سیاسی و تحلیلگر ارشد اصلاحطلب که یادداشت هفته گذشتهاش با عنوان «ایده انتخابات زودرس» و مصاحبه دیروزش با هفتهنامه «صدا» با عنوان «پیشنهاد استعفای روحانی» با حملات تندروها مواجه شده؛ امروز در پاسخ آنها نوشت:
جناحی از اصولگرايان که در میدان سیاست یکهتازند؛ افراد به نسبت عجیبی هستند. كار چندانی به واقعيت ندارند. با هر چيز مخالفت میکنند. با پديدهای مخالف هستند، همزمان با ضد آن نيز مخالفت میکنند. طرفدار ايدهای میشوند، بهمحض آنكه آن را تأييد کنی، با آن مخالفت میکنند. تازه كلی هم استدلال در اين مخالفت رديف میکنند، به همان اندازه که با اصلش مخالف بودند. یکی نيست كه بگويد اگر اين كار بد است؛ چرا از اول خواهان آن بوديد؟
در پي يادداشت هفته پيش بنده در روزنامه اعتماد مبنی بر ضرورت پرهيز از تنش و شكاف غيرقابلقبول در ساخت رسمی کشور و پيشنهاد انجام انتخابات زودرس رياستجمهوری و در ادامه نيز انجام یک گفتوگوی مفصل دراينباره، انتظار میرفت كه اين جناح از پيشنهاد مذكور استقبال و آن را تأييد كند. يا اگر علاقهای به تأييد مواضع و پيشنهادهای اصلاحطلبان ندارد، حداقل سكوت همراه با موافقت كند. ولی در عين ناباوری، مشاهده شد كه آن را تخطئه كردند و حتي خطرناک دانستند. کسی هم نيست كه از اين دوستان بپرسد اين پيشنهاد ناشی از شدت حملات و كارشکنیهای شما بوده است.
اگر هدف شما از اين حملات و كارشكنیها تغيير دولت نيست و آن را مطلوب نمیدانيد؛ پس اساساً چرا انجام میدهيد؟ چون فرض عقلایی اين است كه شما در پی تحقق اين هدف هستيد. اتفاقاً هم همين را بارها و بارها گفتهايد. اينكه یکی از شما پايين كشيدن هرچه سریعتر رئیسجمهور را وظيفه خود میداند، يا ديگري دنبال مجلسی است كه باقدرت او را استيضاح كند، همه نشانههای مطلوبيت اين هدف برای شما است. خوب حالا اگر با شيوه كمهزينهتری اين هدف محقق شود، چه ايرادی دارد و چرا از آن استقبال نمیکنيد؟
ذوالنور و پناهیان، دو روحانی تندرو، اخیراً بهطور رسمی از استیضاح و به زیر کشیدن رئیسجمهور سخن گفته بودند
حالا فرض كنيم كه شما واقعاً هم مخالف اين پيشنهاد هستيد، پس چرا هنگامیکه دوستانتان شعار پایین کشیدن رئیسجمهور را میدادند، با اين شعار همدلی کرديد؟ اين رفتار محصول بیپايه بودن مواضع اين جناح است. آنان بر طبل سياستی میکوبند و هنگامیکه عوارض آن آشكار میشود؛ فوری عقبنشينی میکنند و با آن مخالفت میکنند.
برخی از آنان خود را به كوچه علیچپ میزنند و میگويند كه روحانی بايد تا آخر ادامه دهد و مسئوليت كارهايش را بپذيرد. خوب! اگر شما معتقديد كه اين سياستها نادرست است و به نفع جامعه نيست و به همين علت اين قدر چوب لای چرخ آن میگذاريد؛ پس چه معنایی دارد كه حتی یک روز بيشتر ادامه پيدا كند؟
برخی دیگر استعفا را قهرمانسازی تلقی کردهاند و معتقدند پس از پایان دوره، مردم تغییر ریل خواهند داد. آنان متوجه نیستند که اولا این قهرمانسازی نیست. دوم اینکه انتخابات زودرس همان فرصت مناسب برای تغییر ریل است. نیازی نیست دو سال صبر کنید. حالا اگر به علل دیگری این را نمیپسندید؛ خوب، همان را باید گفت.
اين چه سرّی است كه پيشنهاد كنارهگيری يا استعفا هم اين قدر حساسيتبرانگيز است؟ در همهجای دنيا تا اين پيشنهاد ارايه شود؛ مخالفان دولت استقبال میکنند. مخالفانی كه چوب هم لای چرخ دولت خود نمیگذارند، پس چرا در ايران حتی اين پيشنهاد میتواند با عصبانيت مخالفان دولت مواجه شود؟
فقط در ایران است که اگر به کسی بگوییم از قدرت کنار برود، او و توصیهکننده؛ میشوند برانداز! واقعاً در سیاست هم نوبریم! تا حالا میخواستند سر به تن او نباشد؛ حالا میگویند کنار رفتن بیکیفر نمیماند و بعد هم برای این که دچار تعارض نشوند، میگویند اینها قدرتطلب هستند و کنار نمیروند!
جلد شماره ۲۵ مجله صدا با تیتر «پیشنهاد استعفای روحانی» و مصاحبه عباس عبدی، واکنش تندروها را برانگیخته است
اين وضع محصول تناقضات بیپايان برخی گروههای سياسی بینام و نشاندار است كه درعينحال قدرت دارند. آنان تبعات ديدگاههای خود را هنگامی متوجه میشوند كه از زبان ديگران بيان شود. پيش از آن توجه چندانی به پيامدهای نظرات خود ندارند.
میگویند یک نفر شب رفته بود آبیاری. یکباره یک حیوان به او حمله کرد. او هم گمان کرد شغال است. با بیل زد آن را کشت. بعد آن را با طناب بست و کشانکشان آورد روستا تا مردم ببینند و خودی نشان دهد. وقتی رسید روستا هوا روشن شده بود. دید مردم از او فرار میکنند. پرسید چرا میترسید؟ به لاشه اشاره کردند. برگشت دید آنچه کشته شغال نبوده، بلکه پلنگ بود. خودش هم از ترس غش کرد!
حکایت این دوستان است که دو سال تمام برای رسیدن به هدفی تلاش وافر میکنند؛ حالا که دیگران پیشنهاد میکنند که از خیر و شر کرسی ریاست بگذرید و آن را تقدیم کنید، عصبانی میشوند و از آنچه که میباید دِرو کنند، زَهره ترک میشوند.
كليت اين پيشنهاد بر اين فرض استوار بود كه مخالفان دولت عزم خود را جزم كردهاند كه تا میتوانند عليه آن اقدام و تبليغ كنند و در صورت ادامه اين روند، كارآیی دولت در انجام وظايف خودش يا اتخاذ تصميمات موثر كمتر و كمتر خواهد شد. بنابراين، بهتر است اين حد از تنش را كاهش داد و با وجود اين تنش شدید، تنها راه، استعفا يا انتخابات زودرس يا هر شيوه ديگر است.
ولی اگر مخالفان جدی دولت اين راه را برنمیتابند، بهتر است دست از مشكلآفرينی بردارند. اين دولت، همين است كه میبينيد. دنبال حل مساله خارجی است و میخواهد از آن طريق اقتصاد را زنده كند. هر ایده ديگری هم بگوييد، فايده و تاثیر ندارد. جز این کاری بلد نیست. حالا اينكه درست فكر میکند يا نادرست يا همان فكر را درست اجرا میکند يا نادرست، بحث ديگری است. اگر اين را نمیپسنديد و همچنان مخالف آن هستيد، پس چرا با ايده كنارهگيری مخالف هستيد؟ اگر كنارهگيری را خیلی ناپسند میدانيد، پس لطفا اجازه دهيد كارش را انجام دهد.
انتهای پیام/#