محل اصلی اعتراضات مردمی، خیابان است نه محلی محصور مثل استادیوم شیرودی
گروه اجتماعی بازتاب: «انوشیروان محسنی بندپی» استاندار تهران از اختصاص ۹ محل برای اعتراضات قانونی احزاب و گروهها در شهر تهران و شهرستانهای استان تهران خبر داد. این ۹ منطقه از طریق معاون سیاسی و اجتماعی استانداری اعلامشده است و استانداری تهران آمادگی خود را برای صدور مجوز در این مناطق، اعلام کرده است. یکی از این ۹ منطقه استادیوم شیرودی است و افراد میتوانند در آنجا تجمعات قانونی خود را برگزار کنند.
این ایده استاندار تهران بهخوبی نشان میدهد که تصمیم گیران تا چه حد دستوری و امنیتی میاندیشند و با مفاهیم جامعهشناسی بیگانهاند.
این ایده اعتراض در خیابان را پایان نمیدهد دغدغه مقامات را مرتفع نمیکند زیرا خیابان محل اصلی سیاست برای مردمان عادی است، کسانی که به لحاظ ساختاری از مراکز قدرت نهادی غایباند. خیابانها بهطور همزمان، مکانی اجتماعی و فضایی است که هم ایستا و هم پویا، هم برای امور مأنوس و هم نامأنوس است.
سهند ایرانمهر در یادداشتی پیرامون این موضوع، مینویسد: خیابان عرصه مشترک در جوار واحدهای اختصاصی و عمومی است که نقطه تعامل اشخاص و اجتماعات انسانی است و به همین دلیل است که تحولات اجتماعی و سیاسی با نام خیابانها و میدانها گرهخورده است زیرا عنصر فضایی در سیاست خیابانی، آن را از اعتصابها یا تظاهرات نشسته (sit- ins) متمایز میسازد.
میشل فوکو در کتاب «مراقبت و تنبیه» با اشاره به نوع طراحی مدور و محصور زندانها از حضور قدرت در فضا و ساختار سخن گفت، ورزشگاه فاقد آن آزادی عملی است که معترض برمیگزیند.
خیابان صرفاً جایی نیست که افراد در آن اعتراض میکنند، بلکه محلی است که افراد در آن اعتراض خود را ورای حلقهی بیواسطهی خود بسط میدهند و ارتباط یک خیابان با کوچهها و راههای فرعی ذهن معترض را برای خلاصی خود از نظارت یا تعقیب آزاد میکند.
ازآنجاکه راهپیمایی خیابانی- «مدعوین» و نیز «بیگانگی» را گرد هم میآورد که ممکن است حامی مطالباتی یکسان، واقعی یا تخیّلی باشند و همین بالقوگی فراگیر موردتوجه معترضان است و امید به ایجاد حالت غیرعادی و توجه ارباب قدرت به مطالباتشان یا امکان تمکین آنان را افزایش میدهد.
خیابان در همه اعتراضها و جنبشها به نماد برآشفتگی تبدیل میشود و به همین دلیل است که نام یکی از مهمترین خیابانهای تهران «انقلاب» است. معترض خیابان را انتخاب میکند که چون در آنجاست که بیهیچ بروکراسی یا شیوههای پیچیده قدرت قادر به گرد هم آمدن با همفکران یا در صورت لزوم پراکندن تجمع است و حرکت در مسیر خیابان در ذهن معترض تجسم عینی جلو راندن و پیش بردن را نیز متبادر میسازد. اجتماع در ورزشگاه هیچکدام از خصایص را ندارد و حس «شنیده شدن» یا «کنترل نشدن» که معترض در جستجوی آن است، تأمین نمیکند و به همین دلیل است که حکومتهای دموکراتیک آن را جایگزین خیابان نمیکنند زیرا میدانند که خیابان انتخاب طبیعی معترض است.
اگر هراس هرجومرج ناشی از بیبرنامگی در حضور خیابانی یا تشدید خشونت وجود دارد، راهحل، مضاعف کردن حس کنترل برای معترض و تبدیل اعتراض به رفتاری بیفرجام و نمایشی در محیط محصور نیست بلکه چاره در شفافیت و پاسخگویی قدرت، اجازه عمل به نهادهای صنفی و مدنی و تقویت مشارکت مردم در تصمیمگیریهاست. در چنین شرایطی حضور خیابانی تقویتکننده دموکراسی و سبب زنده نگاهداشتن قدرت نظارتی مردم و حس تأثیر در فرآیندی ملی است در غیر این صورت خیابان درنهایت، آوردگاه اعتراض و در صورت عدم احساس توجه و شنیده شدن بالأخص برخورد شدید امنیتی، هرجومرج و خشونت خواهد شد.
انتهای پیام/#