گپ و گفت با چهره‌ای که احمدی‌نژاد را شهردار تهران کرد /جریانی درحال هدایت کردن احمدی‌نژاد است /می‌خواهند بنیان نظام را زیر سوال ببرند

    کد خبر :64665

یک چهره سیاسی اصولگرا تاکید دارد: احمدی نژاد می خواهد اگر روزی مثل برخی آقایان نقش اپوزیسیون را داشت بهانه بیاورند و به عوامل نظام بگوید «شما من را اپوزیسیون کردید». یعنی می خواهد در این قضایا شریک پیدا کند.

امید کرمانی‌ها: امیررضا واعظ آشتیانی کسی است که می گوید احمدی نژاد را او شهردار تهران کرد اما امروز قضاوت دیگری درباره احمدی نژاد دارد و معتقد است: احمدی نژاد تلاش می کند اوپوزیسیون شود. به هر جهت باید مراقب بود فردا کسی را برای این موضوع بهانه نکند.

مشروح گفتگوی نامه نیوز با این چهره اصولگرا را به بهانه جنجال آفرینی جدید احمدی نژادی ها بعد از آزادی بقایی از زندان را در ادامه بخوانید؛

***

شما روزی طرفدار آقای احمدی نژاد بودید حمایت قاطع و صریحی از او داشتید، حتی گفته می شود بانی آنکه احمدی نژاد شهردار شد و از آن جایگاه پلی به ریاست جمهوری زد شما بودید، چه طور ظرف چهار سال یعنی از زمانی که آقای احمدی نژاد ریاست جمهوری را تحویل دارد باورها و اعتقاداتش نسبت به نظام 180 درجه تغییر کرد؟

معتقدم برای ارزیابی هر کسی باید عکس چهار یا پنج سال گذشته او را کنار عکس امروزش گذاشت. آن زمان روح معنویت افراد را می توان به دست آورد. من آقای احمدی نژاد را فرد با هوشی می دیدم و کسی می دانستم که اگر می خواهد تصمیمی بگیرد تحلیلی برای اتخاذ این تصمیم دارد اما در رفتارهای اخیرش احساس و برداشتم این است که دیگر آن تفکر و ذکاوت سیاسی در آقای احمدی نژاد وجود ندارد و کسی او را هدایت می کند و به طور راهبردی خط و مشی به او می دهد.

احمدی نژاد زمانی شهردار تهران بود و از حق نگذریم در آن زمان خدمات صادقانه ای را به مردم می داد اما فضای تصمیم گیری او خیلی دگرگون شده است. حضرت آقا قبل شکل گیری فضای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به آقای احمدی نژاد گفتند «صلاح شما نیست وارد این عرصه شوید».

وقتی ولی امر و ولایت فقیه صلاح کسی را به او یادآور می شوند دقیقا این مسئله نشان می دهد که عمق قضیه چقدر می تواند برای فردی که دارد این توصیه به او می شود مهم است. بعد شاهد بودیم آقای احمدی نژاد نامه ای نوشت و اعلام کرد نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمی شود، در واقع خودش را مرید نشان می دهد اما در صحنه عمل اتفاقات دیگری می افتد. اینها همه پارادوکس‌های رفتاری است که من را به این نتیجه رساند که دیگر خود احمدی نژاد تصمیم گیر نیست.

احمدی نژاد از داخل کشور دارد هدایت می شود یا خارج از کشور؟

خیر، داخلی است. اصلا این نسبت ها به احمدی نژاد نمی چسبد که بگویند از خارج کشور مورد هدایت قرار می گیرد. هرچه هست از اطرافیان او نشأت می گیرد.

یعنی مشایی؟

نام نمی برم ولی برداشتم این است که حلقه مشاوران احمدی نژاد دارند او را هدایت می کنند.

خیلی ها زمان دولت نهم و دهم همین ایده را داشتند که اطرافیان مشغول هدایت احمدی نژاد هستند اما بعد اعلام کردند خیر خود احمدی نژاد است و کسی پشت پرده وجود ندارد.

این برداشت هم درست است، خود من هم تصور می کردم احمدی نژاد است که دارد عده ای را بازی می دهد ولی الان اتفاقات طوری شده که معتقدم حلقه مشاوران دارند او را به سمت و سوهایی هدایت می کنند. البته آن تحلیل اول نیز می تواند باشد. به عبارت دیگر امروز احمدی نژاد هم بازی می دهد و هم بازی می خورد.

چه منفعتی قرار است از این رفتارها نصیب احمدی نژاد و اطرافیانش شود؟ آیا او می خواهد انتقام ردصلاحیت شدنش را در انتخابات ریاست جمهوری از نظام بگیرد؟

احمدی نژاد می خواهد اگر روزی مثل برخی آقایان نقش اپوزیسیون را داشت بهانه بیاورند و به عوامل نظام بگوید «شما من را اپوزیسیون کردید». یعنی می خواهد در این قضایا شریک پیدا کند.

آیا احمدی نژاد همچنان 25 میلیون رأی در کشور دارد؟

از اینکه احمدی نژاد طرفدارانی در کشور دارد شکی نیست بنابراین کسانی که می گویند احمدی نژاد به تاریخ پیوست، تمام شد، افول کرد و دیگر طرفداری ندارد، اشتباه می کنند. اما احمدی نژاد با تصور آنکه طرفداران زیادی دارد می خواهد آنها را لیدری کند و در این لیدری، موضوع عدالت خواهی را به یدک بکشد. منتهای مراتب آقای احمدی نژاد نباید خودشیفته باشد، فکر کند خودش تنها کسی است که در ایران طرفدار دارد، خیر شخصیت ها، جریانات و گروه های سیاسی دیگری هم هستند که طرفدران خودشان را دارند.

برخی این تحلیل را دارند که احمدی نژاد معتقد است «فضای سیاسی کشور در آینده نزدیک عوض می شود و بر اساس همین اعتقاد می خواهد برای آن فضای سیاسی نقش لیدری ایفا کند»، نظر شما چیست؟

همین انتخابات ریاست جمهوری سال 96 معیار خوبی می تواند برای قضاوت باشد. 16 میلیون نفر به نامزدهای اصولگرا رأی دادند، البته یک بخش قابل توجهی از پایگاه اجتماعی اصولگرایان نیز به آقای روحانی رأی دادند چون صلاح می دیدند که آقای روحانی رأی بیاورد، در کنار اینها کسانی هم که به اصلاح طلبان رأی می دهند و پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان محسوب می شوند بودند که آن جمعیت 23.5 میلیون نفری را در حمایت از آقای روحانی شکل دادند. نسبت پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان نیز با احمدی نژاد روشن است و قطعا گرایشی به احمدی نژاد ندارند. در مجموع کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری رأی دادند طرفدار آقای احمدی نژاد نیستند. حالا به فرض فضای سیاسی کشور تغییر کند، این فضای سیاسی که محدود به آقای احمدی نژاد نمی شود. پس آقای احمدی نژاد نباید این ادعا را داشته باشد که لیدر آینده فضای سیاسی کشور است.

آقای مشایی بعد از دستگیری آقای بقایی اعلام کرد «چشمانم باز شد»، آقای بقایی هم وقتی از زندان آمد بیرون شروع به طرح انتقادهای تند نسبت به نظام کرد و گفت «ما خون ندادیم که فاسدان روی کار بیایند»، آقای احمدی نژاد هم که محکم پشت آنها است و نشان داده حاضر است هر نوع هزینه ای را بدهد، واقعا در ذهن آقای احمدی نژاد، مشایی و بقایی چه می گذرد؟

آنها دارند تلاش می کنند اپوزیسیون بشوند. به هر جهت باید مراقب بود کسی را برای این موضوع بهانه نکنند.

چرا برای اپوزیسیون شدن این قدر با سرعت زیاد حرکت می کنند؟

باید این واقعیت را بپذیریم که حس جاه طلبی و قدرت در برخی افراد به گونه ای رسوخ می کند که باورشان این می شود فقط گروه و تشکل آنها است که می تواند محوریت عدالت و گفتمان انقلاب را در اختیار داشته باشد. معتقدم از طرح حرف هایی که جز ضرر برای مجموعه ارزش های نظام و انقلاب حاصل دیگری ندارد باید پرهیز کرد. برخی معتقدند باید حقایق گفته شد اما بازگویی حقایق با سیاه نمایی فرق می کند. آقای بقایی بعد از آزادی گفته «در سلولم فلان فرد بوده یا آقای اژه ای دروغگو است» اگر قانون محترم است بنابراین هر گونه تهمت زدن و سیاه نمایی باید طبق قانون مورد رسیدگی قرار بگیرد. هر کس سندی دارد که یک آقایی در دوره مدیریتش مدام دروغ می گفته یا در زندان های کشور دارد این اتفاقات می افتد، مستندات خودش را باید به مرجع ذی صلاح قضایی ارائه دهد. کسانی که می خواهند با سیاه نمایی خودی نشان دهند و بگویند «حکومت ظلم و جور است، مردم می خواهیم واقعیت ها را بگوییم تا شما را نجات دهیم»، بدانند این حرف ها زیبنده کسانی نیست که خودشان روزی در این مملکت مسئولیت داشتند.

اگر قرار باشد تقسیم این اتفاقات انجام شود مطمئن باشند سهمی هم به آنها می رسد. پس باید مراقب باشند و برای مناصب چند روزه دستاوردهای نظام و انقلاب را زیر سئوال نبرند. اما گویا آقایان همه چیز را فراموش کردند و دارند به سمت و سویی می روند که بنیان نظام را زیر سئوال ببرند، این اقدامات با گفتمان امام و رهبری و ارزش های نظام منافات دارد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید