از رئیسجمهور تا دیگر مسئولان شبه خطیب/ سخنرانیهایی که سرسوزن فایده ندارد
گروه سیاسی بازتاب: کاش در کنار همه کمپینهایی که در فضای مجازی راه میاندازند، کمپین «لطفاً سخنرانی نکنید» هم شکل بگیرد. بر چه اصل و اساسی مسئولان و مدیران در ایران اینهمه سخنرانی میکنند؟ آنهم در مورد موضوعاتی که سرسوزنی اطلاعات و سوادی در آن ندارند.
مثلاً سمینار «پیشرفتهای مولکولی درزمینهٔ آترواسکلروز و پیامدهای قلبی عروقی» برگزار میشود. سمیناری کاملاً تخصصی و بهغایت پیچیده. عرف است در مراسم افتتاحیه چنین همایشهایی یک مقام مسئول سخنرانی میکند. هرچه مقام مسئول عنوانش درشتتر، بهتر! یک نماینده مجلس یا وزیر غیر مرتبط یا استاندار و فرماندار را با رایزنی دعوت میکنند. معمولاً در چنین مواردی رئیس دفتر ایشان میگوید اگر سخنرانی برایشان گذاشتهاید تشریف میآورند.
بهاینترتیب فرد مذکور سخنران همایش میشود؛ اما چون چیزی در این حوزه نمیداند شروع به داستانسرایی و کلیگویی میکند که «ما باید کاری کنیم که بیماریهای قلبی را کاهش بدهیم و به فکر مردم باشیم و …».
دستکم سی دقیقه بر همین وزن و با ادبیاتی که مخاطبان آن میتوانند زنان خانهدار روستایی، کودکان دبستانی، بازیکنان یک تیم فوتبال یا ملوانان یک کشتی باری باشد برای کسانی که متخصص قلب، جراح برجسته، استاد غدد و عروق و … هستند حرف میزند. بعد برایش صلوات میفرستند یا دست میزنند و مجری پشت تریبون میرود و میگوید: خیلی ممنونیم از آقای …؛ که علیرغم ضیق وقت تشریف آوردند و با «بیانات گهربارشان ما را به فیض رساندند»!
هرکدام از ما قربانی چنین سخنرانیهایی بودهایم که انجام شدن یا نشدنش درصدی روی فهم و درک و علم ما اثر نگذاشته است؛ اما آیا واقعاً به فیض رسیدهایم یا دقایقی از عمرمان را هدر دادهایم؟
رفتوآمد و حضور و اقامت رئیسجمهور برای شرکت در یک همایش و سمینار در تهران دستکم سه ساعت زمان میبرد. درک میکنم که حضور رئیسجمهور چقدر میتواند برگزارکنندگان یک همایش را خوشحال کند اما آیا لزومی دارد ایشان در مورد موضوعی که سواد تخصصی در آن ندارند حتماً سخنرانی کند؟ آیا وقت رئیسجمهور تا این اندازه کمارزش است؟
یعنی آنقدر کارهای مملکت دقیق انجامشده که ایشان وقت اضافه برای چنین کاری که ضرورت حیاتی ندارد صرف میکنند؟ اصلاً چرا رئیسجمهور وقتی حاضر میشود نمینشیند و چند دقیقه به صحبتهای تخصصی گوش نمیدهد و بعد تشکر کند و خسته نباشید بگوید و عذرخواهی کند که در این حوزه سواد و اطلاعات تخصصی ندارد که بر دانش حضار بیفزاید و خداحافظی نمیکند و نمیرود؟
مقصودم شخص آقای روحانی نیست. با یک گشتوگذار در اینترنت میتوانید ببینید روسای جمهور، معاونان ارشد، نمایندگان مجلس، وزرا، استانداران و … که هر دقیقه وقت و عمرشان میتواند کلیدی و مهم باشد زمانشان را در همایشها و نشستهای بیربط هدر میدهند و سخنرانیهایی میکنند که سرسوزنی فایده ندارد. اصلاً مسئولین ما مگر خطیب هستند که کسی از آنها انتظار داشته باشد خطابههای غرا و تأثیرگذار انجام دهند؟
در دنیایی که یک توییت 140 کاراکتری کار یک سخنرانی دوساعته را انجام میدهد چه لزومی برای اینهمه سخنرانی هست که اصولاً خیلی هم گهربار نیستند و تکرار مکررات است. استاندار مگر عالم اخلاق است که در یک نشست تخصصی مثلاً با موضوع محیطزیست به حضار درس خودشناسی و معرفت میدهد؟ تولید اینهمه کلمه و جمله کمفایده و عموماً بیاثر چه بازدهی دارد که از آن دست نمیکشیم؟
سخنرانی یک هنر است و سخنرانی تخصصی یک علم بسیار قابلاحترام. برای همین در تمام دنیا بهصورت ویژه از سخنرانان تأثیرگذار دعوت میکنند، به آنها هزینه میپردازند و در قبالش از آنها واژه نو، کلمه تازه و حرف حسابی میخواهند نه آسمان به ریسمان بافتنهای کسالتآور.
لقلق زبانمان این است که وقت طلاست. در سمینارهای بسیاری دیدهام که سخنران همین را گفته که وقت ارزش دارد و قدر عمر را بدانید درحالیکه سخنرانی بیهوده، کشدار و بیربط خودش مصداق واقعی هدر دادن وقت و کُشتن عمر است. میگویند اگر آدمها میدانستند زمان چه ارزشی دارد هرگز کفش بنددار نمیپوشیدند؛ یعنی حتی آن زمان کوتاه برای بستن بند کفش را هدر نمیدادند و ذخیره میکردند.
آیا واقعاً حضور مسئولان در همایشهایی که سواد و تخصصی در آن ندارند ولی سخنرانش میشوند مصداق بارز هدر دادن وقت و عمر خود و حاضران و سرمایه ملی نیست؟
احسان محمدی