ترامپ چگونه در «منطقه خاکستری» ایران گرفتار شده است!؟
هرچند که کانون تنش بین المللی در هفته ای که گذشت معطوف به مرز ترکیه و سوریه بوده است، اما حمله به نفتکش ایرانی در نزدیکی سواحل عربستان سعودی یادآور در اوج بودن تنشها با ایران هست.
به گزارش تابناک، در همین رابطه پایگاه آمریکایی «نشنال اینترست» در مطلبی عنوان کرد: ایران در مواجهه تنش زای خود با ایالات متحده و متحدان آن، استراتژی «ویلی کیلر» بازیکن شهیر بسکتبال را اتخاذ کرده است، استراتژی که می گوید: آنها را درجائیکه حضور ندارند بزن ! این استراتژی به همان اندازه که برای ویلی کارآمد بود، برای ایران نیز کارگر است. استراتژی که ایران زیرکانه در حال به کار گرفتن آن هست و دونالد ترامپ به صراحت از آن دوری می جوید.
در ادامه این مطلب آمده است:
ایالات متحده به چند دلیل باید از پدیده خودترسویی برحذر باشد. توانمندی های نظامی ایران، اگرچه به هیچ وجه مینیمال نیستند، اما کماکان تحت الشعاع توانمندی های نظامی آمریکا قرار دارند. بعلاوه تسلیم و وادار کردن ایران از طریق تهدیدات ملموس و توسل به زور دست یافتنی تر هست تا از طریق فشار اقتصادی.
اما مربوط ترین دستورکار ایران یک مدل عالی برای نیل به اهداف استراتژیک از طریق عمل در منطقه خاکستری بین صلح و ستیز، را توصیه می کند. منطقه خاکستری اغلب متضمن استفاده از زور به نحوی است که بتوان به طور قابل پذیرشی آن را کتمان کرد، تا از این طریق بتوان پیامدهای تنش را کاهش داد.
واشنگتن در عین توسل به بازدارندگی برای کاهش مخاطرات تنش، باید با استفاده از عملیات نظامی محدود، که به صورت گریز از رادار صورت می گیرند، اما ایران آنها را به مثابه اقدامات آمریکا تداعی می کند، ایران را در منطقه خاکستری به چالش بکشد.
«ایران از ماه می به طور موفقیت آمیزی نفتکشهای بدون محافظ را به وحشت انداخته است و تاسیسات انرژی حیاتی عربستان سعودی را مورد حمله قرار داده است، بدون اینکه پاسخ درخوری را برانگیخته باشد، درگیری و ستیز آشکار که جای خود را دارد».
آنها درآن واحد این پیام آشکار را می فرستند که جامعه بین المللی به خاطر تحریم بخش انرژی ایران و سایر بخشهای اقتصادی با هزینه های واقعی مواجه خواهد شد. دولت ترامپ برعکس عمل کرده است، با صدای قرا از جنگ می گوید اما در عین حال تنها بر تحریمها تکیه می کند. این امر به مرور باورپذیری آمریکا را دچار فرسایش می کند و در عمل جسارت ایران را از طریق پرده بر داشتن از عدم ارتباط بین آنچه آمریکا می گوید و آنچه اراده انجامش را دارد، تشدید می کند.
هر وقت ترامپ به عملیات نظامی گرایش پیدا کرده است، صرفا حاکی از عملیات نظامی متعارف بوده است و به نوعی اقداماتش متظاهرانه و بلکه ناموثر بوده است. در بحبوحه تنشهای فزاینده با ایران در بهار و همچنین دگرباره در پاسخ به حملات به تاسیسات نفتی سعودی، دونالد ترامپ تجهیزات ونیروهای نظامی متعادلی را روانه خلیج فارس کرد.
«اما این تجهیزات دفاعی از قابلیت اندکی برای انهدام موشکهای کروز و پهبادهایی برخوردارند که ایران اخیرا در حمله به تاسیسات نفتی سعودی آنها را به کارگرفت و محتمل است که در آینده نیز شاهد مواردی اینچنینی باشیم».
به جای تکیه صرف بر تحریمها و نمایشهای محض نظامی، ایالات متحده باید از موفقیت ایران درس بگیرد و عملیات خود در منطقه خاکستری را توسعه دهد. اظهار نظر گزارش شده از سوی دولت مبنی بر حملات سایبری علیه ایران قدم مثبتی هست، اما بیشتر از اینها نیاز هست. جنگ افروزی سیاسی، از جمله عملیات اطلاعاتی و نیز سابوتاژ و سایر فعالیتهای نظامی مبهم از جمله گزینه های جذاب برای تقویت فشار علیه ایران به شمار می روند. در واقع تحریمها و فشارهای سیاسی و اجتماعی داخلی تاکنون نگرانی های ایران را افزایش می دادند.
در این خصوص، به ویژه نیروهای دریایی ایران آسیب پذیر هستند، این نیرو هم در قالب یک ناوگان متعارف و مرسوم و هم در قالب نیروی دریایی سپاه پاسداران عمل می کند. این دو در طول جنگ عراق علیه ایران، در چندین مقطع به اشتباه بر روی نیروهای خودی آتش گشودند و این میتواند برای آمریکا فرصتی باشد تا در خطوط ارتباطی بین این دو بخش نیروی دریایی اختلال ایجاد کند.
آمریکا و متحدانش باید ایران را مجبور کنند تا در برابر تهدیدات چندگانه واکنش نشان دهد، چیزی که تا به امروز ایران از انجام آن خودداری کرده است. نیروی ویژه قدس سپاه پاسداران در سراسر منطقه در عراق، سوریه، یمن و لبنان به طور تهاجمی فعال هست و دامنه فعالیتهای آن هرچند به طور پوشیده تر در قطر، بحرین و امارات نیز صورت می گیرد.
مبارزه موثر با این موارد مستلزم آن است که تلاشهای پیشگیرانه غیرمحسوس آمریکا و متحدانش در منطقه گسترش پیدا کند. عملیاتی از این دست و سایر عملیات در منطقه خاکستری می تواند مخاطرات را کاهش دهد اما تنش را کاملا از بین نمی برد. سیاستگذاران آمریکایی باید بر این پاسخهای بخشی غیر محسوس نسبت به اقدامات ایران تمرکز کنند و از بکارگیری نیروی کشنده و مهلک به جز در پاسخ به تهدیدات حیاتی خودداری کنند.
در این زمینه اجتناب از برجای گذاشتن تلفات غیر نظامی از جمعیت ایران حائز اهمیت هست، زیرا همدلی های قابل توجهی بین ایرانیها نسبت به غرب وجود دارد. اما ایران در صورتیکه به خاطر عملیات خود، با هزینه های نظامی مواجه نگردد، همچنان از دیپلماسی اجتناب کرده و دست به حملات بی ثبات کننده و خطرناکی دست خواهد زد.
ایالات متحده باید یک استراتژی منطقه خاکستری ایجاد کند، استراتژی که نه برای به راه انداختن جنگ با ایران، بلکه این استراتژی مثمرثمر ترین راه برای جلوگیری از جنگ هست. در عین حال این استراتژی بازدارندگی را نیز واسازی می کند.