کدام تهدیدات فرهنگی، جامعه اسلامی را به خطر میاندازد؟
عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران: ما امروزه از ناحیه امنیت فرهنگی احساس خطر میکنیم و هشدارهای رهبر انقلاب نظیر تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی و… شاهد بر این ادعاست.
به گزارش خبرنگاران پویا، فرهنگ به عنوان یکی از حساسترین ابعاد هر جامعه، همواره وقتی که در تقابل با یک فرهنگ متضاد قرار بگیرد میتواند مورد هجوم و به تبع، تهدید و آسیب از آن ناحیه واقع بشود. از اولین اقدامات در این شرایط، رصد و تبیین تهدیدات مورد نظر و تبیین حساسیت آنهاست. امروزه، با ایجاد انقلاب اسلامی در برابر تمدن 400ساله مدرن، فضای فرهنگی این انقلاب از ناحیه این تمدن مورد تهدیدات متعددی قرار گرفته است تا جاییکه رهبر معظم انقلاب بارها به این خطر، اشاره کرده و توجه دادهاند. برای تبیین بهتر تهدیدات مهمی که امروزه مورد توجه ابعاد فرهنگی انقلاب اسلامی است به گفتوگو با حجت الاسلام و المسلمین سید احمد غفاری، عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و از شاگردان آیت الله بهجت(ره) پرداختیم.
*جایگاه مبحث امنیت از منظر دینی چگونه است و ابعاد این امنیت چیست؟
-بحث درباره امنیت در ذیل مباحث فقه سیاسی میگنجد و جزء موارد غفلتیافته در فقه حکومتی محسوب میشود. به نظر میرسد حساسیتی که در بیانات اهل بیت(علیهم السلام) بر روی مقوله امنیت شکل گرفته در ما وجود ندارد.
اگر به آیات و روایات توجه کنیم خواهیم دید که امنیت جزء اولین مقولاتی است که شارع مقدس برای یک شهر اسلامی در نظر گرفته است. وقتی حضرت ابراهیم(علیه السلام) اقدام به ساخت سازه مقدس کعبه میکنند از اولین مواردی که از محضر خداوند متعال درخواست میکنند طلب امنیت است.(آیه 35سوره ابراهیم) نکته حائز اهمیت در آیه مورد اشاره این است که دعا برای توحید را بعد از دعا برای امنیت ذکر میکند و این نشان دهنده هم وزنی با آن آیه مبارکه در سوره قریش است که میفرماید ” فلیعبدوا رب هذا البیت الذی أطعمهم من جوع و آمنهم من خوف “، در اینجا دستور به عبادت خدای این بیت میدهد و تعلیل به امنیت میکند .
به نظر میرسد که مؤلفه امنیت در میان سایر مؤلفههای سیاسی-حکومتی از ویژگی برجستهای برخوردار است اما امنیت، دارای ابعاد مختلفی است که باید توسط متخصصین مباحث سیاسی و امنیتی مورد موشکافی قرار بگیرد. ابعادی نظیر امنیت اقتصادی که به مباحثی نظیر اینکه آیا نگاه اسلام به تقدم امنیت کارگر بر سرمایه دار است یا برعکس؟ و یا در مبحث امنیت روانی که به نوع نگاه روایات به وظیفه عالم در هنگام ظهور بدعتها و مباحث دیگر میپردازد.
در میان ابعاد مختلف امنیت، حدود و ثغور امنیت فرهنگی از منظر اسلام چیست؟
– ابتدا باید توجه کرد که هیچ تئوری پردازی در خلأ صحبت نمیکند و همگی یک جامعهی مقصد و مطلوب تصور میکنند و برای تحصیل آن، تلاش میکنند. این جامعه مطلوب نظریه پرداز، یا دینی است و یا سکولار است.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که حاکم اسلامی در آن حضور دارد و قوانین باید بر طبق موازین اسلامی مورد بررسی قرار بگیرند و برای اسلامی شدن هر چه بیشتر جامعه تلاش شود. در جامعه اسلامی امنیت فرهنگی به این معناست که متدینین از حیث فرهنگی احساس امنیت کنند و مردمان جامعه از حیث فرهنگی در آرامش خاطر باشند.
این امنیت فرهنگی به آسانی قابل اکتساب نیست. همانطور که امنیت نظامی و جغرافیایی نیازمند مرزبانی مداوم است، امنیت فرهنگی هم از این قاعده تبعیت میکند. امنیت فرهنگی زمانی شکل میگیرد که تئوری پردازان مسلمان جامعه، صحنه را بطور دائم رصد فرهنگی کنند و متوجه خطرهای فرهنگی موجود باشند و آنها را دفع و رفع نمایند.
تهدیدات مورد توجه جامعه اسلامی از حیث فرهنگی چیست؟
-در مباحث جامعه شناختی و معطوف به امنیت ذکر میشود که ما سه مرحله آسیب، بحران و تهدید را باید از همدیگر تفکیک کنیم. ممکن است مؤلفهای در حد آسیب قابل طرح باشد اما بحرانزا نباشد و گزینهای امکان دارد بحرانزا باشد اما تهدید محسوب نشود.
خانمانبراندازترین تهدید
اولین تهدید مطرح در حوزه فرهنگ، تخلیه فرهنگی است. این تهدید، خانمان برانداز است. آیه 51سوره نساء در این مورد به قضیه یهود مکه اشاره میکند که به میان مؤمنین میآمدند و دل آنها را نسبت به عقائد و اعتبار اجتماعیشان خالی میکردند. دقیقا همین نکته در جامعه امروز قابل رصد است.
امروز دشمن سعی دارد ما را نسبت به خودمان القاء دلسردی کند و کارآیی نظام اسلامی را زیر سؤال ببرد و در تلاش است القاء کند که اگر ما روی پای خودمان بایستیم حتما زمین خواهیم خورد و پیشرفتمان منوط به ارتباط با غرب است. برای مثال برخی از روشنفکران ما همین خط یهودیان مکه را در جامعه دنبال می کنند. آقای حسین بشیریه در یکی از کتب خود مینویسد:« تجربه تاریخی نشان میدهد که در واقع، گذار به دموکراسی صرفا از بالا اتفاق افتاده و یا از طریق تحمیل دموکراسی. هرگاه طبقات پایین وارد عرصه سیاست شدند دست کم در آغاز کار، نه به سوی دموکراسی بلکه به سوی نوعی استبداد انقلابی رفتهاند.»
بنده بسیار متاسفم که کتب دکتر بشیریه در دانشگاهها به عنوان کتب درسی مورد استفاده قرار میگیرد و تمام دانشجویان علوم سیاسی با اسم ایشان آشنا هستند. این روشنفکر معتقد است اگر طبقه مستضعف وارد سیاست شوند به سوی استبداد انقلابی خواهیم رفت. ایشان از نظریه ولایت فقیه تعبیر به استبداد انقلابی میکند. شاگردان آقای بشیریه عرض بنده را تایید میکنند که ایشان در جلسات شفاهی اصلا ابایی ندارد که نظریه ولایت فقیه را استبداد انقلابی ذکر کند. در این مفهوم(استبداد انقلابی) هم مفهوم ولایت به استبداد تنزل یافته و هم کلمه انقلابی بودن مورد استهزاء و تمسخر قرار گرفته است.
ادبیات بشیریه در جمله مذکور دقیقا همان ادبیاتی است که در آیه 27سوره هود مشاهده میکنیم که قوم حصرت نوح(علیه السلام) به پیامبر خودشان گفتند ما اطرفیان شما را انسانهای پایین و دونی میبینیم و احساس نمیکنیم که بر ما برتری داشته باشند. این سخن آقای بشیریه علاوه بر اینکه با مکتب نبوی و علوی بسیار فاصله دارد با فرمایش رهبر انقلاب مبنی بر اینکه این انقلاب با پابرهنگان شکل گرفته، نیز تفاوت جدی دارد.
در آیه 13سوره بقره آمده است که وقتی کفار دعوت به ایمان میشدند در جواب میگفتند که آیا ما باید مثل انسانهای غیر عاقل باشیم؟!(أنؤمن کما آمن السفهاء). این آیه دقیقا شبیه گفتههای غرب زدگان امروزی است که مؤمنین انقلابی را افراد تهی از عقلانیت معرفی میکنند و عقلانیت را در مقابل ایمان قرار میدهند و انسانهای عاقل را افراد سکولار(غیر مذهبی) معرفی میکنند. مثلا در برخی پیامهای مطرح در فضای مجازی میگویند چرا انقدر اصرار بر حج میشود و چرا پول حج به فقراء داده نمیشود؟! گویا کمک به فقراء با هزینه برای حج غیر قابل جمع هستند. جالب اینجاست که کمک به فقراء توسط همین متدینین صورت میگیرد زیرا اصولا روشنفکران غرب زده طبق تز خودشان اعتقاد به کمک به آنها ندارند و طبق اصول اقتصاد سرمایهگرایی معتقد به له کردن طبقه فقیر هستند.
ترویج فساد، دومین تهدید برای جامعه اسلامی
دومین تهدید فرهنگی، ترویج شرارت و فساد در جامعه از سوی دشمن است. در آیه 118 سوره آل عمران، خداوند متعال وقتی به مؤمنین هشدار میدهد که برای خودشان از میان کفار دوست انتخاب نکنند از عبارت “لا یألونکم ” استفاده میکند. در موارد تاریخی هست که در بحبوحه جنگهای صلیبی که مسیحیان به سمت اورشلیم و بیت المقدس حمله کردند، همزمان مغولها هم به تصرف هند، پاکستان، ایران و عراق پرداختند و مؤفق شدند که خلافت عباسی را منقرض نمایند.
دو تا جنگ سخت همزمان اتفاق افتاده است ولی هر دو اینها از بین رفتهاند یعنی نه مغولها توانستند بر سیطره خویش ادامه دهند و ایران به وضع سابق خود بازگشت و نه مسیحیان توانستند موفق بشوند اما همزمان با این دو جنگ سخت، شاهد یک جنگ نرم به اسپانیا(اندلس قدیم) هم هستیم. حکومت أندلس در آن زمان یک حکومت اسلامی بوده است(سده8 و 9) و اندیشمندان بزرگی نظیر ابن رشد در آنجا بودند.
سابقه تمدنی اندلس مورد حمله فرهنگی قرار گرفت و با ترویج فساد و فحشا توانستند آن را استحاله کنند و حکومت اسلامی را سرنگون نمایند. این واقعیت تاریخی نشاندهنده اهمیت امنیت فرهنگی در نسبت با امنیت نظامی است. اگر در جامعه امنیت نطامی شکل گرفته باشد نشاندهنده امنیت فرهنگی آن نیست. ما امروزه از ناحیه امنیت فرهنگی احساس خطر می کنیم و هشدارهای رهبر انقلاب نظیر تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی و… شاهد بر این ادعاست.
سومین تهدید در برابر جامعه اسلامی
تهدید سوم عبارت است از عدم توجه مسؤولین به پیوست فرهنگی. فرهنگ مقولهای جدای از عرصه زندگی نیست و تمام رفتارهای ما در بستر فرهنگ شکل میگیرد. از اینرو، تمام رفتارهای ما دارای بار معنایی در عرصه فرهنگ است؛ به عنوان نمونه، اگر ما معاهده نظامی، سیاسی، اقتصادی و… با کشور دیگری برقرار کنیم قطعا دارای پیام فرهنگی نیز خواهد بود؛ لذا یک مسئول سیاسی موظّف است که در کنار مشاوران سیاسی و استراتژیستها، مشاور فرهنگی بگنجاند تا به ابعاد فرهنگی اقدامات این مسئول، سامان بخشد.
اینکه رهبر انقلاب چندین سال اصرار دارند که شعار سال را با مفهوم اقتصاد مقاومتی آغاز کنند، مؤید این نکته است. البته برای برخی از افراد این سؤال ایجاد شده است که چرا رهبر انقلاب از بین مقولات مختلف بر روی اقتصاد بسیار تأکید دارند؟ این سؤال ناشی از نفهمیدن واژه اقتصاد مقاومتی است. واژه اقتصاد مقاومتی بیش از اینکه پیام اقتصادی داشته باشد دارای پیام فرهنگی است و معنایش این است که نباید به اقتصاد خارجی و تولید خارجی تکیه کنیم و تولید کننده داخلی و مسلمان را به اضطرار بیندازیم.