افشاگری جنجالی همکار سابق مسیح علینژاد
سحر نقوی همکار سابقه مسیح علینژاد در مصاحبه ای پیرامون نوع حجابش گفت: من حرفهای صریحی دارم شاید اصلاً اعتقادی به حجاب نداشته باشم و در جمعهای خانوادگی بدون حجاب ظاهر شوم، اما میخواستم این را از طریق منبعی معتبر رسانهای کنم که با وجود عدم اعتقادم به حجاب به قانون حجاب احترام میگذارم و شاید شالم گاهی ناخواسته از سرم بیافتد، ولی از وقتی متوجه تلاش زیاد عامل پولکی و شیادی مثل مسیح علینژاد شدم به خودم قول دادم که همین شال نازکم را با دقت بیشتری سر کنم.
مسیح علینژاد هرجا بوی پول و کلاس داشت آنجا ظاهر میشد!
وی در پاسخ به این سؤال که چرا این تصمیم را گرفتید، اظهار داشت: من طراح، نقاش و هنرمند هستم و روح هنرمند آزاد است، ولی اگر فردی مثل مسیح بخواهد به من نظرات خود را تحمیل کند حتما میایستم، من این فرد را دورا دور میشناختم خصوصاً از سال آخری که در ایران بود و بسیار تلاش میکرد در جمعهای مختلف نفوذ کند و معمولاً پس زده میشد و خندهها و حرکاتش کاملاً مصنوعی بود و فرد پری نبود، این را جدأ میگویم که هرجا که بوی پول و کلاس داشت آنجا ظاهر میشد.
معصومه در مقابل پول بیشتر حتی تبلیغ حجاب را هم میکند!
این طراح ادامه داد: من بنا به دلایلی فامیلی اصلی خود را بیان نکردم، ولی اگر من و دوستانم را ببیند میشناسد، این نظر من و چند نفر از دوستانم در مورد اوست و حاضرم قسم بخورم که آنقدر این شخص، دور از شخصیتی مستقل از خود است و کمبود دارد که اگر ایران به این آدم پول بیشتری از آنچه از دولتهای غربی میگیرد به او میداد البته تا قبل از احراز جاسوسی اش در مجلس، حاضر بود فقط بخاطر پول تبلیغ حجاب کند.
اصلأ این مسئله داخلی کشور به توچه ربطی دارد؟
سحر با بیان اینکه مسیح علینژاد به نظر میرسید که فردی سرکوب شده بود، گفت: همان طور که الان هم در تیکهای عصبی اش میبینید فردی هیستریک است و هم چنان در جدال با خود است و یادم هست که از زمانی که من میشناختم و در تحریریه یک روزنامه با او آشنا شدم، سعی میکرد خود را به هر کدام از ما که پولدارتر و دارای روابط بیشتری بودیم بچسباند و رابطه گرمی بگیرد و این برای من که میدیدم مادر یک پسر است، عجیب بود.
وی افزود: گاهی با نیلوفر پای ماهواره مینشینیم و به حرفها و حرکاتش میخندیم. حرفی صریح دارم که اصلا این مسئله داخلی کشور به تو فراری خارج نشین، چه ربطی دارد؟
گاهی غلو هایش برای هم جناحی هایش هم سنگین بود
این مدرس نقاشی و طراحی، به این نکته تأکید کرد: من به هنرجوهای خود حتماً اطلاع رسانی میکنم که حواسشان باشد حداقل از فردی شریف و نه دروغگو پیروی کنند، چون در جمع ها میدیدم که گاهی معصومه با دروغهایی که گاها بعداً صدایش در میآمد، تلاش میکرد یک حرف را حتی اگر از اساس غلط بود به جمع قالب کند و وقتی معلوم میشد خبر کذب است باز هم دست از توجیهاتش بر نمیداشت و بر جهالت حرف حرف خودم است، اصرار داشت؛ البته آن زمان ما تفکرات جناحی داشتیم و هم جناح سیاسی بودیم، ولی حرفها و غلو هایش برای ماهم سنگین بود.
وی ادامه داد: به همین علت است که سعی میکنم به دیگران در خصوص این فرد شیاد و از نظر روانی دچار مشکل اطلاع رسانی کنم و شاگردانم را همراه خود میکنم تا آنها هم اطلاع رسانی کنند.
اگر اعتراضی داشته باشم اول با متفکران موافق آن امر مطرح میکنم نه شلوغ کاری!
سحر به این موضوع پرداخت که اگر من بخواهم اعتراضی به هر مسئله یا قانونی داشته باشم تا زمانی محق هستم که در خاک کشورم باشم و به آن پشت نکرده و خیانت نکرده باشم و اگر هر موضوعی پیش بیاید از طریق اهل فن و حتماً با صحبت با متخصصان معتقد با آن امر، اعتراض میکنم، چون شاید آن افراد معتقد مطالبی صحیح داشتند که از ذهن من مغفول مانده بود، ولی اگر راضی نشدم از طریق قانونی و مراجع ذیصلاح توضیح میخواهم و اعتراض میکنم نه شلوغ کاری. مادر من و خودش چادری است و آن زمان که با چادر رقصید احساس شرم کردم که چقدر شخصیتش بیش از پیش حقیر شده است.
اکنون با آدم تحمیلی هیچ ارتباطی ندارم!
وی در پاسخ به این سؤال که آیا هنوز هم با مسیح علینژاد در ارتباطید و آیا تا کنون در فضای مجازی به او پیامی داده اید، گفت: خیر، چرا باید به آدمی که از ابتدا خودش را به گروه ما تحمیل کرد، پیام بدهم؟ او در تحریریه روزنامه ها هم خودش را به زور جا کرد و طریقه ورودش را خوب بخاطر دارم. روزگاری اهل قلم و فضای مجازی بودم، ولی الان نیستم و معتقدم در فضای حقیقی کشفیات و جاذبههای بیشتری هست که با غرق شدن در مجاز نمیتوان به آنها دست یافت.