قوانین فرسوده تابعیت جوابگو نیست
کارشناس سیاست گذاری در امور مهاجرت گفت: لایحه اعطای تابعیت به فرزندان مادر ایرانی در انتظار رأی شورای نگهبان است تا وضعیت هزاران کودک مشخص شود این درحالی است که قوانین فرسوده تابعیت اکنون جوابگوی نیازهای جامعه نیست.
پیمان حقیقت طلب کارشناس سیاستگذاری در امور مهاجرت در یادداشتی که در اختیار این خبرگزاری قرار داد، نوشت: «چندین دهه است که تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی به یکی از مسائل و دغدغههای نمایندگان مجلس شورای اسلامی تبدیل شده است. قوانین رضاشاهی تابعیت در ایران، حق زن برای انتقال تابعیت را به رسمیت نشناخته بودند و با آیین نامهای که در زمان محمدرضا شاه (1348) به تصویب رسید، حتی ثبت ازدواج یک زن ایرانی با مرد غیر ایرانی هم به یک هزارتوی طولانی تبدیل شد.
به گزارش فارس،پس از انقلاب اسلامی که با مهاجرت مسلمانان افغانستانی و عراقی ازدواجهای بین مردان ایرانی و زنان هم مذهب و بالعکس آن رخ داد، تابعیت فرزندان حاصله به یک مسئله تبدیل شد. قوانین فرسوده تابعیت جوابگوی نیازهای جامعه نبودند.
پس از سالها کشمکش بالاخره نمایندگان مجلس توانستند در 23 اردیبهشت امسال طرحی را به تصویب برسانند که به موجب آن فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی به درخواست مادر ایرانی خود به تابعیت ایران دربیایند. این مصوبه در شورای نگهبان با دو ایراد جزئی روبه رو شد. اما عدهای کوشیدند تا این دو ایراد جزئی را به معنای مخالفت کلی شورای نگهبان جلوه بدهند و صفتهای ناروای بیشماری را برای در هم کوبیدن مصوبه به کار بگیرند.
ریشهی افغانستانی بسیاری از مردانی که مبادرت به این ازدواجها نمودهاند، دستمایهی مخالفت بسیاری شده است. از یک سو میگویند که این کودکان باید به تابعیت کشور پدری خود (افغانستان) در بیایند. این مخالفان نه بر ظرفیتهای قانون تابعیت ایران اشراف دارند و نه به شرایط روز جامعهی ایرانی مینگرند. از سویی موارد موجود در ماده 977 قانون مدنی جلوی دو تابعیتی شدن فرزندان مادر ایرانی-پدر غیر ایرانی را میگیرد. و از سویی دیگر بسیاری از مهاجران افغانستانی حاضر در ایران دیگر جایگاهی در کشور افغانستان ندارند. آنها چند نسل است که در ایراناند و اصلاً دولت افغانستان هیچ تصوری از وجود آنها ندارد و آنها را افغانستانی به شمار نمیآورد. جانفشانیهای بسیاری از افغانستانیها در جنگ با داعش گواهی بر این نکته است که بسیاری از مهاجران افغانستانی حاضر در ایران جان و قلبشان برای این میهن و برای نظام جمهوری اسلامی میتپد. پس چرا فرزندان آنها را بیگانه تلقی میکنند؟ تازه آن هم فرزندانی که بعضاً مادرانشان هم ایرانی است!
دستورالعملهایی که فرایندهای پیچیده ثبت ازدواج یک زن ایرانی با مرد غیر ایرانی را تدارک دیدهاند، آیا توجه دارند که یک زن و مرد ایرانی برای ثبت ازدواجشان اصلاً فرآیندی جدا از شرعی کردن آن را طی نمیکنند؟ عرف جامعه مسلمان ایران، شرعی کردن یک ازدواج است. در مورد زن و مرد ایرانی قانون در کنار شرع قرار گرفته و همان لحظه که ازدواجی شرعی میشود قانونی هم میشود. اما در مورد زن ایرانی، شرع را به کناری مینهند و قانون مراحلی جداگانه را طلب میکند. سنتی که در زمان محمدرضا شاه پهلوی بنا نهاده شده و آیا پس از 40 سالگی انقلاب اسلامی وقت آن نیست که این سنت کنار گذاشته شود؟
سالهاست که دلسوزان نظام جمهوری اسلامی بر ایرانی بودن فرزندان حاصل از ازدواج شرعی زن مسلمان ایرانی با مرد مسلمان غیر ایرانی تأکید دارند و از نمایندگان مجلس خواستهاند که هر چه زودتر مقدمات این کار را فراهم کنند. اما سنگ اندازی های گوناگون مانع شده است. مقامات امنیتی رده بالا بر هویت بخشی به این کودکان تأکید میکنند. برخی از کارشناسان امنیتی اعلام میکنند چه دلیلی دارد که فرزند کشورمان را از دایره نفوذ فرهنگی و تابعیت خودمان خارج کنیم؟ اما عدهای دیگر با ایجاد فضای رعب و وحشت چنین القا میکنند که فرزندان مادر ایرانی-پدر غیر ایرانی همه دشمن نظام هستند و خواهند شد. انگار نگه انگار که هزاران نفر از همین پدران به اصطلاح بیگانه در راه حفظ نظام جمهوری اسلامی با ددمنشانهترین دشمن نظام جنگیدند و جان خود را فدا کردند. انگار نه انگار که بیهویتی و بی پلاک بودن بدترین خطر امنیتی برای جمعیتی حاضر در یک کشور است.
این مادران و این فرزندان جزء محرومترین اقشار کشور هستند. کسانی که هیچ تریبونی برای اعتراض و بیان وضعیت خود ندارند. در محرومیت مطلق زندگی میکنند و هیچ صدایی برای فریاد زدن محرومیت شان هم ندارند. امید است که تصویب این لایحه در شورای نگهبان بتواند به مشکلات این فرزندان و مادرانشان پایان دهد.»