۳۴ درصد فارغالتحصیلان دنبال شغل نیستند
بیکاری جامعه دانشگاهی چه آنهایی که جزء دانشجویان درحال تحصیل هستند و چه افرادی که دیگر جزء فارغالتحصیلان محسوب میشوند، همیشه یکی از موارد بحثبرانگیز در جامعه است.
به گزارش بازتاب به نقل از فرهیختگان، افرادی که هزینههای زیادی برای آنها صرف میشود تا بتوانند در رشته خود متخصص شده و گرهای از مشکلات کشور باز کنند، اما عملا بازاری برای استفاده از توانمندی آنها وجود ندارد و همین مساله باعث شده آنها درصد قابلتوجهی از جامعه بیکار کشور را تشکیل دهند؛ جمعیتی که جزء نیروهایی به شمار میروند که درصورت ورودشان به عرصههای مختلف میتوانند سهم قابلتوجهی در پیشرفت کشور داشته باشند.
عدمورود این افراد به بازار اقتصادی کشور درحالی است که عامه مردم امروزه اینطور تصور میکنند که دیگر حتی مدرک دانشگاهی نیز نمیتواند تضمینکننده شغل افراد باشد، اما نکته قابلاهمیت این است که بخشی از دانشجویان و فارغالتحصیلان ما بههیچوجه تمایلی برای حضور در بازار کار ندارند! و خودشان به عمد میخواهند در زمره افراد بیکار تلقی شوند. مسالهای مغفولمانده که شاید تا امروز توجه چندانی به آن نشده و کمتر کسی میداند از نظر اقتصادی این قشر از جامعه نیز به دو دسته فعال و غیرفعال تقسیم شده و متاسفانه بخش غیرفعال نیز تعداد قابلتوجهی را در بر میگیرد. قطعا جمعیت فعال از نظر اقتصادی نیازی به تعریف ندارد و جمعیت بیکار هم وضعیت مشخصی دارد، اما درمقابل این دو گروه، بخشی از دانشجویان و فارغالتحصیلان قرار دارند که در دسته غیرفعالان قرار میگیرند، جمعیتی که درحقیقت اصلا دنبال شغل و کسب درآمد نیستند و هیچگونه فعالیت اقتصادی چه مرتبط و چه غیرمرتبط با رشته تحصیلیشان ندارند و ترجیح میدهند بعد از فارغالتحصیلی در خانه خود بست بنشینند! البته جمعیت غیرفعال را میتوان برای دانشجویان نیز در نظر گرفت، اما از آنجا که وظیفه اصلی آنها درس خواندن است، نمیتوان جمعیت آنها را به صورت قطعی جزء بیکارانی دانست که جویای کار هم نیستند.
جامعه دانشگاهی بیکار یا بیحال!؟
جمعیت غیرفعال درحالی بخشی از جمعیت دانشجویی و فارغالتحصیلی کشور را در طول سالها و بالطبع آینده تشکیل میدهند که هرگاه صحبت از جامعه دانشجویی به میان میآید، اینطور تصور میشود که قرار است بخش اعظمی از آنها به تعداد بیکاران کشور اضافه شود، درحالی که بهرغم قرار گرفتن این قشر در زمره بیکاران، بخشی از آنها اصلا تمایلی به پیدا کردن شغل ندارند و آنطور که پژوهشکده آمار ایران بررسی کرده، حدود 34 درصد از فارغالتحصیلان عالی از نظر اقتصادی غیرفعال بوده و از بین آنها نیز 71 درصدشان را زنان و 29 درصدشان را مردان تشکیل میدهند. بهعبارت دیگر زنان تمایل بیشتری برای ورود به جمعیت غیرفعال دانشگاهی دارند که البته دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد، اما تعداد مردان در بخش جمعیت غیرفعال نیز قابلتوجه است. هرچند نمیتوان جمعیت غیرفعال دانشگاهی را از نظر گروههای آزمایشی مورد بررسی قرار داد و دلیل آن هم این است که مشمولان این دستهبندی، خودشان تمایلی به حضور در بازار ندارند، نه اینکه شغلی برای آنها وجود نداشته باشد و به همین دلیل نمیتوان آنها را در تقسیمبندی رشتههای بدون بازار شغلی قرار داد، اما از نظر مقطع تحصیلی آمارهای قابلتوجهی در اینباره از سوی مرکز آمار منتشر شده است، براساس این اطلاعات 62 درصد از فارغالتحصیلان غیرفعال در مقطع کارشناسی، 32درصد کاردانی و 6 درصد کارشناسیارشد و دکتری هستند، البته این آمار بیارتباط به جمعیت بالای دانشجویان در مقطع کارشناسی نیست. 34 درصدی که تمایلی به حضوردر بازار کار ندارند براساس آنچه از سوی مرکز ایران درباره جمعیت غیرفعال دانشگاهی منتشر شده، در سال 94 تنها 850 هزار نفر فارغالتحصیل در کشور داشتیم که از میان آنها 350 هزار نفر، فارغالتحصیل زن بودهاند که در مجموع حدود 34 درصد از کل فارغالتحصیلان و 52 درصد از زنان فارغالتحصیل دانشگاهی در زمره جمعیت غیرفعال قرار گرفتهاند. از سوی دیگر از کل جمعیت فارغالتحصیلان و درحال تحصیل در آن سال که 11.8 میلیون نفر بودهاند، حدود 4.5 میلیون نفر شاغل و 1.1 میلیون نفر آن بیکار بودهاند، یعنی در مجموع 5.6 میلیون نفر جزء جمعیت فعال اقتصادی و مابقی یعنی معادل 52 درصد غیرفعال محسوب میشوند؛ علاوهبر آن اگر قرار به تسری دادن این آمار به جامعه فارغالتحصیلی نیز باشد، باید گفت با در نظر گرفتن غیرفعال بودن 34 درصد از فارغالتحصیلان و شاغل بودن حدود 17 درصد از افراد درحال تحصیل، در مجموع 51 درصد از این جمعیت در زمره افراد بیکار و در جستوجوی کار قرار نمیگیرند و به همین دلیل تنها باید برای نیمی از جامعه دانشگاهی شغل ایجاد کرد. رشد یک میلیون نفری جمعیت غیرفعال اقتصادی در کشور نکته قابلتامل درباره جمعیت غیرفعال اقتصادی دانشگاهی این است که اگر نگاهی به وضعیت آماری این جمعیت از سال 87 تا 96 داشته باشیم که شامل فارغالتحصیلان و دانشجویان میشود، باید بگوییم در طول 9 سال گذشته این جمعیت رشد یک میلیون و 527 هزار نفری داشته است، هرچند در این بین باز جمعیت زنان بیش از مردان بوده است، اما تنها در سال 96، یک میلیون و 927 هزار نفر از فارغالتحصیلان مرد دانشگاهی هیچگونه تمایلی به حضور در بازار کار نداشتهاند و این آمار در سال 87، یک میلیون و 663 نفر بوده است، اما درمقابل جمعیت زنان در همین سال دو میلیون و 198 نفر و در سال 96، سه میلیون و 464 نفر بودهاند و در طول 9 سال گذشته نیز در سال 93، کشور با دارا بودن پنج میلیون و 813 هزار نفر جمعیت غیرفعال دانشگاهی، بالاترین آمار را در این حوزه تجربه کرده بود و باز هم زنان با سه میلیون و 476 هزار نفر در جایگاه اول فارغالتحصیلانی که تمایلی برای ورود به بازار کار ندارند، قرار داشتند و درمقابل نیز سال 87، کمترین آمار غیرفعالان جامعه دانشگاهی را داشتیم.
جمعیت غیرفعال در میان زنان بیشتر از مردان درباره بالا بودن جمعیت غیرفعال در میان زنان نسبت به مردان باید به مولفههای مختلفی توجه داشت، اول اینکه در طول ادوار گذشته جمعیت دانشجویی بهتبع فارغالتحصیلی دختران نسبت به پسران افزایش چشمگیری داشته و همین موضوع، اصلیترین دلیل برای بالا بودن جمعیت زنان محسوب میشود، از سوی دیگر بخش زیادی از دانشجویان دختر بعد از فارغالتحصیلی متاهل میشوند و امکان حضور در فعالیتهای اقتصادی را از دست میدهند، علاوهبر آن ناامیدی اجتماعی، عدمنیاز به درآمد ماهیانه، نبود شرایط کار برای افراد دارای معلولیت و… از دیگر مولفههایی است که میتوان آنها را برای مردان نیز به کار برد. از سوی دیگر بهرغم اینکه کشور از اوایل دهه 90 با جمعیت غیرفعال بیش از پنج میلیون نفر از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی روبهرو بوده، اما گویی سیاست مشخصی برای کاهش این جمعیت وجود نداشته است.