از خواستگارهای «نمایشی» تا ازدواجهای «اینستاگرامی»
در جامعهای که تلفن و رسم و رسومات سنتی در سالهای گذشته ارتباط زناشویی میان جوانان را پیوند میداد، اکنون به نظر میرسد اینترنت و فضاهای مجازی تا حدودی جایگزین آن شدهاند و این امر باعث شده نوع آشنایی جوانان برای ازدواج تغییر و خواستگاری از طریق فضای مجازی هم انجام شود؛ حال آنکه به گفته یک روانشناس اجتماعی، خواستگاریهای کورکورانهای که از طریق فضای مجازی منجر به ازدواج میشود، محکوم به شکست خواهد بود.
مهرداد فلاطونی بیان کرد: در گذشته بسیاری از روابطی که برای ازدواج شکل میگرفت، از طریق تلفن و به صورت دوستیهایی بود که در نهایت به ازدواج ختم میشد، اما امروزه فضاهای مجازی جایگزین وسایل ارتباطی قدیمی شدهاند و همین امر باعث شده نوع آشنایی جوانان برای ازدواج تغییر یابد؛ به طوریکه پیشنهاد خواستگاری و ازدواج میان جوانان از طریق فضاهای مجازی صورت میگیرد. حال زمانی که موضوعی حتی نادرست و اشتباه در جامعه شایع شود اصولیترین مسائل جامعه حتی به غلط رواج مییابد.
بنابر اظهارات این روانشناس شایعه براساس تلقین و باورپذیری در جامعه شکل میگیرد و زمانی که باور نادرستی مانند اینکه دختران با ازدواج تکمیل میشوند و نیاز به ازدواج دارند به طور مداوم مطرح شود، باعث میشود دختران تصور کنند که باید از هر موقعیتی استفاده کنند تا با جنس مخالف خود به نیت ازدواج ارتباط برقرار کنند و در نهایت به پیشنهادات خواستگاری و ازدواج در فضای مجازی تن دهند. حال آنکه بنده شخصاً مراجعینی دارم که به طور همزمان در فضای مجازی به چند نفر پیشنهاد ازدواج میدهند، کسانی که در زندگی عاطفی با مشکلاتی مواجه شدهاند و قصد دارند انتقام درونی خود را از این راه از جامعه جنس مخالف بگیرند، دسته دیگری از این افراد نیز با نگاه ابزاری به جنس مخالف از این طریق احساسات آنها را به بازی میگیرند.
این روانشناس با اشاره به اینکه انسانها شخصیتهای بسیار پیچیدهای دارند که شناخت آنها از طریق فضای مجازی غیرممکن است، افزود: مشکل اصلی در آشناییهای اینترنتی این است که امکان دارد یکی از طرفین برای معرفی خود، خانواده و شخصیت خیالی بسازد. اغلب افرادی که از طریق فضای مجازی به جنس مخالف خود پیشنهاد ازدواج یا خواستگاری میدهند عموماً دارای شخصیت نمایشی هستند، آنها عکسهای پروفایل و خصوصیات اخلاقی که از خود مطرح میکنند واقعی نیست اما دوست دارند به دیگران نشان دهند که افراد مهم و مشهوری هستند و عموماً در ابراز هیجان و معرفی خود غلو میکنند، این درحالیست که زمانی که فرد مقابل در قرار اول با شخصیت واقعی آنها آشنا میشود نسبت به جامعه بیاعتماد خواهد شد، البته این گفتهها دلیل بر این نیست که افراد معمولی حق ازدواج ندارند ولی هم سطح بودن طرفین نیز در ازدواج یک اصل اساسی محسوب میشود.
البته فلاطونی معتقد است که اگر در ابتدای امر، پیشنهاد در فضای مجازی به جهت آشنایی بیشتر طرفین با یکدیگر صورت گیرد و سپس به آشنایی رسمی منطقی و شناخت ختم شود و براساس آن پیوند زناشویی برقرار شود مانعی وجود ندارد، زیرا این روزها آشنایی برای ازدواج از راههای مختلفی رخ میدهد، اما نباید این نکته را فراموش کرد که آشنایی باید به صورت کاملاً تعریف شده میان طرفین برقرار شود زیرا مزیت تعریفشدگی بر این است که طرفین بر نوع رفتار و خصوصیات یکدیگر آگاه شوند و این آگاهی نمیتواند براساس روابط غیرمنطقی مانند فضای مجازی میسر شود.
به گفته این روانشناس اگر پیوند زناشویی براساس هیچ شناختی صورت گیرد و فضای مجازی بستری برای شناخت طرفین باشد و در نهایت طرفین از روی وابستگی ولو اینکه با یکدیگر هم سطح نباشند و این رابطه به ازدواج ختم شود، احتمالا این زندگی محکوم به شکست خواهد بود. اگرچه، این نگاه که جوانان به قصد ازدواج از طریق فضای مجازی با یکدیگر آشنا شوند و پیشنهاد در فضای مجازی رخ دهد محکوم به شکست خواهد بود و لزوماً ازدواجهای سنتی ازدواج موفق هستند، قطعینگری اشتباهی است.
به گزارش ایسنا،وی در ادامه در پاسخ به این سوال که اگر آشنایی و خواستگاریهای اینستاگرامی به ازدواج ختم شوند، در نهایت این ازدواجها چقدر موفق خواهند بود؟ نیز این طور توضیح داد: به طور قطع شناخت خصوصیات اخلاقی، جسمی، مالی و… افراد پیش از ازدواج بهتر از شناخت بعد از ازدواج است؛ باتوجه به اینکه در ارتباط مجازی طرف مقابل در واقعیت دیده نمیشود و اغلب افراد براساس تعاریف فرد طرف مقابل در ذهن خود از یکدیگر اسطورهای بیعیب و نقص میسازند که با واقعیت در تعارض است و ممکن است طرف مقابل در ابتدای رابطه متوجه آن نشود و بعد از ازدواج به این مسائل پی ببرد، لذا این ازدواجها هم چندان ماندگار نیست.