چرا ایران از سقف غنی‌سازی ۳.۶۷ درصد عبور کرد؟

  • سیاسی
  • دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۸ ۸:۲۲
    کد خبر :569956

یک کارشناس مسائل راهبردی معتقد است بر مبنای قطعنامه 2231 چه به لحاظ حقوقی و هم اجرایی آمریکا امکان مطرح کردن موضوع ایران در شورای حکام را ندارد و این حرکت آمریکا به نتیجه‌ای نخواهد رسید. دیاکو حسینی در گفت و گو با خبرآنلاین می‌گوید گام دوم ایران برای کاهش تعهداتش در برجام اقدامی سیاسی نیست و اقدامی فنی محسوب می شود.

روز گذشته در نشست خبری از نمایندگان دولت، وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی گام دوم برجام عملا اجرایی شد. به صورت رسمی ایران اعلام کرد که دیگر خود را متعهد به رعایت سقف غنی‌سازی 3/67 درصد نمی‌بینید و بر اساس نیاز خود میزان غنی‌سازی را تعیین می‌کند. به گفته کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی غنی‌سازی اورانیوم می تواند تا 20 درصد هم برود. همین طور عراقچی معاون حقوقی وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرد که مهلت 60 روزه دیگر به طرف اروپایی داده ایم اگر در این مدت به تعهدات خود عمل نکنند ایران گام سوم را نیز خواهد برداشت. همچنین او یادآور شد که آمریکا در هیچ کانسپتی از برجام دیگر جایگاهی نداشته و 5+1 دیگر تعریفی ندارد بلکه در حال حاضر طرف برجام 4+1 است. عراقچی در این نشست خبری نیز اعلام کرد پرونده برجام بسته شده است و دیگر مذاکره ای در اینباره صورت نخواهد گرفت. در اینباره با دکتر دیاکو حسینی تحلیلگر ارشد مرکز بررسی های استراتژیک گفتگو کرده ایم.

ارزیابی شما از گام دوم ایران در برجام و صحبت های مطرح شده در نشست خبری چیست؟

همانطور که از قبل برنامه ریزی شده بود، امروز ایران ناچار شد تا گام دوم را بر اساس مهلت 60 روزه ای که به اروپا داده بود بردارد. دلیل این اقدام هم همانطور که مشخص است به خاطر عدم ایفای تعهدات کشورهای عضو برجام بود که رئیس جمهور کشورمان پیشتر با ارسال نامه ای این موضوع را به آنان گوشزد کرد. مقام های کشورمان نیز بارها به صراحت اعلام کرده اند که اقدامات اروپایی ها برای جلب رضایت تهران و همینطور باقی ماندن جمهوری اسلامی ایران در توافق هسته ای کافی نبوده است. از همین رو اقدام دوم ایران و همچنین گام های بعدی که قرار است برداشته شود در راستای متوازن ساختن برجام صورت می گیرد.

از طرفی برخی کشورهای غربی اقدام ایران را نوعی باج گیری تلقی می کنند، در حالی که این برداشت کاملا مغرضانه و اشتباه است. آن چه که ایران درصدد انجام آن است برقراری یک تعادل بین داده ها و ستانده ها در توافق هسته ای است؛ موردی که اصولا توافق هسته ای بر مبنای آن تصویب شد. بنابراین این مسیری است که ایران در پیش گرفته و نکته اساسی چارچوب این اقدامات است که در راستای برجام صورت می گیرد و هیچ نقضی در کار نیست. آنچه که مسلم است ایران حداقل در این برهه زمانی خواستار خروج از توافق هسته ای نیست. اگر اروپایی ها و کشورهای عضو برجام به انفعال ادامه دهند و برای حفظ توافق قدمی برندارند ممکن است دیگر از برجام چیزی باقی نماند علی رغم اینکه این خواسته و نیت ایران نیست، چرا که بدعهدی های طرف مقابل باعث شده تا این وضعیت به وجود آید.

در گام های بعدی ایران ممکن است دست به چه اقدامات دیگری بزند؟

در گام های بعدی ایران می تواند گزینه های دیگری را در نظر بگیرد. بندهای دیگری در توافق هسته ای وجود دارد که ایران می تواند با استناد به آن برخی دیگر از فعالیت ها را به حالت تعلیق دربیاورد؛ مانند تعداد سانتریفیوژها که در این زمینه نیز ایران تعهداتی را داشته است. البته هنوز برنامه ای برای این گام در نظر گرفته نشده است و باید دید که اروپایی ها در مهلت 60 روزه ای که در پیش رو دارند چه اقداماتی را در راستای منع ایران برای برداشتن گام سوم انجام خواهند داد. از طرفی ادامه سیاست های منفعلانه اروپا نیز طبق صحبت های آقای عراقچی می تواند 4 رکن اصلی برجام را از بین ببرد.

مهلت 60 روزه ای که ایران به اروپا داده است آیا می تواند کارساز باشد و آنها را به مسیر اجرای تعهداتشان ببرد؟

اروپایی ها از نظر سیاسی و هم از لحاظ مکانیسم ها مالی می توانند اقداماتی را انجام دهند. در گام اول می بینیم که ساز و کار مالی یعنی اینستکس طراحی شده است و در گام بعدی نیز می توانند تلاششان را روی عملیاتی کردن آن بگذارند تا فروش نفت از این طریق میسر شود. اروپا به اضافه چین و روسیه مکلف هستند تا توافق هسته ای را به هر نحوی که شده است حفظ کنند. آنها می توانند با ابتکار عمل هایی به آمریکا فشار وارد کنند تا موانعی که بر سر اجرای برجام وجود دارد رفع شود. اروپا از لحاظ سیاسی پتانسیل انجام چنین اقداماتی را دارد و با اجرای گام دوم توسط ایران آنها این انگیزه را پیدا خواهند کرد. در این بین فرصت 60 روزه زمان بسیار عالی را برای رفع نقاط ضعف مالی و عادی سازی اجرای برجام و همچنین ابتکار عمل های سیاسی برای رفع تنش ها را فراهم میکند.

ایران اعلام کرده فعلا غنی‌سازی ۵ درصد را با عبور از سقف ۳.۶۷ درصد در نظر دارد. برخی رسانه‌ها می‌گویند ایران قصد غنی‌سازی ۲۰ درصدی را دارد. به نظرتان ایران نیازی به این کار دارد؟

نکته کلیدی در هفته ها و ماه های آینده برای همه باید این باشد که سازمان انرژی اتمی تنها مرجع و منبع معتبر برای اعلام نیازهای ایران در رابطه با بحث های غنی سازی است. اینکه ایران در شانزدهم تیرماه اعلام می کند که دیگر به غنی سازی 3.67درصد پایبند نیست و از آن فراتر می رود اقدامی سیاسی نیست بلکه اقدامی فنی محسوب می شود و بدین معنا است که بر اساس نیازهای فنی تنها سازمان انرژی اتمی تنها صلاحیت اعلام آن را دارد؛ از همین روی ایران می تواند تصمیم بگیرد که چه مقدار غنی سازی را در برنامه خود داشته باشد که رقم های آن هم می تواند متفاوت، کمتر و یا بیشتر باشد. آنچه که هم اکنون مشخص است ایران از 3.67 عبور کرده است ولی مقدار مشخص نیست و نباید به اخبار خبرگزاری های داخلی و خارجی استناد کرد، چرا که تنها مرجع اعلام این موضوع بر اساس نیازهای کشور سازمان انرژی اتمی است.

واکنش ها و موضع گیری کشورهای مختلف را در قبال گام دوم برجامی ایران چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا ممکن است در نشست روز چهارشنبه شورای حکام کشورهای علیه ایران رأی دهند؟

معتقدم که آمریکا صرفا این جلسه را برای جوسازی ها و جنگ روانی آغاز کرده است و واشنگتن هم به خوبی آگاه است که امکان طرح چنین بحث هایی با توجه به گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی که بارها راستی آزمایی ایران را مورد تایید قرار داده بی فایده است. ضمن اینکه پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل منتقل شده و بر مبنای قطعنامه 2231 پرونده این موضوع بسته شده است. در همین راستا چه به لحاظ حقوقی و هم اجرایی امکان مطرح کردن موضوع ایران در شورای حکام وجود ندارد و تنها کارکرد آن تبلیغاتی است. در نتیجه این تلاش آمریکا نیز با شکست مواجه خواهد شد.

در تحلیل ها بود که اقدام انگلیس در توقیف نفتکش ایران در راستای ضرب شست غرب به ایران صورت گرفته تا تهران از گام دوم خود برای کاهش تعهدات برجامی منصرف شود؛ ارزیابی شما چیست؟

به نظرم اینگونه نیست و بیشتر به سیاست داخلی بریتانیا و رقابت های نخست وزیری و همینطور راستگرایی در این کشور بر می گردد. باید در نظر داشت که این اولین اقدام بریتانیا نیست، پیش تر وزیر خارجه انگلیس مواضعی را اتخاذ کرد که اساسا این کشور را از سیاست های رسمی اتحادیه اروپا جدا کرده است و به نظر من اقدام ضدایرانی اخیر نیز نشأت گرفته و دنباله رو همین سیاست ها است. ضمن اینکه باید توجه داشت که اقدامشان علیه ایران یکجانبه صورت گرفت و کشوری از آنان حمایت نکرد. حتی اسپانیا به خاطر تجاوز به آب هایش انگلیس را تهدید به شکایت کرد. برای جمع بندی باید بگویم این اقدامی یکجانبه از سوی انگلیس بود که با سیاست ها و مواضع کشورهای اروپایی در قبال ایران هیچ ارتباطی ندارد.

ارزیابی شما از راهبرد برجامی ایران چیست؟ آیا اقدام تهران در برابر غرب صحیح و مناسب است؟

ما در مسیر درستی قرار داریم و باید توازن را در توافق هسته ای حفظ کنیم و نشان دهیم که ایران نمی تواند توافقی چندجانبه و بین المللی را به صورت یکجانبه ادامه دهد. در عین حال ما باید ابتکار عمل های دیپلماتیک را برای خارج شدن از وضعیت تنش آفرین موجود را در نظر بگیریم. اگر چه آمریکا سیاست های یکجانبه و قلدرمابانه ای را در پیش گرفته است ولی ایران باید تمام راه های ممکن را در جهت پیدا کردن راه حل های متناسب و عادی شدن وضعیت کنونی را مدنظر داشته باشد. ایران این اقدامات را می تواند با کشورهای اروپایی به همراه چین و روسیه انجام دهد. همچنین باید نشان دهیم که ضمن داشتن مقاومت از انعطاف لازم دیپلماتیک هم برخوردار هستیم. ترکیبی از این مقاومت و انعطاف است که می تواند ایران را از برخورد نظامی احتمالی در آینده دور نگه دارد و درهای دیپلماسی را به روی ابتکارهای جدید باز نگه دارد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید