انتقاد مجدد محمد هاشمي از قالیباف:وقتي چند دلال را دور خودت جمع كني و به آنها برای انتخابات خدمات بدهي وضع بهتر از اين نخواهد شد
وظيفه شوراي شهر در مورد نظارت بر عملكرد شهرداري بسيار سنگين است. متاسفانه طبق گزارشها تخلفهاي زيادي در شهرداري انجام شده است. وظيفه شوراي شهر بوده كه بر نحوه پول گرفتن از مردم، فروش تراكم و zone بنديها نظارت كند.
به گزارش بازتاب روزنامه اعتماد نوشته است: ١٢ سال حضور قاليباف در شهرداري تهران مورد انتقاد بسياري از فعالان سياسي اصلاحطلب بود؛ انتقاداتي كه به سبب كانديداتوري محمد باقر قاليباف در انتخابات رياستجمهوري پايش به رسانه ملي نيز باز شد. نهايتا هم شهردار تهران كه در چند انتخابات براي رسيدن به كرسي رياستجمهوري تلاش كرده بود از انتخابات كنار رفت تا راه را براي گزينه ديگر اصولگرايان يعني ابراهيم رييسي باز كند. اگرچه او نيز در انتخابات شكست خورد و جريان اصلاحات نه تنها قوه مجريه بلكه شوراي شهر تهران را نيز به طور كامل به نام خود سند زد. حالا ليست اميد شوراي شهر روي كار ميآيد. نهادهاي انتخابي بيشتري در اختيار اصلاحطلبان قرار ميگيرد و باري كه روي دوش اين جريان سياسي گذاشته ميشود، سنگينتر از قبل خواهد شد. جرياني كه تا به حال در موضع انتقاد از شهرداري بود حالا خود روي كرسياي مينشيند كه بايد پاسخگو باشد. حالا دلسوزان بسياري از فعالان اصلاحطلب دست به كار شدهاند و در انتخاب شهردار توصيههاي خود را مطرح ميكنند. شايد بتوان گفت كه آينده جريان اصلاحات حالا به دست افرادي است كه كرسيهاي شوراي شهر تا دولت و مجلس شوراي اسلامي را پر كردهاند. محمد هاشمي، عضو سابق حزب كارگزاران سازندگي معتقد است كه شهرداري تهران بايد با استراتژي انسانمحور و توجه به مشكلات شهري تهران اداره شود. او بيان ميكند كه بسياري از رويههايي كه در دوران شهردار گذشته وجود داشت، بايد به طور كامل متوقف شود و در مقابل آن برنامههايي براي اصلاح سياستها طرحريزي شود. همين است كه ميگويد شهردار نبايد سياسي بلكه بايد فردي متخصص در امور شهري باشد. او همچنين به اينكه برخي شهرداري را پلكاني براي ترقي و رسيدن به كرسي رياستجمهوري ميدانند، انتقاداتي ميكند كه در زير ميخوانيد.
انتقادات اصلاحطلبان به شهردار گذشته در چه زمينههايي است و چه اقداماتي براي اصلاح آنها بايد صورت بگيرد؟ شهردار تهران چه شاخصهها و مولفههايي بايد داشته باشد؟
كلانشهرها در دنيا بر اساس استراتژي اداره ميشوند. براي كلانشهرها دو استراتژي قابل تصور وجود دارد كه يكي استراتژي ماشينمحور و ديگري انسانمحور است. پيش از انقلاب استراتژي انسان محور براي تهران انتخاب شده بود تا بر اين اساس تهران توسعه شهري پيدا كند. از ويژگيهاي استراتژي انسان محور توجه به حمل و نقل عمومي از جمله مترو و وجود شبكه اتوبوسراني در جاهاي مختلف شهر به ايستگاههاي مترو و بالعكس است. ديگر مساله مهم اين است كه فضاي سبز سرانه خاصي بايد داشته باشد تا از آلودگي هواي شهر جلوگيري شود. تهران در بين كوههاي البرز محصور شده است و اينورژن (وارونگي دما) در تهران زياد رخ ميدهد. بحث فضاي سبز و تازه كردن هوا برنامهها و طرحهاي زيادي را ميطلبد. مساله ديگر منطقهبندي يا zoneبندي مسكوني است. بايد براي آپارتماننشيني برخي جاها درنظر گرفته شود و براي منازل ويلايي جاهاي مشخص ديگري. اين مناطق نبايد تداخل داشته باشد. پيش از انقلاب مردم حق انتخاب داشتند. كسي كه ميخواست در آپارتمان زندگي كند به مناطق آپارتماننشين ميرفت و كسي كه شرايط خانوادگياش به گونهاي بود كه ميخواست در يك منطقه ويلايي زندگي كند، شرايط برايش فراهم بود. حياط، باغچه و امكانات اينچنيني در اختيارشان بود. پيش از انقلاب كه حوض آب در منازل رايج بود، در طرحهايي تعريف شده بود. اينگونه نبود كه در هر منطقهاي برجهاي بيرويه ساخته شود و ترافيك در شهر مشكل ايجاد كند. در استراتژي ماشين محور بيشتر به پل و تونل ميپردازند. متاسفانه بعد از انقلاب استراتژي تهران كه بر اساس استراتژي انسان محور بود به هم خورد. مخصوصا در زمان آقاي قاليباف كه بيشتر به طرف استراتژيهاي ماشينمحور رفت و در اين خصوص دست به عمل زد. اكنون ميبينيم كه در يك كوچه ٤ يا ٦ متري برج ٢٠ تا ٣٠ طبقه ميسازند كه اصلا نه كشش دارد و ترافيك ايجاد ميكند. اين برج در كنار واحدهاي مسكوني و ويلايي قرار ميگيرد كه برخلاف آن ناحيهبندياي است كه در گذشته وجود داشته است. به هر حال وضع استراتژي تهران به خاطر توسعه به هم ريخت و به گونهاي شده كه آلودگي هوا بسيار مشكلزا شده است. هواي شهر تهران در بسياري از روزهاي سال ناسالم است. ترافيك بسيار اسفناك است. مردم ساعتها در ترافيك وقت خود را تلف ميكنند. عبور و مرور بسيار مشكل است چون در كوچههاي باريك منازل مسكوني بلند مرتبه ساخته شده است. حتي در محلههاي كوچك هم ترافيكهاي زياد را شاهد هستيم؛ اين شرايط وضع موجود تهران است.
اصلاحطلبان نقدهايي به عملكرد شهردار گذشته داشتهاند. چه اقداماتي بايد صورت بگيرد تا شهرداري و شوراي شهر اصلاحطلب گرفتار همان رويههاي نادرست نشود؟
شوراي شهر و شهردار آينده بايد در درجه اول استراتژي مشخصي براي خود انتخاب كنند. بايد بگويند كه ميخواهند بر اساس استراتژي انسانمحور تهران را اداره كنند يا ادامه كاري كه آقاي قاليباف كرد و استراتژي ماشين محور را در پيش گرفت. فضاي شهر را فروخت تا درآمد كسب كند. دلالهايي آمدند و شهر را تحت هر شرايطي خريد و فروش كردند. درآمد بسيار هنگفتي از محل تراكمفروشي براي دلالها فراهم شد. فضاي شهر را به اين شكل بيرويه و بينظم فروختن زندگي را براي مردم تنگ و تلخ كردن است. بنابراين آنچه مهم است اين است كه شوراي شهر ابتداي امر و شهرداري كه انتخاب ميكند بايد استراتژي توسعه تهران را مشخص كند. اگر بخواهند بر مبناي استراتژي انسانمحور كار كنند ديگر بسياري از كارهايي كه تا الان در تهران در جريان بوده بايد تعطيل شود. ديگر نبايد ساختمان بلندمرتبه به اين صورت بينظم در همه جا ساخته شود. ديگر تراكم نبايد فروخته شود. به جاي پل ساختن بايد روي حمل و نقل عمومي سرمايهگذاري كنند. اگر هزينه يك پل صرف حمل و نقل عمومي يعني اتوبوسراني ميشد، بسياري از مشكلات ترافيكي تهران حل ميشد. اگر خطوط اتوبوسراني از محلات و مناطق مختلف به مترو گذاشته شده بود، امروز وضع كشور اينگونه نبود. مردم مترو دارند اما مجبور هستند كه اگر ميخواهند با آن جابهجا شوند وسيله نقليه خودشان را بياورند چون از محل كار و سكونتشان تا مترو راه زيادي است و وسيله نقليه عمومي به صورت سهل و آسان در دسترس نيست. امكان عمومي براي جابهجايي راحت وجود ندارد. شبكه حمل و نقل عمومي تهران بسيار ناقص است و نيازمند برنامهريزي جدي در اين زمينه هستيم. بنابراين بايد در جهت اصلاح اين شبكه و خدمت رساني به مردم از محل سكونت يا كار تا مترو امكانات سرويسدهي وجود داشته باشد.
عملكرد شوراي شهر و شهرداري تهران تا چه اندازه در افزايش محبوبيت اجتماعي گفتمان اصلاحطلبي يا مغضوبيت آن تاثير و اهميت دارد؟به هر حال نهادهاي انتخابي بيشتري در اختيار اصلاحطلبان قرار گرفته است. آيا عملكرد اين شورا در آينده جريان اصلاحات تاثير خواهد داشت؟
در حال حاضر اصلاح رويههاي نادرست در تهران كار بسيار مشكلي است ولي مردم هم توقع دارند كه شوراي شهر و شهرداري در اين زمينه اقداماتي انجام دهند؛ نه اينكه شرايط براي مردم تهران به گونهاي شود كه بگويند ديگر تهران جاي زندگي نيست. توقع مردم اين است. اگر اصلاحطلبان ميخواهند در بين مردم محبوبيت به درست بياورند، راهي جز خدمت به مردم و توجه به اين امور ندارند. رفع نيازهاي مردم و توجه به آنها تنها راهي است كه ميتواند گفتمان اصلاحات را زنده نگاه دارد. جلوگيري از شيوههايي كه تبعيض را در پي داشته است، بيش از هر چيز لازم است. اتفاقي كه در ١٢ سالي كه در شهرداري افتاده نارضايتي مردم را در پي داشته و بايد متوقف شود. من روي فرد خاصي نظري ندارم اما مهم اين است كه اصلاحطلبان كه الان شوراي شهر را در اختيار دارند، استراتژي خود را مشخص كرده و براي مردم بازگو كنند و در جهت اصلاح وضعيت اسفناك شهر تهران شرايط زيست محيطي را براي يك زندگي آرام فراهم كنند. اين چيزي است كه مردم توقع دارند.
آيا به صرف اينكه شهردار يك نيروي سياسي باشد كافي است يا اينكه بايد لاجرم آشنايي به مديريت كلانشهر پيچيدهاي مثل تهران داشته باشد و داراي سوابقي در اين زمينه باشد؟
اصلا بحث سياسي بودن و جناحي بودن نبايد باشد. درصد كمي از مردم تهران طرفدار يك جناح خاص هستند. تعداد كمي نسبت به گرايشهاي سياسي علاقهمند هستند. آنچه مردم از شهرداري توقع دارند، اصلاح امور، خدمات، رفع تبعيض و رسيدگي به مشكلات زيستمحيطي شهر است. بنابراين به نظر من شهردار نبايد شخصيت سياسي باشد. شهردار بايد متخصص در امور شهري باشد و طرح و برنامه براي حل مشكلات شهر داشته باشد. با مديريت كلانشهرها آشنا باشد. استراتژياي كه انتخاب ميكند، بتواند راههاي تامين منابع و راههاي خدمترساني را در مديريت پيشبيني كند.
بحث شهرداري جاي سياسيكاري نيست. شهرداري جاي خدمترساني است. در كشور چندين وزارتخانه يا اداره داريم كه خدمتمحور هستند. يكي از مهمترين آنها، شهرداريها هستند. شهرداريها اصولا براي خدمت به مردم يك شهر هستند. صرف نظر از عقايد سياسي يا وابستگيهاي جناحي افراد بايد باشند. مثل پزشك كه وظيفه وجدانياش خدمت به بيماران است و نبايد مذهب و گرايش سياسي افراد را در نظر بگيرد. شهرداري هم اينگونه است. وظيفه شوراي شهر و شهرداريها و كاركنانشان خدمت بدون تبعيض به مردم و رسيدگي به مشكلات شهري است؛ با هر سليقه سياسياي كه داشته باشند. مدير شهرداري بايد مديري متخصص، برنامه محور و بدون گرايش و رفتارهاي سياسي باشد. شهرداري تهران در اين مدت چندين سالي كه گذشته نيروهاي بسيار زيادي تربيت شده و آموزش ديدهاند و سابقه زيادي هم دارند. شهردار بايد بتواند اين نيروها را نيز به خدمت بگيرد. نبايد شهردار تسويه حساب كند. عدهاي را اخراج كند؛ فقط به صرف اينكه در زمان شهردار قبلي مسووليت داشتهاند. نيرويي كه آشنا به مسائل شهرداري است بايد مورد استفاده قرار گيرد. بايد بتوان با يك عزم جمعي شهرداري را به نحو مطلوب اداره كرد. اگر بتوانند اين اشتباهاتي كه انجام شده را تا حدودي اصلاح كنند و شهر را براي مردم قابل سكونت كنند، بسيار خوب است. متاسفانه ديديم در تهران وقتي يك باران ١٠ دقيقهاي ميآيد، ترافيك فاجعهآميزي به وجود ميآيد. اگر كسي بخواهد از يك خيابان غربي به خيابان شرقي برود، بايد ساعتها در ترافيك بماند. اتلاف منابع در تهران به دليل سوءمديريتي كه در شهر بوده ميلياردها تومان است.
به نظر شما اين حرف كه كسي كه شهردار ميشود نبايد به فكر رياستجمهوري باشد حرف منطقي و درستي است يا خير؟
بعد از انقلاب در تهران چندين شهردار آمده است. از اين تعداد ٢ نفر به سمت رياستجمهوري رفتهاند. يكي آقاي احمدينژاد بود كه رييسجمهور شد و يكي هم آقاي قاليباف بود كه چند دوره كانديدا شد اما راي نياورد. بنابراين اين نوع بحثها بسيار نامناسب است. هدف كسي كه به شهرداري ميآيد بايد خدمت به مردم و اصلا امور شهري باشد؛ بدون در نظر گرفتن اينكه در آينده چه كاري ميخواهد انجام دهد. ممكن است شهردار بماند، وزير شود يا كاري نداشته باشد. اينكه فردي شهرداري را پلكان ترقي براي خود قرار دهد تا بتواند راي مردم تهران را جلب كند و رييسجمهور شود، ادامه همين وضع اسفناك تهران را در پي خواهد داشت. وقتي چند دلال را دور خودت جمع كني و به آنها خدمات بدهي كه در زمان انتخابات كمك كنند؛ اجحاف به مردم شود و در كوچه ٤ متري برج بسازي، وضع بهتر از اين نخواهد شد. اينها روشهاي غلطي است و حتما در دوران روي كار آمدن اصلاحطلبان در شوراي شهر بايد اين نوع رفتارها متوقف شوند. اصلاح امور شهري بايد از اهداف مهم شهردار باشد؛ نه به دست آوردن جايگاه رياستجمهوري. بعد شروع كند و از افراد امتياز بگيرد. اينها خلاف شرع، خلاف قانون و هم دور از شأن مدير در جمهوري اسلامي است كه به اين صوررت عمل كند. با خدمت به مردم مغاير است.
نوع ارتباط شوراي شهر تهران با توجه به يكپارچه اصلاحطلب بودن با شهردار بايد چطور باشد؟
قانون تعيين كرده كه شوراي شهر وظيفه دارد شهردار را انتخاب كند. به نظر من بايد شهردار با ويژگيها و عملكردي كه اشاره شد، انتخاب شود.
به لحاظ نظارتي شوراي شهر چقدر ميتواند موثر باشد؟
وظيفه شوراي شهر در مورد نظارت بر عملكرد شهرداري بسيار سنگين است. متاسفانه طبق گزارشها تخلفهاي زيادي در شهرداري انجام شده است. وظيفه شوراي شهر بوده كه بر نحوه پول گرفتن از مردم، فروش تراكم و zone بنديها نظارت كند. قصور در اين زمينه به ضرر اصلاحطلبان و مردم خواهد بود. شوراي شهر گذشته در اين وظايف خود قصور كرده و شوراي شهر پنجم بايد امر نظارت را به طور جدي پيگيري كند تا از هر انحراف و سوءاستفادهاي جلوگيري شود.