چرا برخلاف بولتون، ترامپ اکنون به دنبال تنش و جنگ با ایران نیست؟
رای الیوم نوشت: اگر قرار بود سیاست رئیس جمهور آمریکا در قبال ایران، در مورد به صفر رساندن صادرات نفت آن عملی شود، این مهم نیازمند حضور ناوهای آمریکایی در آبهای خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند و همچنین، استقرار نیروهای آمریکایی در مرزهای زمینی ایران بود.
به گزارش بازتاب، این رسانه عرب زبان ادامه داد: با توجه به محال بودن چنین چیزی، دولت آمریکا به یک گزینه آسانتر روی آورده و بانکهای جهانی را تهدید کرد که در صورت تعامل با ایران و تحویل عایدات و درآمدهای نفتی به تهران، آنها را مورد تحریمهای سختی قرار می دهد. اما با توجه به اینکه گزینه های تهران برای دور زدن تحریمهای آمریکا متعدد است، ممانعت بانکهای جهانی از تعامل با ایران نیز نمی تواند اهداف ترامپ را محقق کند.
یکی از گزینه های ایران برای دور زدن تحریمها، مبادله است، یعنی فروش نفت و خرید کالاهای وارداتی، یا تعامل با استفاده از ارز داخلی. حتی در صورتی که اتحادیه اروپا در راه اندازی ساز و کار مالی ویژه خود برای تعامل با ایران جدی نباشد، ایران می تواند از گزینه های مذکور استفاده کند؛ این در حالی است که تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) بر اجرای این ساز و کار اصرار دارند و بنابراین، نیازی به استفاده از این گزینه های جایگزین از سوی دولت ایران نیست.
مساله قابل توجه آن است که ایران با تمام صراحت و از زبان رئیس جمهور خود اعلام می کند که تحریمهای آمریکایی را دور می زند و آن را قانونی نمی داند. همزمان، تحلیلگران مسائل ایران به شکل ملموسی به تنش زایی ایران علیه ایالات متحده، بویژه در سطح نظامی، توجه دارند.
بیش از سه ماه است که مسئولان سیاسی و نظامی ایرانی صحبتهای تندی علیه ایالات متحده می کنند. علاوه بر اینکه فعالیتهای خود در مورد آزمایش سلاح های جدید، پرتاب موشکهای فضا پیما یا اجرای رزمایشهای نظامی زمینی، دریایی و هوایی را گسترش داده اند. با این حال، واشنگتن سکوت کرده و هیچ نمی گوید.
باید گفت علت اصلی این مساله، ترس ترامپ از بالا رفتن قیمتهای نفت است؛ بر این اساس، رئیس جمهور آمریکا به خوبی می داند که هر اظهار نظری از سوی یکی از مسئولان موجب افزایش قیمتهای نفت می شود؛ بویژه در صورتی که واکنش آمریکا همراه با اقدام عملی باشد، و منحصر به تهدید نشود.
ترامپ همچنین می داند که به محض حرکت یگان دریایی نظامی آن به سمت آبهای خلیج فارس، قیمت نفت به بیش از 100 دلار برای هر بشکه می رسد و حتی شاید شاهد افزایش قیمت نفت تا 200 دلار باشیم.
امروز، ترامپ تمام تلاش خود را می کند تا قیمت نفت را در پایین ترین سطح ممکن حفظ کند، بویژه پس از آنکه عربستان به شکل غیر مستقیم، با پر کردن بازار از نفت خود، با کاهش تولید آن، مخالفت کرده و در نشستهای اپک تصریح کرد که به تولید سهم خود پایبند است. به این ترتیب، ریاض عملا درخواست واشنگتن در مورد کاهش سهم تولید نفت خود که باعث کاهش قیمتها می شود را رد کرد.
پس از آنکه ترامپ به این باور رسید که نمی تواند روی اپک و کاهش تولید نفت، برای پایین آوردن قیمت نفت تکیه کند، به ذخایر راهبردی نفت آمریکا متوسل شده و تصمیم گرفت هر مدت یک بار میزانی از این نفت را به بازار تزریق کند. در این میان، با توجه به اینکه ارائه ذخایر نفتی آمریکا اقتصاد این کشور را در معرض خطر و چالشهای بزرگی قرار می دهد و مستقیما بر قیمتهای نفت تاثیر می گذارد، می بینیم که برخی رسانه ها اطلاعات و ارقامی دروغین را در مورد افزایش میزان ذخایر راهبردی نفت می دهند.
اما آیا این بدان معناست که مقابله نظامی بین ایران و ایالات متحده هرگز واقع نمی شود؟
بعید است در کوتاه مدت و بویژه تا پایان دوره ریاست ترامپ، چنین اتفاقی بیفتد، اما پس از اتمام این دوره و نامزدی دوباره ترامپ، در صورت پیروزی اش در انتخابات، پیش بینی می شود که وی دست به چنین ماجراجویی بزند.
با اینکه ترامپ همه تلاش خود را به کار بسته است تا اقتصاد آمریکا را تقویت کرده و هزینه های اکثر دستگاههای دولتی در بودجه های سالانه را کاهش داده و کمک مالی به تعدادی از سازمانهای بین المللی را متوقف نموده است، گرایش شدیدی به افزایش بودجه پنتاگن، برای تقویت توانایی های نظامی آمریکا دارد و شاید خروج از توافق موشکی با روسیه نیز در این چارچوب قرار می گیرد.
بالا بردن سطح هزینه های نظامی، در زمانی که دولت ترامپ به دنبال کاهش هزینه های اکثر دستگاهها و سازمانهای خود و قطع کمکهای بین المللی است، اشاره به این مهم دارد که ترامپ برای استفاده از گزینه نظامی در راستای حل مشکلات کشورش با برخی دولتها، نقشه هایی در سر دارد.