وقتی ورزشکار سالاری بد است و سکههایش خوب!
سرمربی پیشین تیم ملی وزنهبرداری در حالی همچنان از ورزشکار سالاری انتقاد میکند که پاداش کارِ نکرده را از طلای المپیکی کیانوش رستمی دریافت کرده است.
به گزارش تسنیم، موضوع کیانوش رستمی موضوع تازهای در وزنهبرداری ما نیست. سالهاست که این رشته با ورژنی مدرن از ورزشکارسالاری مواجه است، ورژنی تازه که در آن آقا یا خانم سالار، در یک تیم ریاست نمیکند و برای سرمربی و رئیس فدراسیون تعیین تکلیف نمیکند، بلکه اصلا زیر بار تمرینات تیم ملی و اردوها نمیرود و میخواهد خودش به تنهایی همه کارهایش را انجام دهد. بدون نظارت هیچ مربیای از کادرفنی تیم ملی، تمرین کرده و خودش را برای شرکت در مسابقات المپیک و جهانی آماده کند. در مسابقات مهم، انتخاب وزنه و تمامی هماهنگیهای لازم برای رفتن روی تخته و گرم و سرد کردن و ریکاوری و دهها نکته ریز و درشت دیگر که در مورد یک وزنهبردار باید رعایت شود، با خودش یا گاهی با برادرش باشد.
او سالهاست با همین شیوه کار میکند و هم طلای المپیک را گرفته و هم ناکامی مطلق در جهانی را، یعنی نه میشود گفت که شیوهاش کاملا ناموفق بوده و نه کاملا موفق. تنها چیزی که میشود با اطمینان از آن نوشت، بحث ورزشکار سالاری مدرنی است که در این خصوص اتفاق افتاده است و البته مربیان سالهای اخیر تیم ملی نیز همه از این بابت ناراضی بودهاند.
سجاد انوشیروانی سرمربی تیم ملی وزنهبرداری در المپیک ریو به تازگی مصاحبهای انجام داده و بار دیگر به این مسائل و حمایت فدراسیون وزنهبرداری از کار انفرادی کیانوش رستمی اشاره کرده است.
سرمربی وقت تیم ملی وزنهبرداری در این مصاحبه تاکید کرده که پاداش مدال طلای المپیک کیانوش رستمی را به عنوان مربیاش دریافت کرده، در حالی که حقیقت این است که در آن مقطع رستمی هرگز زیر نظر کادرفنی تیم ملی تمرین نمیکرد و انوشیروانی و کادرش هیچ نقشی در آمادهسازی و طلای او نداشتند. انوشیروانی که بار دیگر بحث ورزشکار سالاری را مطرح و دلیل جداییاش از فدراسیون را نیز همین موضوع عنوان میکند، میتوانست در همان مقطع در اعتراض به تن ندادن کیانوش رستمی به تمرینات او و تیم ملی، از سرمربیگری تیم ملی کنارهگیری کند یا اینکه اگر چنین کاری در آن مقطع نادرست بود، میتوانست سکههای مدال طلای رستمی را نگیرد، مدالی که او در کسب آن هیچ نقشی نداشت.
او نه در بحث کوچینگ کیانوش و نه در تمرین دادن و نه در هیچ موضوع دیگری دخالتی نداشت چون رستمی این را نمیخواست و به همین شرط میخواست در المپیک وزنه بزند. چرا آن وقت در اعتراض به شرایط موجود اردوی تیم ملی را ترک نکرد و خیلی راحت این موضوع را پذیرفت؟
نمیشود دوسویه فدراسیون را زیر سوال برد، اگر کار رستمی و حمایت فدراسیون وزنهبرداری از تصمیم او بد بود، چرا انوشیروانی در کادر فنی تیم ملی ماند و در نهایت هم بابت کارِ نکرده، سکه و پاداش گرفت. اگر این کار خوب بود که دیگر جای اعتراضی باقی نمیماند.
با این شرایط چطور میشود با ورزشکار سالاری مقابله کرد، اینکه صرفا به یک واژه که مورد تایید هیچ مسئول و ورزشدوستی نیست، استناد کنیم و به واسطه آن فدراسیون را زیر سوال ببریم. آقای انوشیروانی! شما هم در آن مقطع با سیستمی که ورزشکار سالاری را تایید کرده بود همکاری میکردید و پس از آن هم حتی پاداش طلای کیانوش رستمی را به عنوان مربیاش دریافت کردید، پس نمیتوانید به خاطر اشتباهی که خودتان هم در آن سهیم بودید حالا انتقاد کنید.
کسی میتواند منتقد ورزشکار سالاری باشد که خودش به خاطر داشتن پست و دریافت جایزه، در آن مقطعی که میتوانست و پستی داشت که میشد با ترک آن، همه را متوجه اتفاق عجیبی که در مورد کیانوش رستمی رخ میداد، کند، اما به جایش سکوت اختیار کرد. پس منتقد این ماجرا قطعا سجاد انوشیروانی نمیتواند باشد و با این شیوه که مربیان در زمان مسئولیت، تن ندادن رستمی به تمرینات اردوی تیم ملی را بپذیرند و بعد از جدایی از فدراسیون، نسبت به آن انتقاد کنند، قطعا ورزشکار سالاری همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و چه بسا در آینده، رستمیهای دیگری به کیانوش اضافه شوند.