چرا خروج آمریکا از سوریه و استعفای جیمز متیس به معنای جنگ با ایران است!؟
پس از اعلام خروج آمریکا از سوریه، تحلیل ها و گزارشات زیادی مبنی بر چرایی این تصمیم ناگهانی ترامپ منتشر شد. تحلیل هایی که هر کدام فرض های متنوعی را در این باره مطرح کرده اند.
به گزارش تابناک، در این میان، برخی از ناظران و تحلیل گران غربی، خروج آمریکا از سوریه را نشانه ای از تمرکز واشنگتن بر تهران قلمداد می کنند.
این دست از ناظران، استعفای جیمز متیس وزیر دفاع ترامپ را نشانه دیگری می دانند که ممکن است واشنگتن بر روی ایران تمرکز نظامی داشته باشد.
در همین زمینه، مجله شورای آتلانتیک در گزارشی ضمن پرداختن به معنای استعفای متیس برای ایران، نوشته است:
استعفای متیس از وزارت دفاع پس از اعلام تصمیم رئیس جمهور مبنی بر عقب نشینی از سوریه موجب شگفتی نبود. بیانیه سوریه در واقع آخرین ضربه به رابطه ای بود که در نتیجه موضوعاتی همچون اهمیت متحدان، اعزام نیروی نظامی به مرز مکزیک و… تصنعی شده بود.
ژنرال بازنشسته نیروی دریایی به همین ترتیب سیاستی متفاوت از رئیس جمهور در قبال ایران داشت. متیس در عین وفاداری به ایده مهار ایران، خواهان ماندن ایالات متحده در برجام بود.
استعفای او وزن جناح بازها (که صراحتاً تغییر رژیم در تهران به مثابه راه حل نهایی تفاوت ایالات متحده با جمهوری اسلامی را توصیه می کنند) در تیم امنیت ملی ترامپ را افزایش می¬دهد.
متیس در مواجهه با ایران سست نیست؛ او از 1983 و انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت توسط لبنانی های مورد حمایت ایران از ایران کینه به دل دارد. در سال 2010 و در سمت فرمانده سنتکام پس از سال ها جنگ با گروه های نیابتی ایران در عراق اولویت های خود در منطقه را چنین برشمرد: نخست ایران، دوم ایران و سوم هم ایران. شاید همین امر اوباما را به تغییر فرمانده سنتکام در سال 2013 و همزمان با آغاز مذاکرات با تهران ترغیب کرد.
به هنگام بازنشستگی از پست نظامی در سال 2016 متیس ایران را یک مورد انقلابی متعهد به آشوب و ویرانی خواند. اما در زمان تصدی سمت وزیر دفاع در کابینه ترامپ این ظاهارات خود را تعدیل کرده و به ریسک های برخورد نظامی آمریکا با ایران صحه گذاشت.
با توجه به مواضع متیس در مورد توافق هسته ای، متیس در این زمان در قالب متوازن کننده اقدامات رئیس جمهور ظاهر شد. چراکه کسانی که یک بار به جنگ رفته اند به سختی هوادار تکرار آن می شوند.
اگرچه خبر خروج ایالات متحده از سوریه و تضعیف سیاست مهار ایران برای تهران خبر خوبی است؛ اما استعفای متیس نمی تواند برای ایران یک پیروزی محض باشد.
در رأس شورای امنیت ملی آمریکا مشاور امنیت ملی جان بولتون قرار دارد که به یک واقع گرای تهاجمی و کسی که برای بمباران تأسیسات اتمی ایران فشار می آورد مشهور است؛ کسی که به توافقات چندجانبه بی اعتماد است و پیوندهایی با سازمان مجاهدین خلق دارد که سازمانی مخالف جمهوری اسلامی و دارای سابقه در قتل شهروندان آمریکایی است.آخرین بازمانده از کابینه نمایشی ترامپ وزیر امور خارجه مایک پمپئو است که جایگزین رکس تیلرسون شد؛ کسی که معتدل تر بوده و چندان فوبیای ایران نداشت.
پمپئو در گذشته خواهان در نظر گرفتن حمله نظامی به بخش های هسته ای ایران از سوی ایالات متحده شده بود.
در ساخت تقنینی ایالات متحده سناتور تام کاتن حضور داردکه به مثابه یکی از بازها در قبال ایران مطرح است. او به همراه 46 سناتور دیگر در مارس 2015 طی نامه¬ای به رهبر عالی ایران به جمهوری اسلامی هشدار دادکه وارد فرایند مذاکره با ایران نشود.
کاتن هم درست مثل بولتون صریحاً خواهان تغییر رژیم در تهران است. او اگرچه خواهان تشدید حضور ایالات متحده در سوریه است اما آمال سیاسی او ممکن است به حمایت او از موضع رئیس جمهور و حضور و در کابینه منجر شود.
محور بولتون- پمپئو- کاتن و حمایت آن از سوی رئیس جمهوری که از اقدام نظامی علیه تهران سخن می گوید برای تهران نشانه هایی به همراه دارد. اگرچه خروج از سوریه و افغانستان امکان درگیری و برخورد تصادفی میان دو کشور و همچنین بین نیروهای تحت حمایت تهران و نیروهای ایالات متحده را کاهش می دهد.
اما در عین حال این احتمال مطرح است که در نتیجه این اقدام توجه دولت ترامپ بر ایران حتی بیشتر از قبل شود. در عین حال ایالات متحده باید اسرائیل ، امارات متحده عربی و عربستان سعودی را از این امر ممکن سازد که خروج از سوریه به معنای رها کردن آنان در برابر توسعه طلبی ایران نخواهد بود. در همین راستا سفر کوتاه ترامپ به عراق در دسامبر 2018 تقریباً همین امر را مسجل ساخت.
خوب صبر میکنیم تا حمله کنند و بعد به خدمتشون میرسیم
مرغابی را از اب نترسانید که ما مشتاق جنگ با شیطان بزرگ هستیم