من قائم به ذات خود هستم
کارگردان نمایش «بوف نهچندان کور» درباره اقتباسی بودن یا نبودن اثر خود گفت او و اثرش قائم به ذات خود او هستند.
به گزارش خبرنگاران پویا، صبح امروزنشست خبری نمایش «بوف نه چندان کور»، با حضور محمدعلی سجادی، کارگردان نمایش و دیگر عوامل در تماشاخانه پایتخت برگزار شد.
در این نشست سجادی در بخش جالب توجه گفتگویش با استقبال از افزایش سالنهای خصوصی، گفت «قتصاد هنر ما متاسفانه دولتی است و با وجود شعارهای دولتی که عموماٌ فرهنگی هستند، متاسفانه به فرهنگ توجهی نمیشود. این درصد پایین غمانگیز است اصولا بودجه به جای فرهنگ در بخشهای تبلیغاتی هزینه میشود. این غمانگیز است که سرمایهگذار نهادها هستند که به دو دسته برادران و غیربرادران تقسیم میشود و شما یا باید خانهنشین شوید یا زبانبازی کنید یا اینکه مادر پولداری داشته باشید.»
سجادی درباره کار روی متنی از هدایت، با اشاره به اینکه متن هدایت چنان ترغیبگر است که به واسطه آن فرامتنها میتوان ارجاعاتی داشت، نمایش خود را تلفیقی از تئاتر، سینما، نقاشی و موسیقی دانست و گفت: این را در خود نمایش نیز میبینیم که برای مثال متأثر از فیلمهای اکسپرسیونیستی آلمانی است.
او نمایش خود را گرتهبرداری شده از بوف کور دانست و گفت:«رمان هدایت چند لایه و تفسیرپذیر است که 30 جلد کتاب به تفسیر دربارهاش نگارش شده است. در سال 93 با تمرکز روی بوف کور همزمان با پژوهش، به نقاشی نیز مشغول شدم که از 7 اثر متأثر از بوف کور به 20 اثر رسیدم. در سال 94 نمایشگاه نقاشی برگزار کردم که از دلش دو متن در آمد. از ابتدا نمیخواستم نمایشنامه بنویسم. قرار بود فیلمنامهای بنویسم.»
کارگردان «اثیری» با اشاره به آثار نقاشی منبعث از بوف کور از قصدش برای استفاده از آنها در فصل گالری نمایش «بوف نهچندان کور» گفت که بعدتر تصمیم به استفاده از همان فضای خالی میکند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا به سراغ رمانی غیردراماتیک رفته است که اقتباسهای پیشین از آن شکست خوردهاند، گفت: «من آدم سمجی هستم. سالهای زیادی وسوسه داشتهام. تلاشم این بود مسیری بروم که دیگران نرفتهاند. بوف کور قائم به ذات ادبیات و زبان است. اگر به سمت آن رویه میرفتم گرفتار آن میشدم و به اثر موفقی نمیرسیدم. من بوف کور را بلعیدهام و آثار و حواشی آن را مطالعه کردم در نمایش سعی کردم نمایش قائم به ذات خودم باشد.»
کارگردان «رگ شب»، در بخشی از گفتههای در مورد اقتباس از بوف کور ابراز داشت: «ما بوف کور را خواندهایم؛ ولی درست نخواندهایم. ما اکنون 80 سال پیش نیستیم. اکنون لایههای دیگری از متن وجود دارد که از جهان معاصر ایرانی میگوید.»
سجادی در پاسخ به این پرسش که چرا از شیوههای اکسپرسیوسیتی در تئاتر خود استفاده نکرده است گفت: «هدایت از اکسپرسیوسیتی متأثر است؛ ولی من به آن سمت نرفتم. چون به سمت حذف فانتزی رفتهام و این بخش از سلیقه من است. میخواستم گرفتار پیچیدگیهای فرامتنی یا ظاهری نشوم.میخواستم ذات اثر اکسپرسیوسیتی باشد بیشتر میخواستم با اثری ملموس روبرو باشیم. از حاصل کار ناراضی نیستم؛ ولی باید دیگران در مورد این اثر نظر دهند.»
خالق «جنایت» در پاسخ به این پرسش که آیا در این اولین تجربه خود از نمایشنامهنویسان حرفهای کمک خواسته است گفت: «در دهه 50 در نوجوانی نمایشنامههایی نوشتم و تئاتر کار کردم و در این حوزه فعال بودم فیلم پیشین من نیز یک فیلم اجرا است که به قصد تمرین ساخته شد.»
وی با اشاره به قصد اولیه فیلمنامه شدن اثر خود گفت: «نقش ژندهپوش مرا ترغیب کرد که در ملموس شدن اثر به سمت نمایشی شدن بروم. دوستانی مرا به سمت نمایشنامهنوشتن هل دادند اما من قائم به ذات خود هستم. در سینما نمیشود دست به کارهایی همانند «بوف نهچندان کور» زد. رگ شب 3 سال توقیف شد در کشویم کارهایی از این دست دارم. از اینکه رسانه را حمال بدانم بیزارم. تئاتر را برای تئاتر بودنش دوست دارم از اینکه کسی بعد از اجرا بگوید منظورت چیست تعجب میکنم چون باید از تئاتر دیدن لذت برد.»
سجادی در مورد انتخاب بازیگران گفت: «با افراد مختلفی گفتوگو کرده ولی از اینکه به این بازیگران کنونی رسیده است خوشحال است چون آنها کار را فهمیدهاند.»
کارگردان «بازجویی یک جنایت» درباره انتخاب سالن نیز گفت: «از ابتدا قصد داشتم سالن بلکباکس باشد و به شکل دو سویه نمایش اجرا شود.»
او در مورد کار در ایرانشهر با تشکر از همکاری این مجموعه از ضعف امکانات فنی در تئاتر کشور گلایه کرد و ابراز امیدواری کرد که وضعیت بهتر شود.
مسعود کرامتی، بازیگر این نمایش درباره کار با سجادی گفت: «من در کار با وی سختگیری حس نکردم. به هماهنگی رسیدیم که قرار نبود به عناد مبدل شود. زمانی که متن را خواندم ابتدا به ساکن برایم جالب بود که میخواهم 7 نقش را بازی کنم. بعد از خواندن متن این متن را واجد یک ویژگی مهم دیدم، اینکه بوف کور هدایت نیست و استفاده از کلمه اقتباس درست نیست؛ بلکه نگاه سجادی به بوف کور است.»
الهام نامی، بازیگر این نمایش با اشاره به آگاهی از قصد سجادی در اقتباس از بوف کور در مرحله فیلمنامه و سپس نمایشنامه از علاقه قلبی خود برای بازی در نقش زن اثیری گفت و افزود: «از 4 نقش من در نمایشنامه «بوف نهچندان کور»، دو نقش در داستان هدایت وجود دارد؛ اما روی صحنه تصورم این است که کلاً یک نقش را بازی میکنم، ولی نمود صحنه آنها متفاوت است.»
سعید یزدانی، طراح صحنه نمایش در مورد طراحی فضای خالی و استفاده از آینه در این نمایش گفت: «دنیای من و سجاد به سادگی یکی شد. همفکری ما و فضای خالی باعث شده از هجمههای ایدهها به یک بیچیزی برسیم که همه چیز را در خود دارد و هیچ محدودیتی نداشته باشیم. استفاده دو آینه دلالت بر دنیای بینهایت دارد.»
رحیم نوروزی دیگر بازیگر نمایش، اذعان داشت کار سجادی او را به یاد اقتباس خودش از متن هدایت در تئاتر شهر میاندازد که یکی از دیالوگهای «بوف نهچندان کور» بر بروشور کار خودش نقش بسته بود. وی در مورد بازی روی صندلی چرخدار اظهار داشت: «ویلچر در تمرین اضافه شد و سجادی احساس کرد که با مضمون اثر همنشینی دارد.»
او نقش خود را که عمده آن روی صندلی چرخدار میگذرد، فلج خود خواسته توصیف میکند که پس از رفتن شخصیت ناهید به آن دچار میشود. او نوع بازی خود در این نمایش را سهل و ممتنع دانست و گفت: «در تمرین روی میمیک و صورت کار میکردیم که در سالن شاید این ارتباط سخت به وجود آید و کار را مشکل کرده است.»
احسان آنالویی، طراح موسیقی این اثر با دریافتش از رئال بودن متن و اجرای سجادی، اظهار داشت: «به همین سبب به سراغ موسیقی آتونال نرفتم آنگونه که نادر مشایخی عمل کرده است. ما صادق هدایت را همانند یک انسان دیدیم و به همین دلیل به سراغ موسیقی ریسونال رفتیم.»