ازدواج سفید یا همباشی؛ معضل یا انتخاب آگاهانه؟
ازدواج سفید که چندسالی است در کشور ما رواج پیدا کرده، به ازدواجی میگویند که دختر و پسر با یکدیگر زندگی مشترکی را آغاز میکنند بدون آنکه عقد رسمی صورت گرفته باشد یا حتی خانوادههای آنان خصوصا دختران در جریان این موضوع باشند.
به تازگی تحقیقی توسط یک پژوهشگر درباره ازدواج سفید در سه کلانشهر تهران، مشهد و اصفهان انجام شده که در آن گفته شده برخی جوانان این نوع زندگی مشترک را به عنوان سبکی از زندگی بذیرفتهاند. در عین حال این نتیجه نیز حاصل شده که برخی مسئولان و کارشناسان را با عنوان معضل اجتماعی معرفی کردهاند.
در سال ۲۰۱۰ ازدواج سفید در نروژ، فرانسه، سوئد و اسپانیا آنقدر رواج پیدا کرده که قوانین حقوقی مشابه با ازدواجهای رسمی برای آنها وضع شده است. هماکنون ازدواج سفید بسیار در ترکیه استفاده میشود. کامیل احمدی در تحقیق خود گفته در مصر و شهرهای اسکندریه و قاهره، بیروت و غرب لبنان و حتی تونس این شیوه زندگی در حال رشد است.
هرچند مسئولان دولتی سعی میکنند درباره این موضوع سخنی نگویند و آن را مسکوت بگذارند، اما در روزهای گذشته رحمانی فضلی وزیر کشور گفته است که درباره ازدواج سفید تحقیقات ویژه باید انجام شود.
وزیر ورزش و جوانان ازدواج سفید را ناهنجاری خوانده بود و هم تنها به گفتن این جمله اکتفا کرده بود که ریشه این ناهنجاری تنها به مسایل اقتصادی مربوط نمیشود و مشکلات فرهنگی، روحی، روانی و عدم آگاهی از پیامدهای این ارتباطات باعث توسعه معضل ازدواج سفید شده است.
برخی مقامهای قضایی نیز سکوت خود را در این باره شکستهاند. صادقی معاون قوه قضائیه که از واژه «همباشی سیاه» به جای «ازدواج سفید» استفاده کرده، گفته است: «این امر خلاف شرع و قانون است، اگر کسی مقدمات این موضوع را فراهم کند یا به هر نحوی زمینه این کار را تسهیل کند و از این موضوع اطلاع داشته باشد او هم کار غیرقانونی و غیرشرعی انجام داده و به اشاعه فحشا کمک کرده است»
مجید ابهری پیشتر گفته بود که خطر پیشی گرفتن ازدواج سفید از ازدواج رسمی وجود دارد. حوادث خیابان انقلاب و رواج ازدواج سفید میان جوانان نشان میدهد مردم و خصوصاً جوانان شکل دیگری زندگی میکنند که ارتباطی با سبک زندگی مسئولان ندارد.
اما آیا ازدواج سفید نوعی انتخاب آگاهانه برای زندگی است که با توجه به تغییر معیارهای جامعه ایجاد شده یا باید آن را عنوان معضلی اجتماعی نگریست؟
محمد علی الستی فعال و کارشناس مسائل اجتماعی گفته موضوع ازدواج سفید را از دو منظر نگاه میکنیم؛ ابتدا از منظر تحولات نظام خانواده که شما اگر به شکلهای متعدد خانواده در طول تاریخ نگاه کنید، شکل خانواده به دلیل شرایط متفاوت، تغییرات زیادی داشته است. ما در یک دورهای نظام عشیرهای را داشتیم که خانوادههای بزرگ و گستردهای را شامل میشد و همه با هم در نزدیکی هم و در کنار بزرگ خاندان زندگی میکردند، بعد از آن خانوادهها کوچکتر شد تا جایی که به خانوادههای تک واحد تبدیل شدند و این پذیرفته شد که پدر با مادر و فرزندان زندگی کنند.
الستی میگوید شرایط زندگی امروزه ما به دلیل عواملی همچون اقتصادی، محدودیتها و … باعث شده مکانیزمی ایجاد شود که جوانان بخواهند با یکدیگر زندگی کنند که شاید مشکل شرعی هم نداشته باشد اگر روابط و ضوابط شرعی در آن رعایت شود و تقریبا همانند همان ازدواج موقت است. از منظر تحول نظام خانواده میتوان حدس زد که خانوادهها دستخوش تغییر هستند و ما عملا در یک مرحله گذار را طی میکنیم.
این کارشناس اجتماعی با بررسی این موضوع از منظر آسیبهای اجتماعی، تصریح کرد: اگر ماجرا را به عنوان معضل ببینیم، نوع تغذیه، تعهد، بیکاری، محرکهای محیطی، تنوع و محرکهای جنسی باعث شده تا شرایط زندگی ما نسبت به ۱۵۰ سال قبل متفاوت باشد. همه این عوامل از یک سو جوانان را به سمت پیدا کردن مکانیزمهایی برای ارضای خواستههای جنسی خود سوق میدهد، و از طرفی آنها را برعهده گرفتن مسئولیت سنگین خانواده باز میدارد. اگر ماجرا را از جهت ببنیم، میتوان پدیده ازدواج سفید را یک آسیب اجتماعی دید و آن را بررسی کرد.
او با بیان اینکه اگر به عوارض اجتماعی توجه نشود به آسیب اجتماعی و اگر به آسیبها نیز توجه نشود به بحران اجتماعی تبدیل میشوند، تصریح کرد: نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که درصد بالایی از این ازدواجها به عنوان یک مرحله آزمایشی و آشنایی باقی میمانند و به ازدواج دائم نمیرسد.
الستی میگوید: با توجه به تحقیقات صورت گرفته نمیتوانیم بگوییم که ازدواج سفید میتواند مکانیزیم مناسبی برای آشنایی پیش از ازدواج نیست، هرچند که برخی سعی داشتند تا این مسئله را به عنوان مقدمهای برای آشنایی پیش از ازدواج و به نوعی نامزدی معرفی کنند، اما باید بدانیم که در اصل اینگونه نیست. اکنون آمار دقیقی از سن این افراد در دست نیست، اما عموما سن این اتفاق از پایان دبیرستان تا حدود ۴۰ سال است.