چالشهای زنان ایرانی برای سفرهای زنانه
جلب رضایت، مدیریت منزل در دوره غیاب زنان و تامین مالی را میتوان از اصلیترین چالشهایی که دانست که پیش از سفرهای تکجنسیتی پیشروی زنان قرار دارند.
گردشگری به منزله یک فعالیت فراغتی مدرن در جوامع معاصر شناخته میشود با این حال همچون بسیاری از فعالیتهای فراغتی، دسترسی به سفر و گردشگری، توزیع برابری میان دستههای مختلف اجتماعی از جمله طبقات و جنسیتهای مختلف (زنان و مردان) ندارد.
از سوی دیگر طبقه متوسط در جامعه ایرانی دگرگونیهای وسیعی را در ارزشها، الگوهای رفتاری و انتخابها در دهههای اخیر تجربه میکند. از همین رو در برخی پژوهشها بحث سفرهای تکجنسیتی زنان مورد توجه قرار گرفته است.
در این پژوهشها به طور قالب پاسخ به دو پرسش شامل اینکه زنان امروز طبقه متوسط در کلانشهرهای ایران چه کارکردهایی را برای سفرهای تکجنسیتی ادراک میکنند و دیگر آنکه در سفرهای تکجنسیتی پیش، حین و پس از سفر چه چالشهایی دارند و برای این چالشها چه راهبردهایی اتخاذ میکنند، مورد بررسی قرار گرفته است.
برای پاسخ به این پرسشها پژوهشی به طور کیفی و با روش مردمنگارانه انجام شده و در قالب آن ندا رضویزاده (استادیار گروه پژوهشی جامعشناسی، گردشگری، پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی) و زهرا برادران کاشانی (دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی، دانشگاه فردوسی مشهد) به بررسی در این زمینه پرداختهاند و با ۱۴ زن مصاحبههای عمیق انجام دادهاند.
در نهایت یافتههای این پژوهش نشان داد زنان دو نوع کارکرد سلبی و ایجابی برای سفرهای تکجنسیتی (تنها) قائل هستند.
مهمترین چالش آنها پیش از سفر جلب رضایت خانواده و مدیریت منزل در مدت غیاب آنها محسوب میشود. از جمله چالشهای حین سفر نیز میتوان به دو گونه عاطفی و کارکردی اشاره کرد، اما چالشهای پس از سفر چندان حائز اهمیت دانسته نمیشود. در این میان زنان برای مقابله با این چالشها راهبردهای گوناگونی اتخاذ میکنند که طیفی از واکنشهای منفعلانه تا فعالانه و خلاقانه را در بر میگیرد. در مجموع سفر تکجنسیتی برای زنان عرصه تجربه، محکزدن و اثبات قدرت، عاملیت و استقلال آنها در جامعه معاصر ایرانی به شمار میرود.
برخی بررسیهایی که در گذشته صورت گرفته، نشان میدهد وقت قابل توجهی از اوقات زنان به خصوص زنان متاهل صرف کار خانگی میشود، بنابراین حضور وغیاب زن در خانواده در کم و کیف خدماتی که فرزندان و همسر دریافت میکنند تاثیرگذار است. برهمین اساس زنان برای ترک منزل به قصد سفرهای تکجنسیتی با چالشهایی مواجه میشوند. از سوی دیگر تنها حدود ۱۵ درصد زنان ایرانی شاغل یا آماده بهکار (فعال اقتصادی) هستند که این موضوع به این معناست که دسترسی زنان ایرانی به منابع مالی به دلیل پایینبودن نرخ اشتغال محدود است.
علاوه بر این اگرچه آمار دقیقی از فعالیتهای فراغتی و گردشگری زنان وجود ندارد اما به استناد چکیده یافتههای طرح آمارگیری گذران وقت، زمانی که مردان در طی شبانهروز برای فعالیتهای تفریحی و فرهنگی، ورزشی و مصرف رسانهای صرف میکنند، در مجموع حدود ۲۰ درصد بیش از زنان است. مستندات یاد شده حاکی از آن است که هم به لحاظ مالی، هم به لحاظ زمانی و هم از نظر هنجاری با توزیع نابرابر فرصتهای فراغتی بین دو جنس مواجه هستیم.
در این پژوهش با توجه به این که پژوهشهای پیشین کمتر به کشف تفسیرها، معانی، دریافتها و استراتژیهای عملی زنان دربارهی سفرهای تکجنسیتی و نحوهی مواجه آنها با نقش خود به عنوان زن در خانواده و گردشگر پرداختهاند با روش مردمنگاری و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساخت یافته به پاسخگویی به پرسشهای تحقیق پرداخته شده است. جامعه بررسی شده این پژوهش زنانی با سن بین ۲۰ تا ۷۰ سال بودهاند که متعلق به پایگاه اقتصادی – اجتماعی متوسط و ساکن مشهد و بعضا تهران بودهاند و به تنهایی سفرهای تکجنسیتی را تجربه کرده بودند.
این زنان که شغلهای متنوعی از دانشجویی تا خانهداری و غیره داشتند از نظر تحصیلی نیز در شرایط متعدد قرار گرفته و تحصیلاتی از ابتدایی تا دکترا داشتهاند. طبق بررسیهای صورت گرفته در زمینهی تامین هزینه این سفرها، در بخش قابل توجهی از موارد خود زنان به تامین هزینهها پرداختهاند و گاه خانواده یا حتی دوستان و آشنایان هزینه این سفرها را تامین کردهاند، چرا که یکی از چالشهای زنان قبل از سفر تامین مالی آن است.
به گزارش ایسنا، جلب رضایت و مدیریت منزل در دوره غیاب زنان از دیگر چالشهایی بوده که برای سفر تکجنسیتی زنان پیشروی آنها قرار داشته است. البته در حین سفر نیز چالشهایی وجود داشته که از جمله آنها میتوان به شدت نگرانی برای والدین، فرزندان یا همسر اشاره کرد. البته عدهای از زنان نگران این دوری نبوده و همین فراغت، انقطاع نسبی و دوری از خانواده و کار روزانه مطلوب آنها بهشمار میرود.
در نهایت یافتههای این پژوهش گویای آن است که گردشگری تکجنسیتی در بستر اجتماعی ایران ویژگیهای متمایزی دارد که تجربه بیشتر زنان از آن تاثیر میپذیرد. از سویی میزان اشتغال زنان در ایران بسیار پایینتر از مقیاس جهانی است چنانکه یافتههای این پژوهش نشان میدهد که گردشگری تکجنسیتی برای بسیاری از زنان (به ویژه زنان متاهل غیرشاغل) فرصتی برای گریز از وظایف خود بهشمار میرود.
در بستر ایران معاصر زنان هنگامی که به انتخاب فراغتی دست میزند و گردشگری تکجنیستی را انتخاب میکنند با خلاقیتهایی این نقش را تعریف میکنند که فضای خانواده را وا میدارند که این تعریف جدید نقش را بپذیرند. با این حال در اغلب موارد اگرچه زنان در هنگام سفر نقش زنانه خود در خانواده را تقریبا وا میگذارند، اما به طور معمول به زن دیگری تقسیم میشود که نشان میدهد کار خانگی همچنان به منزله جزیی از وظایف نقشی زنان محسوب میشود و مردان معمولا مسئولیت آن را نمیپذیرند.
نتایج این پژوهش در نشریه “زن در توسعه و سیاست” منتشر شده است.