«مدیریت توحش» زیر تیغ نقد
ترجمه فارسی کتاب «مدیریت توحش» نوشته ابوبکر ناجی، استراتژیست برجسته القاعده که از آن به عنوان «مانیفست» گروه تروریستی داعش یاد میشود، با حضور کارشناسان نقد و بررسی شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مدیریت توحش» نوشته «ابوبکر ناجی»، استراتژیست برجسته القاعده، در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسید. از این کتاب به عنوان «مانیفست» گروه تروریستی داعش نام برده میشود چرا که ایدههای ارائه شده از سوی نویسنده در این کتاب، تا حدی همانهایی است که در عملکرد سازمانی داعش، بهتمامی به اجرا گذاشته شده است.
«تعریف مدیریت توحش و بیان پیشینۀ تاریخی آن»، «مسیر برپایی دولت اسلامی»، «مهمترین اصول و سیاستها در پیادهسازی نقشۀ عمل»، «مهمترین مشکلات و موانع» و «نتیجهگیری» عناوین پنج مبحث اصلی کتاب «مدیریت توحش» است. این کتاب به تازگی به فارسی ترجمه و از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، منتشر و روانه بازار شده است.
پیش از ظهر امروز سهشنبه ۳۰ خرداد و در نشستی که در محل این پژوهشگاه برگزار شد، کتاب «مدیریت توحش» با حضور دکتر قدیر نصری، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک خاورمیانه و جلیل بهرامی نیا، پژوهشگر و عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح، و همچنین لادن احمدیان هروی و سوده منصوری، مترجمین کتاب، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست لادن احمدیان یکی از مترجمان کتاب «مدیریت توحش» نوشته ابوبکر ناجی با اشاره به اینکه به رغم گذشته چندین سال از شکل گیری این گروه، فضای ژورنالیستی بر فعالیتهای آن سیطره پیدا کرده و این مسئله موجب شده که محصولات رسانهای و متون اصلی که این گروه به آن استناد میکند کمتر در ایران شناخته شوند، گفت: ما تلاش کردیم با پایبندی به متن اصلی این مانیفست، لحن و فضای حاکم بر آن را به مخاطب ایرانی منتقل کنیم.
همچنین سوده منصوری دیگر مترجم این کتاب گفت: نکتهای که در مواجهه با این کتاب برای خود من آشکار شد، بحث هویتسازی و دیگرسازی از این طریق توسط گروه داعش بود؛ آنچه این گروه را از سایر گروهها متمایز میکند، شکل جدیدی از هویت سازی بود.
وی افزود: این شکل جدید هویتسازی به معنای واقعی کلمه همان کنش کنشگران عضو این گروه بود و در واقع این مسئله بود که به هویت آنها معنا میداد. «ما»یی که بر این اساس شکل میگیرد، نوع شدیدی از دیگریسازی را پدید میآورد.
به گفته این مترجم کتاب، «مدیریت توحش» گروههایی مانند افراد طرد شده از جوامع اروپایی و نسل دوم و سوم مهاجران به این کشورها در این شیوه هویتسازی به خوبی خودشان را با گروه داعش معنا میکنند و این یکی از رموز عضویت آنها در این گروه است.
در ادامه این نشست «قدیر نصری» عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک خاورمیانه، با استقبال از آغاز روند ترجمه کتابها و متون اصلی که مانیفست چنین گروههایی را تشکیل میدهد، گفت: من خوشحالم که به رغم برخی احتیاطهای بی مورد، این کتابها ترجمه میشوند و ترجمه آنها آغاز شده است.
وی سپس گفت: نویسنده اصلی کتاب «مدیریت توحش» حسن حکیم مصری است که آن را در سال ۲۰۰۴ و به زبان عربی نوشت، البته او چند سال بعد توسط نیروهای نظامی آمریکایی کشته شد. این کتاب چند سال بعد توسط موسسه بروکینز به انگلیسی ترجمه شد و در سال ۲۰۱۷ هم به فارسی بازگردانده شد.
نصری با اشاره به چهار مفهوم کلیدی «النکایه»، «اداره توحش»، «تمکین» و «الفتح» به عنوان مفاهیم کلیدی مانیفست داعش در کتاب «مدیریت توحش» گفت: مفهوم نکایه یعنی اینکه شما به صورت مداوم دولت مرکزی را آزار برسانید تا آن حد که فرسوده شود. مدیریت توحش هم یعنی مدیریت انسانهایی که نه از امنیت، نه از آموزش، نه از بهداشت و نه از هیچ مسئله دیگری برخوردار نیستند. تمکین هم به معنی زمینه سازی برای ظهور خلافت است و فتح هم به معنای مرحله آخر مبارزه یعنی پیروزی است.
این پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک خاورمیانه، اضافه کرد: کتاب «مدیریت توحش» دو سخن مرکزی دارد؛ نکته اول ضرورت عبور از گروه مندی به سوی دولت سازی و نکته دوم معکوس سازی ایده سیدقطب که میگفت اول ایمان و بعد مبارزه است؛ ابوبکر ناجی معتقد است که اول مبارزه و بعد ایمان و میگوید حتی کسی را که ایمان ندارد باید با پول جذب کرد تا بتواند برای ایمان مبارزه کند.
به گفته وی، این ایده مرکزی نویسنده کتاب «مدیریت توحش» یکی از دلایل و انگیزههای جذب شدن افسران بعثی که خود داعشیها هم اذعان داشتند که آنها افرادی فاسد و شراب خوار هستند، به این گروه بود.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با اشاره به اینکه من شخصا چهار نکته از این کتاب درباره رویکرد داعش استخراج کردهام گفت: نکته اول ضرورت کسب پیروزیهای کوچک به مثابه راهی برای پیروزیهای بزرگ است. نکته دوم اعلان عمومی جهاد و پرهیز از جهاد مخفی، نکته سوم تجارت با مرگ یا همان صنعت خشونت است؛ خشونت به مثابه راهی برای پیروزی و نکته چهارم مخاطب گزینی متفاوت یعنی تمرکز روی عوام و جوانان به جای تمرکز روی روحانیون و گروههای مرجع است.
نصری با اشاره به نقاط ضعفی که گروههایی مانند القاعده در استراتژیهای خود داشتند، گفت: داعش اصل دین و سلاح داشتن را با هم تلفیق کرد که این مسئله در خاورمیانه یک جواب استراتژیک دریافت کرد؛ این همان نکته ای بود که گروههای تروریستی قبلی به آن توجه نکرده بودند.
وی همچنین سرمایهگذاری گروهی مانند داعش روی نیروهای حاضر در خوشه مطرود و مغضوب جامعه را از اصلی ترین مولفههای ماهیتی این گروه برشمرد.
در ادامه این نشست جلیل بهرامی نیا پژوهشگر و عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح نیز در سخنانی با استقبال از ترجمه متون پایه ای که گروههایی مانند داعش به آنها متکی هستند، گفت: اینکه ما بتوانیم آثار اصلی نوک حمله مخالفان خودمان را ترجمه و ایضا بررسی کنیم، نشان از نوعی استقرار و همچنین فرهیختگی جامعه فرهنگی ما دارد و نویدبخش پیشرفت بیشتری برای کشور ماست.
این پژوهشگر حوزه تاریخ و تمدن اسلامی گفت: اصل کتاب «مدیریت توحش» در سال ۲۰۰۴ به زبان عربی نوشته شده است، البته چندان مشخص نیست که آیا نویسنده آن ابومصعب سوری است یا حسن حکیم الحکایم.
بهرامی نیا در ادامه با اشاره به کاستیهای به گفته او فراوانی که کتاب «مدیریت توحش» در ترجمه به فارسی دچار آن شده است، برخی از آنها را برشمرد. وی در این رابطه گفت: به عنوان مثال اصطلاح «صفقه» که در اصل به معنای معامله است، در این کتاب به «چانهزنی» ترجمه شده است. یا کلمه «مغازی» که به معنی «نبردها» است به معنای «صحابه» ترجمه شده است و یا اصطلاح «الامم المتحده» به «آمریکا» ترجمه شده است. همچنین اصطلاحی مانند «رهبان» که یک واژه قرآنی به معنای «روحانیون جیره خوار» است به «راهبها و خاخامها» ترجمه شده است و یا اصطلاح «تقوقع» که به معنی «خود را جمع کردن» (کاری که مار در هنگام آماده شدن برای حمله انجام میدهد) به «خروش» معنا شده است.
در ادامه این نشست نصری عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک خاورمیانه، گفت: کتاب «مدیریت توحش» از آنجا که یک اثر تکنیکی نیست و بیشتر شبیه بیانیهای است که با عجله نوشته شده، دارای تناقضهای پرشماری است که من ۱۷ مورد از آنها را استخراج کرده ام.
وی با برشمردن برخی از این تناقضها، نظر نویسنده کتاب یاد شده را درباره علت فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که آن را به شکست شوروی از مجاهدین افغان ارتباط میدهد، فاقد پایههای استدلالی عنوان کرد و یادآور شد: دلایل فروپاشی شوروی بسیار پیچیده تر از این مسئله است و اساسا مبارزه افغانها با این کشور، در منظومه مربوط به علل فروپاشی شوروی بسیار کم اثر است.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با اشاره به آناکرومیزم (زمان پریشی) نویسنده کتاب «مدیریت توحش» گفت: اینکه نویسنده مثلا دلیل عقب ماندگی مصر، افغانستان یا پاکستان را در بی توجهی به مبانی اندیشگی خودش میداند، نگاه صرف از پنجره جهادی به این موضوعات را بیان میکند. تناقض دیگر دست بالا گرفتن و اعتبار فوق العاده دادن به مفهوم «نکایه» است. در صورتی که در پارهای موارد برخی از دولتها به همین مسئله (نکایه) احتیاج دارند و دولتهایی در خاورمیانه هستند که بدشان هم نمیآید دشمنی مانند داعش داشته باشند؛ به عنوان مثال حسنی مبارک در بسیاری از موارد بحران مشروعیت حکومت خودش را با حملات این قبیل گروههای جهادی پنهان و در واقع توجیه میکرد.
در ادامه این نشست لادن احمدیان هروی یکی از مترجمان کتاب «مدیریت توحش» در پاسخ به انتقادهای وارده به برگردان این کتاب گفت: مسئله اول این است که ما نیاز داشتیم بعد از ویرایش کتاب، یک بار دیگر همان را بخوانیم ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد. مسئله دیگر لزوم تسلط و آشنایی با متون فقهی است که اذعان میکنم ما چنین تسلطی در خود سراغ نداریم؛ هم حوزه مطالعاتی من و دیگر مترجم این کتاب، جامعه شناسی است.
وی همچنین گفت: اگر چه ما این کتاب را از متن عربی ترجمه کردیم، ولی از آنجا که باید آن را برای مخاطبی که لزوما با متون جهادی چندان آشنا نیست، ترجمه میکردیم، ناچار بودیم در برخی موارد آن را با متن انگلیسی هم تطبیق دهیم تا بلکه بتوانیم لحن کتاب را به مخاطب برسانیم. قبول میکنم که در برخی جاها مجبور شدیم مسامحههایی انجام دهیم اما تنها با این هدف بوده که خواندن کتاب برای مخاطب ایرانی میسر شود.
هروی با ابراز امیدواری نسبت به رفع کاستیهای این کتاب در زمینه ترجمه، وعده بازنگری و تصحیح غلطها و اشتباهات صورت گرفته در این حوزه را داد.
همچنین در این زمینه تدین مدیر پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات مشکل اصلی را در این زمینه نبود ویراستاران علمی متخصص در این پژوهشگاه عنوان و ابراز امیدواری کرد این معضل در آینده نزدیک برطرف شود.
در ادامه بهرامی نیا پژوهشگر حوزه تاریخ و تمدن اسلامی عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح در توضیحاتی در پاسخ به سوالی پیرامون این جماعت و خاستگاههای فکری آن، با تاکید بر اینکه جماعت دعوت و اصلاح در مبانی فکری خود، بیشتر با اخوان المسلمین تناسب دارد، گفت: البته جماعت دعوت و اصلاح نماینده اخوان نیست، اما ما فکر میکنیم از این نظر که اخوان هم اصالت فکری دارد و هم برجستگی آن در فقه ظرفیتی برای جذب دستاوردهای دنیای نوین و سیاست ورزی دموکراتیک است، میتوانیم خود را تداوم فکری اخوان بدانیم با این قید که همکاری تشکیلاتی با آنها نداریم.
وی در ادامه با بیان اینکه انسان موجودی منتزع از تاریخ و جغرافیا نیست و نگرشهایش تنها با داشتههای درونی خودش شکل نمیگیرد، افزود: در طول تاریخ هر دینی تمدن متناسب با خودش را خلق کرده است. زمانی که تمدنی از رقابت با تمدنهای دیگر عقب بماند در حدی که خوف نابودی آن در میان باشد، این نگرانی وجود دارد که اعضای آن آرام آرام برای دو کار آماده شوند؛ اول جان ستاندن و دوم جان دادن.
وی حسرت نسبت به تمدن اسلامی در گذشته و نفرت نسبت به وضعیت کنونی کشورهای اسلامی را از جمله پارامترهای اساسی در شکل گیری گروههایی مثل داعش عنوان کرد و این گروه را تلاقی و تجلی گاه این حسرت و نفرت توصیف کرد.
این کارشناس اضافه کرد: البته در این حوزه از تمدن اسلامی، باید تشیع را مستثنی گرفت، چرا که در حال حاضر و با وجود جمهوری اسلامی، اعضای این تمدن گرفتار چنین حسرت و نفرتی نیستند.
در پایان این نشست قدیر نصری پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک خاورمیانه با اشاره به اینکه تئوری پردازان گروههایی مانند القاعده و داعش تقریبا با یکدیگر همپوشانی دارند و نمیتوان آنها را به طور کامل از هم سوا کرد، یادآور شد: گروههایی مانند داعش که علیه فضیلت بشری و حقوق انسان بماهو انسان اقدام میکنند، یقینا محکوم به شکست هستند.