ازدواجی که با چانه زنی شروع شود به طلاق ختم میشود/مشکل طلاق خود ما هستیم
در نشست عوامل و پیامدهای نرخ رشد طلاق با حضور اساتید دانشگاه بر شناخت درست از ماهیت طلاق و نقش فردی و خانوادهها بر حل این مشکل تأکید شد.
محمد اعتمادی فرد امروز پنجشنبه در نشست عوامل و پیامدهای نرخ رشد طلاق در نخستین کنگره ملی خانواده
با بیان اینکه درمورد مسئله طلاق باید ابتدا از ماهیت طلاق شناخت درستی داشته باشیم و متاسفانه در فضای مجازی اطلاعات نادرستی منتقل میشود، اظهار کرد: طلاق همواره وجود داشته و مسئله نرخ طلاق نیست زیرا الگو و منطق طلاق که در سال ها ما را همراهی می کند تقریبا ثابت است و مسئله اصلی این است که ما باید درک درستی از مفهوم دقیق طلاق پیدا کنیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: اولین مانعی که برای فهم دقیق طلاق وجود دارد درک تفاوت بین نرخ طلاق و علت مسائل و پیامدهای طلاق است.
اعتمادی فرد با بیان اینکه در امر طلاق نباید درگیر جنجالها و غوغاهای رسانهای شد، اظهارکرد: در مواردی سایتها جنجالهایی درباره شکسته شدن رکورد طلاق ایجاد میکنند این درحالیست که طلاق همواره وجود داشته و تمام مسئله همین است که باید این امر را بپذیریم.
وی افزود: نکته اول این است که از فرط دغدغه برای خانواده در دام طلاق قرار نگیریم و حواسمان باشد که زمینه ساز آن نیز نباشیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه برخی افراد میانسال درباره طلاق اینطور روایت میکنند که جوانان حال حاضر آماده زندگی نیستند و ازدواجهایشان منجر به طلاق می شود، گفت: ما نمیتوانیم این جوانان که تعدادشان زیاد شده و در معرض طلاق قرار گرفتهاند را ملامت کنیم زیرا با افزایش آمار ازدواج با افزایش آمار طلاق نیز رو به رو میشویم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه درباره طلاق ما با جریان طلاق سر و کار داریم، ادامه داد: به عبارت دیگر پیوند ساختاری این مسائل در حال وقوع است. برای مثال اگر جامعه دچار بیکاری شود باید منتظر باشیم که این موضوع خود را در خانواده نیز نشان دهد، ناراضی بودن جامعه نیز یکی از دیگر مواردی است که به این پدیده دامن می زند، جامعه ما جامعه ای است که همواره ناراضی است و این نارضایتی نسبت به دهههای قبل افزایش پیدا کرده. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این نارضایتی خانوادهها را نیز درگیر میکند و انتظاراتی را ایجاد میکند که باعث رشد طلاق میشود، پس اگر می خواهیم مسئله طلاق را در نظر بگیریم باید به شرایط آنومیکی که در جامعه به وجود آمده توجه کنیم.
وی ادامه داد: نمیتوان انتظار داشت که همواره درگیر مناقشات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره باشیم اما با موضوع طلاق سر و کار نداشته باشیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران همچنین با اشاره به طلاقهای زودهنگام در سالهای اول ازدواج گفت: طبیعی است کسی که زودتر ازدواج کرده راحتتر طلاق میگیرد و کسی که سالها از ازدواجش گذشته است به علت وابستگیهای موجود طلاق سختتری را خواهد داشت برای همین بیشتر از وقوع چنین پدیدهای جلوگیری میکند.
اعتمادی فرد در مورد صدور بیانیه و ابلاغیهها نیز در مورد طلاق تصریح کرد: مسئلهای که طی سالیان اتفاق میافتد را نمیتوان با یک بیانیه و ابلاغیه حل کرد و باید در نظر گرفت که مشکل طلاق خود ما هستیم و باید از خودمان برای حل مسئله طلاق شروع کنیم و تقوا به این معنی است که آدم ها حق مقابل و دیگران را بشناسند و به رفتار خود با دیگران دقت کنند.
وی ادامه داد: در سالهای گذشته درباره صدور طلاق سختگیری هایی انجام شد که برای مثال حل پروندههای طلاق با تاخیر انجام میشد و با این روش آمار طلاق کاهش یافت اما بعد از مدتی شاهد افزایش چشمگیر آن بودیم و می توان گفت که علت اصلی این مسئله آزادشدن فنری است که برای مدتی فشرده شده بود. بنابراین مواجهه با طلاق هم باید به شکل درست باشد و آداب طلاق را به افراد یاد بدهیم.
این استاد دانشگاه افزود: اگر قرار است مشکل طلاق حل شود نباید از دیگری شروع کنیم بلکه باید از خودمان شروع کنیم زیرا هر کس خود باید مشکل خود را حل کند اما در حال حاضر ما در یک فضای ناراضی زندگی میکنیم که همه به هم برچسب میزنیم.
وی با اشاره به اینکه ما باید به نحو درستی نگران مسئله طلاق باشیم گفت: اگر قرار است طلاق کاهش پیدا کند صرفا با نگرانی های رسانه ای کاذب نمی توانیم پاسخ درستی به این مسئله بدهیم.
اعتمادی فرد با اشاره به اینکه دو دسته عامل در ایجاد دغدغه ها تاثیرگذار هستند گفت: عوامل غیر اجتماعی و اولیه از جمله روانشناختی اقتصادی و غیره در دسته اول وجود دارند و دسته دوم نیز عمدتا عوامل اجتماعی است که به عوامل اولیه بدل میشود، این دسته از عوامل اگر هم حل شود، برای افراد جامعه مسئله هستند؛ چراکه افراد با تصور اینکه این مسئله همواره وجود دارد به تفکرات خود ادامه می دهند و این مسئله نشان دهنده این است که عامل مورد نظر تبدیل به یک مشکل اجتماعی شده است.
وی فاصله ایده آلهای ذهنی و نگرشی با واقعیتهای رفتاری و نارضایتی عمومی را از عوامل اجتماعی مهم عنوان کرد و افزود: در حال حاضر بین ایده آل های ذهنی و نگرشی افراد با واقعیت های اجتماعی رفتاری تفاوت قابل توجهی وجود دارد. برای مثال اگر ویژگی های یک همسر مناسب را از فردی بپرسیم ممکن است بگوید که اخلاق و رفتار برای وی از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما اگر مسائل و عوامل اجتماعی را از او بپرسیم اولین عاملی که عنوان میکند عوامل اقتصادی است، بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که واقعیتها و ایده آلهای ذهنی ما فاصله بسیار زیادی از یکدیگر دارند که همین مسئله باعث ایجاد معضلی مهم میشود.
دکتر محمد تقی کرمی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این نشست تصریح کرد: مخاطب ما درک شهودی و انضمامی از میدان دارد برای مثال اگر یک خانم ۳۰ ساله را در نظر بگیریم که در یک ساختمان ۱۲ طبقه زندگی میکند و ممکن است دو نفر خانم مطلقه در این ساختمان زندگی کنند و این چیزی است که میدان آن فرد درک میکند که طلاق رو به افزایش است و به نظر می رسد که این فرد تجربه ای را دارد که پدران و مادران نداشتند، این در حالی است که به عقیده من طلاق را باید نسبت به میزان ازدواج های هر سال بسنجیم . اگر نسبتی که از جامعه متاهل کم میشود با نسبتی که زیاد می شود یکسان باشد این مسئله اعداد و ارقام هستند.
به گزارش ایسنا، وی گفت: طلاق به خودی خود نمیتواند مسئله باشد و حتی مجزا مورد مطالعه قرار بگیرد، اما عدهای خود طلاق را مسئله میدانند. عده ای دیگر نیز طلاق را به علت پیامدهای یک مسئله نگاه میکنند؛ اما مشکل ما در بحث طلاق خود ماهیت طلاق بود؛ زیرا افراد معاهده را امضا میکنند و بعد به این نتیجه میرسند که ادامه این مسیر برای آنها ممکن نیست و امکان بقا وجود ندارد و در آن صورت از یکدیگر جدا می شوند اما مشکل اینجاست که بعضی از ساختارهای قدیمی و جدید که در کنار یکدیگر نقش آفرینی میکنند با یکدیگر سنخیت ندارند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: البته من نگران جامعه ایرانی نیستم چون به عقیده من خود این جامعه از درون از خود مراقبت میکند و این را نیز میتوان از الگوهای خانواده مبداء بعد از ازدواج حمایتهای تحصیلی خانواده و غیره متوجه شد، در واقع خانواده ایرانی در فقدان کارکردهای حکومتی، دولتی، اجتماعی و اقتصادی از خود مواظبت میکند و کم کاری های آنها را جبران میکند؛ اما طلاق برای خانواده ایرانی دردآور است، به این دلیل که در زمان جدا شدن یک زوج دو نسل و چندین خانواده درگیر این مسئله میشوند همان طور که در حال حاضر شاهد هستیم افرادی هستند که ۲۵ سال پیش طلاق گرفتند و همچنان برای حل مسئله مهریه به دادگاه مراجعه می کنند ضمن اینکه سالیان سال پیامدهای این طلاق گریبانگیر خانوادهها است.
کرمی با بیان اینکه منطق طلاق عاطفی و طلاق قضایی متفاوت است و در طلاق عاطفی است که زوجین تصمیم میگیرند مسیر را ادامه بدهند، گفت: ما در ذهنیت درباره مسئله ازدواج کاملا در یک شکاف هستیم و با وضعیت ساختاری موجود و به تعبیر «گیدنز» معنای رابطه برای ما تغییر کرده است و با معنای نوین و مدرنی رو به رو هستیم؛ اما معنایی مثل مهریه، زندان، دادخواست به شکل گذشته باقی مانده است.
کرمی همچنین با بیان اینکه خانواده جایی است که دولت باید از آن فاصله بگیرد و در صورت ارائه خدمات به آن نزدیک شود، اظهار کرد: در همه جای دنیا دولت هرچه در روابط خصوصی مداخله کرده وضعیت آن رابطه بدتر شده است. بنابراین با بیانیههای صادره برای مسئله طلاق نمیتوان این مسئله را کاهش داد.
وی همچنین گفت: نرخ خام طلاق در جامعه رو به افزایش است و متاسفانه طلاق در روستاها نیز افزایش معناداری پیدا کرده است.
شهلا کاظمی پور عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز با حضور در این نشست اظهار کرد: با وجود پیشرفت در زمینه تفکر همچنان طلاق برای خانمها یک انگ اجتماعی محسوب می شود و با وجود اینکه باید تعداد زنان و مردانی که طلاق گرفتند با یکدیگر برابر باشد اما این گونه نیست و تعداد زنان مطلقه ۵ الی ۶ برابر بیشتر از مردان است که طلاق گرفتند.
وی با بیان اینکه اصطلاحی تحت عنوان طلاق عاطفی مطرح است گفت: هر طلاق آشکار به طور متوسط ۱۰ سال طلاق عاطفی را در پشت سر خود دارد و این مسئله باید مورد مطالعه قرار بگیرد. یکی دیگر از دلایل افزایش طلاق این است که زنان در حال حاضر از پشتوانه مالی برخوردارند و برای ادامه زندگی خود نیاز به وجود همسری ندارند و میتوانند به صورت مستقل زندگی کنند. بنابراین طلاقهای عاطفی تبدیل به طلاقهای آشکار میشوند.
کاظمی پور با بیان اینکه اگر قرار است طلاق را کاهش دهیم باید خانواده را به یک خانواده سالم سوق دهید، گفت: ما با بخشنامه و آیین نامه نمیتوانیم مسئله طلاق را از جامعه کم کنید و من معتقدم که برای این مسئله باید روی ازدواج نیز تمرکز و پایه ازدواج را تصحیح کرد.
وی با بیان اینکه ما باید تغییرات اجتماعی را بپذیریم، گفت: ازدواجی که با چانه زنی شروع شود به طلاق ختم میشود و دولت باید قبل از ازدواج پشت جریان مهریه باشد تا متوجه شود آیا جوان قدرت پرداخت مهریه را دارد یا خیر؟
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه کانون خانواده ها به سمت فردگرایی سوق پیدا کرده است، افزود: در حال حاضر شاهد کمرنگ شدن نقش همکاری و همدلی در خانواده ها هستیم که همین امر باعث کاهش محبت میان خانواده ها شده است.
کاظمی پور ادامه داد: تفاوت بین تفکر مدرن و سنت بین جوانان است، به طوری که اگر از آن ها بپرسید ٧٠ درصد آن ها میخواهند از طریق دوستی ازدواج کنند اما زمانی که به کانون خانواده وارد میشوند با همین مسئله به سختی کنار می آیند.
وی افزود: سیل جامعه پذیری در بین خانوم ها بسیار بیشتر از آقایان است، این در حالی است که مردها بعد از ورود به زندگی مشترک متعصب تر نیز میشوند که میتوان این مسئله را عاملی برای ایجاد طلاق عاطفی دانست و از نظر من تنها راه حل این موضوع اشباع شدن جامعه و افراد برای شکل گیری یک اعتماد بین اعضای خانواده است.
وی با بیان اینکه برای ازدواج باید جمعیت در معرض آن را حساب کنیم، ادامه داد: تعداد مجردین زن بین سالهای ۸۵، ۹۰ و ۹۵ از این قرار بوده است که در سال ۸۵، هفت میلیون نفر، سال ۹۰ بیش از شش میلیون نفر و سال ۹۵ به بیش از پنج میلیون نفر رسیده است.
کاظمیپور با اشاره به اینکه طلاق یک مسئله مهم است و خانوادهها را درگیر میکند، گفت: یکی از دغدغههای دولتمردان افزایش فرزندآوری در ایران است که طلاق یکی از عوامل ممانعت از فرزندآوری است.