اختلاف کاخسفید و وزارت خزانهداری فرصت طلایی ایران
یکی از برنامههای احتمالی دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در آبان سال جاری تحریم سوئیفت در صورت ادامه همکاری با ایران است.
به گزارش بازتاب به نقل از آرمان، شاید تحریم سوئیفت از سوی آمریکا یکی از مهمترین تحریمهای این کشور علیه کشورمان باشد، زیرا با ایجاد چنین محدودیتی اتحادیه اروپا در مقام عمل نمیتواند با ایران مبادلات متناسب اقتصادی داشته باشد و دیگر نباید امید داشت که اروپا بتواند در حفظ برجام جایگزین آمریکا شود، زیرا با تحریم سوئیفت و بانکهای مرتبط با آن، هدایت جریان مالی دنیا برهم میخورد. اگر دولت ترامپ چنین تحریمی را اعمال کند، نباید انتظار داشت که سوئیفت، شرکتها و بانکهایی که با این سیستم پیامرسان مالی کار میکنند، ارتباط با ایران را به منافع اقتصادی حاصله از تجارت با آمریکا ترجیح دهند. با این حال، اکنون در خود آمریکا هم برخی گروهها و نهادها، از جمله وزارت خزانهداری این کشور بهشدت با اجرای تحریمهای سوئیفت علیه ایران مخالفت میکنند و در این زمینه گزارش برخی رسانهها حاکی از نگرانی این کشور نسبت به آینده ارتباط ایران با اروپاست. در این زمینه مجتبی بهاروند، اقتصاددان و رئیس کمیسیون حملونقل، لجستیک و گمرک اتاق بازرگانی ایران میگوید: «اکنون اختلافهای مهمی میان کاخسفید و خزانهداری آمریکا ایجاد شده است و ایران باید از این اختلاف بهره ببرد و با مخالفان تحریمهای گسترده مذاکره کند. واقعیت هم همین است و ما چارهای نداریم جز اینکه با سایر کشورهای جهان و مقامات آنها به مذاکره بنشینیم.»
رویکرد اخیر آمریکا در اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران قدری سختتر و جدیتر شده است بهنحوی که این احتمال وجود دارد دولت ترامپ، شرکت پیامرسان مالی سوئیفت را تحریم کند تا ایران نتواند از طریق اروپا با شرکتهای بینالمللی رابطه اقتصادی داشته باشد. وضعیت اقتصادی ایران در چنین شرایطی چگونه خواهد شد؟
مبادلات مالی بینالمللی بدون دسترسی به سوئیفت امکانپذیر نیست و اگر سوئیفت از سوی آمریکا تحریم شود، ایران از تبادلهال مالی در سطح جهانی محروم میشود. باید منتظر ماند و مشاهده کرد که در صورت اعمال چنین تحریمی، اتحادیه اروپا تا چه حد پای ایران میایستد. به یاد داریم که در زمان تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد ورود ارز به شکل چمدانی انجام میشد و بحرانهای اقتصادی عدیدهای بهوجود آمده بود تا حدی که رانندگان، فعالیتهای حملونقل بینالمللی را انجام میدادند. چند روز پیش سخنان خوبی را از آقای فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خواندم. او گفته بود که اکنون اختلافهای مهمی میان کاخسفید و خزانهداری آمریکا ایجاد شده است و ایران باید از این اختلاف بهره ببرد و با مخالفان تحریمهای گسترده مذاکره کند. واقعیت هم همین است و ما چارهای نداریم جز اینکه با سایر کشورهای جهان و مقامات آنها به مذاکره بنشینیم.
آیا کشورهای مختلف و شرکتهای بزرگ پس از اعمال تحریم آمریکا پیرامون سوئیفت یارای مقابله خواهند داشت؟
متاسفانه باید بپذیریم که یکچهارم اقتصاد دنیا در اختیار آمریکاست و در بسیاری از موضوعات مهم اقتصادی تسلط کامل بر دیگر کشورها دارد. من بعید میدانم شرکتهای بزرگ از منافعی که از سوی آمریکا نصیب خود میکنند، صرفنظر کنند. البته میتوان امید اندکی داشت که اتحادیه اروپا تحت هر شرایطی بر پیمان خود استوار باشد و کشورهایی مانند چین و روسیه به ایران کمک کنند که تحقق این مهم چندان محتمل نیست. به هر روی با تمام این اوصاف باید قبول کنیم که تحریم سوئیفت خبر بسیار بدی برای اقتصاد ایران است.
گفته میشود که با تحریم آمریکا، سوئیفت ملزم نخواهد بود که قوانین اتحادیه اروپا را نقض کند. آیا میتوان با این موضوع تبادل اقتصادی شرکتها و بانکهای اروپایی با ایران را توجیه کرد؟
این موضوع ارتباطی به شرکتها ندارد. در صورت همکاری شرکتهای مرتبط با سوئیفت، آنها نیز از سوی آمریکا تحریم میشوند؛ بنابراین اتحادیه اروپا نمیتواند با استناد به چنین گزارهای از قید تحریم احتمالی آمریکا بگریزد. هرچند باید بگویم که اکنون نیز بسیاری از شرکتهای بزرگ با ایران قطع همکاری کردهاند و شرکتهای بزرگ کشتیرانی نیز مشغول ترک ایران هستند. در واقع پیش از آنکه تحریمها باعث قطع همکاری شرکتهای بزرگ با ایران شود، احتمال بهخطر افتادن منافع آنها باعث کوچشان از ایران شده است. در عرصه اقتصاد هر شخص حقیقی یا حقوقی منافع خود را در نظر دارد و از آنجایی که شرکتهای اروپایی چندان مطیع دولتهایشان نیستند نمیتوان انتظار داشت که ایران را به آمریکا ترجیح دهند.
موضوع دیگر این است که آیا سوئیفت میتواند برای کاهش نفوذ آمریکا در مبادلات اقتصادی جایگزینهای غیردلاری ایجاد کند؟
بله، چنین امکانی وجود دارد، اما بسیار سخت و پیچیده است. شاید بخش اندکی از مبادلات را بتوان به این شکل انجام داد، با این حال در سطح کلان در حال حاضر اجرایی نیست؛ از سوی دیگر تصور میکنم اروپا به دلیل حفظ برجام یا منافعش در ایران چنین هزینهای نمیکند. عقل اقتصادی حکم میکند که اروپا به دلیل مبادلات بسیار وسیع اقتصادی با آمریکا، طرف ایران نایستد. ممکن است که ایران حداکثر با یک کشور اروپایی20میلیارد دلار گردش مالی اقتصادی داشته باشد، این درحالی است که تمام کشورهای اروپایی بیش از چنین رقمهایی با آمریکا رابطه دارند. مطمئن باشید با چنین راهکارهایی مشکلات اقتصادی بینالمللی ایران به طور مطلق حل نمیشود.
بهطور کلی اتحادیه اروپا با وجود وضعیت درهمتنیدگی اقتصادیاش با آمریکا میتواند جایگزین این کشور در برجام شود؟ آیا با وجود اروپا، ایران میتواند در جنگ حقوقی و اقتصادیاش با آمریکا توفیقاتی داشته باشد؟
شاید اروپا بخشی از خلأ آمریکا را جبران کند، اما به دلیل سلطه اقتصادی این کشور، شرکتهای بزرگ اجازه همکاری با ایران را نخواهند داشت. از سوی دیگر اینکه ما اتحادیه اروپا را به عنوان یک شریک اقتصادی استراتژیک برای خود بپنداریم، قدری سادهانگارانه است، زیرا اروپا و آمریکا چندان از یکدیگر جدایی ندارند و علت این مهم وابستگی شرکتهای بزرگ اروپایی به اقتصاد قدرتمند آمریکاست.
در حال حاضر آمریکا با بسیاری از کشورها از جمله چین وارد مناقشه شده است. آیا ایران میتواند با تامین منابع کشورهای مورد مناقشه آمریکا خود را جایگزین این کشور کند تا قدری از بحرانهای اقتصادی بینالمللی خود را برهاند؟
اگر در منطقه کشورهایی مانند عربستان و امارات متحده عربی وجود نداشتند شاید این سخن اجرایی بود اما تجربه نشان داده است که پیش و بیش از ایران کشوری مانند عربستان نقش جایگزین را ایفا میکند. هرچند کشورهایی نیز تمایل زیادی به همکاری با ما ندارند. البته با بهرهگیری از چنین امکانی در کوتاهمدت میتوان بخشی از مشکل را حل کرد اما این موضوع بههیچوجه راهحل قطعی و پایداری نیست.