وضعیت اخلاق پزشکی در بیمارستان های کشور
ساعت چهار صبح روز اول شهریور «زهرا»، دختر 12 ساله یزدی را به علت دل درد به بخش اورژانس بیمارستان یزد می برند. پرستارها دوبار به او مسکن تزریق می کنند و او بعد از چهار ساعت فوت می کند.
حالا که 19 روز از حادثه گذشته، هنوز جواب پزشکی قانونی نیامده و نمی دانند علت این اتفاق چه بوده است. پدر زهرا میگوید:«آزمایشهای پزشکی قانونی را انجام دادهاند اما از همان روز اول نمی دانم برای چه به ما میگفتند که قلب دخترتان بزرگ بوده که او فوت کرده است. البته برای این حرفشان هیچ مدرکی نداشتند. البته بعد هم از چند پزشک دیگر پرسیدیم ،گفتند که نباید به این موضوع توجه کنید و باید دلیل اصلی فوت او مشخص شود». او در پاسخ به این سوال که جواب پزشکی قانونی کی آماده میشود تا پاسخگوی آنها باشند و علت فوت زهرا معلوم شود، می گوید:«به ما گفته اند که جواب آزمایش دخترم از مرکز پزشکی قانونی یزد می آید. الان نزدیک به یک ماه است که میرویم و می آییم و به ما می گویند که باید منتظر نتیجه پزشکی قانونی اصفهان بمانیم. در کمیسیون نظام پزشکی آن طور که به ما گفتند، قرار است دو ماه دیگر نتیجه پزشکی قانونی بیاید» اما او مشکل اصلی را از کادر درمانی بیمارستان میداند و ادامه می دهد:«اما مشکل ما بیشتر به خاطر کم کاری پرسنل پزشکی کادر بیمارستان بود که دخترم را در آن حالت بیماری رها کردند و رفتند. پزشکان و پرستارهای بیمارستان ناراحت شده اند که ما از آنها شکایت کرده ایم. گفته بودند که یک دل درد ساده دارد و خوب نمی شود اما نیامدند او را معاینه کنند تا بدانند دردش چیست.
دوبار به دختر من مسکن زدند که مسکن دوم مرفین بود. من فکر می کنم که دخترم به خاطر مرفین سنکوپ کرد. من پرونده سلامت دخترم را به بیمارستان نشان دادم و گفتم او قبل از آمدن به اینجا سلامت بود». او با اشاره به اینکه آن روز هیچ پزشکی سراغ دخترم نیامده بود، گفت:« تنها پرستاری بالای سر دخترم آمد و به او دو نوبت مسکن تزریق کرد و رفت». پدر زهرا در ادامه صحبتهایش گفت که گویا پرستاران و پزشکان، خطاکار را به بیمارستانی در یزد تبعید کرده اند. او از زبان پزشکان می گوید:«گفتند باید پرستاری که به دختر شما مرفین تزریق کرده، چند دقیقه بعد از تزریق بالای سر دخترتان میآمده تا ببیند این مرفین عوارضی داشته یا نه». مسئولان بیمارستان افشار با بازبینی دوربینهای مداربسته دیده اند که در تمام مدتی که زهرا روی تخت بیمارستان بود، هیچ پزشکی به او سر نزد. او درباره روزی که زهرا در بیمارستان بستری شد، می گوید:«ساعت چهار صبح دل درد شدیدی سراغ دخترم آمد و او را به بیمارستان افشار یزد بردیم. وقتی به بیمارستان رسیدیم با وجود درد زیادی که دخترم تحمل میکرد، گفتند تا مراحل پذیرش انجام نشود، کاری برای او انجام نمیدهند. بالاخره بعد از چند دقیقه یک پرستار بالای سر دخترم آمد و برایش سرم وصل کرد و در ادامه داروی مسکن تزریق کردند اما لحظه به لحظه وضعیت دخترم بدتر میشد. او درد میکشید و فریاد میزد اما چندبار به ما تذکر دادند که نباید در اورژانس ناله کرد چون برای بیماران قلبی مضر است».
او در ادامه ماجرا را این طور توصیف می کند: «دستهای زهرا یخ کرده و صورتش مثل گچ سفید بود. در این شرایط سخت من را از اورژانس بیرون کردند و گفتند فقط یک نفر میتواند بالای سر بیمار باشد. خدا میداند در آن لحظات بر من و همسرم چه گذشت. تقریبا صبح شده بود که یکی از دکترها گفت دل درد دخترم مشکوک به آپاندیس است و باید صبر کرد و در این چند ساعت کاری جز تزریق مسکن برای دخترم انجام نشد و او فقط عذاب میکشید.همسرم که در اورژانس بالای سر زهرا بود تماس گرفت و گفت حال دخترمان خیلی وخیم است. من خودم را دوان دوان بالای سر زهرا رساندم. رنگش پریده و بدن نحیفش روی تخت بیحرکت افتاده بود. حتی فکش چرخیده و زبانش از دهان بیرون مانده بود. داد و فریاد کردم و کمک خواستم تا اینکه او را به بخش احیا بردند. خدا کند هیچ پدر و مادری ذرهای از زجری را که من و همسرم پشت در اتاق احیا کشیدیم، نکشد. تنها امیدمان به خدا بود اما بعد از نیم ساعت که در باز شد، گفتند متاسفیم، دخترتان فوت شده است».
کمیته پزشکی خطای پزشکی را تایید کرد
خانواده آقای کریمی ساکن روستای اسلامآباد رستاق، واقع در 35کیلومتری یزد هستند. آنها دو فرزند داشتند؛پسر کوچکترشان که قرار است امسال تازه به مدرسه برود و دختر 12سالهشان زهرا. آنها زندگی آرامی داشتند اما از فردای روز عید قربان آرامششان بر هم خورد. خبر مرگ عجیب دختر یزدی خیلی زود در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بازخوردهای زیادی داشت. برای پدر و مادر زهرا معلوم شده بود که دخترشان قربانی قصور پزشکی شده است. به همین دلیل از همان روز تلاشهایشان را برای شناسایی افراد مقصر در مرگ دخترشان آغاز کردند. در ادامه پای دادستان یزد هم به ماجرا باز شد و اظهارات دادستان نشان داد باید نام زهرا را در فهرست بلندبالای قربانیان قصور پزشکی قرار گیرد. علیاکبر شمس، دادستان یزد با اشاره به تشکیل پرونده قضایی برای فوت دختر نوجوان در یکی از بیمارستانهای یزد گفت: براساس ادعای خانواده و اولیای دم متوفی کادر اورژانس مراقبتهای لازم را از فرزند آنها انجام نداده است. با ورود دادستانی به این پرونده جلسه فوقالعادهای با حضور مسئولان نظام پزشکی در بیمارستان تشکیل شد. وی ادامه داد: کمیته بیمارستان، کوتاهی در درمان بیماری دختر نوجوان را تشخیص داد که منتهی به برخورد و جابهجایی کادر پرستاری و پزشکان اورژانس و بخشنامهای به کل بیمارستانهای استان مبنی بر بازبینی در نحوه پذیرش اورژانس بیمارستانها ابلاغ شد. دادستان یزد در ادامه گفت: این بیمار با تشخیص اولیه مشکل قلبی در اورژانس بستری شده بود اما ظاهرا اقدامات پزشکی کافی و به موقع نبوده که پرونده در نظام پزشکی مطرح و در دست بررسی است. همچنین معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد از جابه جایی پرسنل و رییس اورژانس بیمارستان افشار بعداز فاجعه مرگ دختر نوجوان یزدی خبر داد.
وضعیت اخلاق پزشکی در بیمارستان های کشور
در همین حال ایرج فاضل، وزیر سابق بهداشت و علوم نیز درمورد تخلفات پزشکی معتقد است: میزان تخلفات پزشکان در ایران نسبت به تمام دنیا و حتی سایر بخش های صنفی کشور از همه کمتر است؛ با این حال وزارت بهداشت باید نظارتش را بر پزشکان بیشتر کند، به نحوی که به صورت معقول نظارت را به کلیه امور پزشکی، به نحوه انجام امور پزشکی و نه فقط اصلاح تعرفه تعمیم دهندتا از کیفیت کار پزشکان مطمئن شوند. این مهم ترین عامل اصلاح سیستم سلامت کشور است.به گفته وی، تخلفاتی که هم اکنون در جامعه پزشکی ممکن است وجود داشته باشد، بیشتر در زمینه تبلیغات نادرست است که باید به کلی ممنوع شود، زیرا اکثر این تبلیغات برای سودجویی بیشتر است، بنابراین هیچ پزشکی حق ندارد برای کارش تبلیغ کند. شما هم هرجا تبلیغ پزشکی دیدید به آن اعتنا نکنید.از نگاه کارشناسانه در دنیای پزشکی، میان پزشک و بیمار رابطه ای حقوقی برقرار است که بر این اساس پزشک مکلف است قبل از معالجه بیمار از تمام استعداد و قابلیت های خویش بهره گرفته و با عنایت به نظامات و مقررات دولتی این مهم را به انجام رساند، اما در این میان، همواره مقصود مطلوب محقق نمی شود و مشکلاتی بروز می کند. گاهی پزشک آنگونه که شایسته است، در انجام تکلیف خویش عمل نکرده، اما زمانی به صورت اتفاقی و غیرعادی نتیجه ای متفاوت از نتیجه معمول محقق می شود و ازاین رو مساله خطا یا تخلف، قصور و تقصیر پزشک مطرح می شود که حسب مورد، پیامد و عواقب حقوقی آن برای پزشک متفاوت است. از نگاه دکتر شهاب الدین صدر که سابقه ریاست سازمان نظام پزشکی و سازمان پزشکی قانونی را دارد، این قبیل موضوعات و مباحث به مساله اخلاق پزشکی مربوط است و همه آنها ایجاب می کند به موضوع اخلاق پزشکی به عنوان یک مساله ضروری بپردازیم و عواقب مختلف آن را مطرح کنیم و در کنار آن مفهوم حقوق پزشکی نکته دیگری است که وجود دارد.
امروزه این مجموعه بایدها و نبایدهایی دارد که ضمانت اجرایی آن، همان ضمانت اجرایی درونی و وجدانی است و اگر این بایدها و نبایدها توسط قانونگذار وضع و ضمانت اجرایی آن هم قانون محاکم شد، همان مفهوم حقوق پزشکی خواهد بود. به اعتقاد این نماینده مجلس، امروز آشنایی با مفاهیم حقوق پزشکی از ضروریات کاری ماست و اگر بهترین متخصص هم باشیم باز باید به مفاهیم حقوقی در موضوعات پزشکی توجه کنیم، چرا که عدم توجه به آن ها می تواند جلوی کار ما را بگیرد.دکتر صدر تنها راه حل پیشگیری از شکایت ها و خطاهای پزشکی را نیز توجه به مبانی اخلاق پزشکی دانسته و می افزاید: بر اساس آمار رسمی، ۵۷ درصد از شکایات جراحان پلاستیک قابل پیشگیری است که متاسفانه تمام این موارد که در پرونده های پزشکی مطرح می شود، نشان می دهد ما از مباحث اخلاقی پزشکی دور افتاده ایم و فکر می کنیم این مباحث، بحث هایی مانند اخلاق نظری است، درحالی که مباحث اخلاق پزشکی در کار حرفه ای ما نقش دارد و یک بحث جدی و کاربردی است.اگرچه خطای پزشکان عمدتا عمدی نیست، ولی تلاش برای کاهش این اشتباهات و خطاهای پزشکی نه تنها سبب نجات جان افراد بسیاری میشود، بلکه بار هزینه هنگفت درمان عواقب این خطاها را نیز از دوش سیستم های بهداشتی برخواهد داشت، این همه درحالی است که قوانین موجود هنوز از نظر پیشبینی جبران خسارات معنوی و روانی بیماران، مصدومان و قربانیان این قبیل حوادث تلخ و خانواده آنان نیز با خلأ جدی روبه رو است.